مقایسه زهد اسلامی و زهد مسیحی
فارسی 4403 نمایش | دو نوع زهد است که ما با مراجعه به نصوص قطعی اسلامی می توانیم بفهمیم که این دو نوع زهد در اسلام وجود ندارد ولی در غیراسلام این دو نوع زهد وجود دارد. یکی از آنها به این معناست که کار دنیا و کار آخرت از یکدیگر جداست یعنی ما دو نوع کار داریم، بعضی کارها مربوط به دنیاست مانند کسب و تجارت و زراعت و صنعت و دنبال روزی، تحصیل و مال رفتن و هر چیزی که مربوط به زندگی دنیاست، مال دنیاست و تعلق دارد به این دنیا و اساسا به دنیای دیگر تعلق و وابستگی ندارد در مقابل، کارهای دیگری است که به زندگی دنیا بستگی ندارد و مربوط نیست، یعنی تأثیر مثبت و مفیدی در زندگی دنیا ندارد اگر تأثیر مضر نداشته باشد، اسم آنها عبادت است، عبادت یعنی مثلا دعا خواندن، روزه گرفتن، ریاضت کشیدن، آن وقت زهد یعنی رها کردن زندگی دنیا برای اینکه انسان فراغت پیدا کند برای کارهای آخرت.
کتاب المنجد (المنجد کتاب لغت است به زبان عربی که به وسیله یکی از پدران روحانی مسیحی لبنان که از آباء یسوعی و عرب است، نوشته شده است) در لغت عربی و به سبک دیکسیونرهای فرنگی است البته قبل از این، کتابی نزدیک به همین سبک نوشته شده بود بنام اقرب الموارد که المنجد بیشتر از آن اقتباس کرده است. المنجد زهد را بهمین مفهومی که عرض کردم معنی کرده است که درست مفهوم مسیحی است. در المنجد زهد اینگونه معنی شده است: زهد: ای ترک الدنیا للتخلی للعبادة؛ کار دنیا را رها کرد برای اینکه برای عبادت فراغت پیدا کند. روی این حساب اساسا کار دنیا و آخرت از هم جداست و دو حساب دارد، کارهائی مربوط و متعلق به زندگی دنیاست، اینها مال دنیاست و ذره ای به درد آخرت انسان نمی خورد بلکه شاید صدمه هم بزند و کارهای دیگری مال آخرت است که اسم آنها عبادت است و آنها بدرد کار دنیا نمی خورد و احیانا صدمه هم می زند. پس زهد یعنی رها کردن کارهای دنیا برای رسیدن به آن دسته از کارها که اسمش را می گذاریم کار آخرت، آن وقت برای اینکه ما بتوانیم زاهد باشیم، راهی بجز جدا کردن خود از اجتماع نداریم، راهش عزلت و انزوا و رهبانیت و غارنشینی و دیرنشینی و صومعه نشینی است نتیجه اش همان رهبانیتی است که می دانیم در دنیای مسیحیت چقدر رایج بوده است.
آیا اسلام چنین مفهوم و تصوری را برای زهد می پذیرد؟ نه، این از واضحات است و احتیاج به استدلال ندارد که من بخواهم استدلال کنم من در کتاب مسئله حجاب نوشته ام که بعضی خیال کرده اند فلسفه حجاب تمایل به ریاضت و رهبانیت است که این را از نظر اسلام رد کرده و بعد مفصل بحث کرده ام که اصلا اسلام با ریاضت و رهبانیت، یعنی با انعزال از اجتماع صددرصد مخالف است پیغمبر صریحا فرمود: «لا رهبانیة فی الاسلام؛ در اسلام رهبانیت یعنی کناره گیری از زندگی برای رسیدن به آخرت اصلا وجود ندارد» (بحارالانوار، جلد 70، صفحه 115، بجای لفظ (فی الاسلام)، (فی امتی) است). حتی فرمود: رهبانیت و سیاحت امت من جهاد است گذشته از این، اسلام صریحا به آن چیزهائی که مکاتب دیگر آن را دنیا می نامند توصیه کرده و آنها را جزء عبادات دانسته است. به هر حال چیزهایی را که زهد مسیحیت جزء دنیا می داند اسلام آنها را با یک شرط جزء آخرت می داند و آن اینکه برای خدا صورت گرفته باشد.
اسلام فرقی بین دنیا و آخرت به آن شکل که کارها را دو دسته کند، قائل نیست. از نظر اسلام تجارت یا زراعت می تواند مال دنیا باشد و می تواند مال آخرت باشد یعنی وابستگی دارد به هدف شما، اگر کار و کسب می کنید، از راه مشروع آن وارد شوید، تجارت اگر می کنید نخواهید ربا بخورید، نخواهید معامله تان غرری باشد، نخواهید بی انصافی کنید، بلکه تجارت می کنید برای اینکه تولید ثروت کنید و خودتان را از ذلت و تکدی نجات دهید، برای اینکه به جامعه خودتان خدمت کنید، برای اینکه قدرت اقتصادی جامعه خودتان را افزایش دهید، از نظر اسلام این، عبادت است زراعت و دامداری نیز اگر چنین باشد عبادت است.
بنابراین در اسلام اینها از قلمرو آخرت بیرون نیستند، تمام اینها برای انسانی که هدفهای اسلامی را می شناسد و دنبال هدفهای اسلامی می رود داخل در قلمرو عبادت است در مقابل این امور، آنچه که مکاتب دیگر آنها را عبادت می دانند نیز از نظر اسلام جزء زندگی دنیاست، یعنی نماز و روزه نه تنها به درد آخرت می خورد، به درد دنیا هم می خورد، دعا نه تنها به درد آخرت می خورد، به درد دنیا هم می خورد، و همچنانکه تجارت و زراعت می تواند به آخرت تعلق داشته باشد عبادت هم برای زندگی دنیا مفید است. بنابراین زهد به این معنی که ما دو قلمرو در نظر بگیریم یکی برای دنیا و دیگری برای آخرت، در اسلام وجود ندارد.
اسلام گفته چه چیزی حلال است و چه چیزی حرام، گفته شراب حرام است، شراب هم برای دنیای تو مضر است و هم برای آخرت تو، گفته قمار و ربا حرام است، اینها هم برای دنیای تو مضرند و هم برای آخرت تو، اگر اسم اینها را دنیا می گذاری بگذار. این یک نوع از زهد بود که زهد مسیحی است و این را اسلام نمی پذیرد ولی متأسفانه تصور بسیاری از ما درباره زهد همین شکل مسیحی آن است.
منـابـع
مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 143-139
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها