غربت در تمثیل فیل و هندوستان
فارسی 3558 نمایش |یک تشبیه شیرینی مولوی راجع به غربت انسان کرده است که عجیب است. مثل آورده از فیل و هندوستان. نمی گویند فیل را از هندوستان می آورند؟ و همیشه به سر فیل می کوبند تا حواسش به اینجا باشد، همین قدر این را از سرش بردارید به یاد هندوستان می افتد، و می گویند فیل وقتی می خوابد هندوستان را خواب می بیند، چرا؟ برای اینکه اصلش از هندوستان است. از آنجا آمده، حب الوطن است. شیخ بهایی قطعه ای دارد در نان و حلوا، در زمینه «حب الوطن من الایمان» بحث می کند، بعد می گوید ولی:
این وطن مصر و عراق و شام نیست *** این وطن شهری است کو را نام نیست
و بعد در شعرهایش می گوید که پیغمبر هیچ وقت از این وطن های خاکی مدح نمی کند، حب الوطن یعنی «حب» به آن بازگشت، حب وطن که بازگشت واقعی است.
می گوید که فیل همیشه هندوستان خواب می بیند، ولی الاغ که هیچوقت هندوستان خواب نمی بیند، چون الاغ چنین سابقه ذهنی ندارد، وطنش آنجا نیست. آن وقت می خواهد بگوید اینکه انسان آرزوی جاویدانی و خلود دارد و اینکه انسان جهان را با خودش بیگانه می بیند و آرزوهای خودش را آنچنان وسیع می بیند که تمام جهان برای آرزوهای او کوچک است علتش این است که اینها همه آن یادگارهایی است که از جهان دیگر دارد و آنچه در اینجا به صورت آرزو در انسان جلوه می کند مثل آن چیزی است که در عالم خواب بر فیل جلوه می کند. فیل آنچه که در بیداری دیده و به یادش هست وقتی می خوابد همان را خواب می بیند، انسان آنچه که در جهان ما قبل الطبیعه می دیده است و با آن آشنایی دارد، در این دنیا که برای او مثل خواب است چون الناس نیام فاذا ماتوا انتیهو؛ مردمان خوابند و چون بمیرند بیدار شوند. (بحارالانوار، ج 4/ص 42) به صورت آرزوها، میلها، دردها، شوقها و هجرانها در روحش منعکس می شود. غیر انسان اینچنین نیست. خیلی عالی است. آن وقت می گوید:
پیل باید تا چو خسبد اوستان *** خواب بیند خطه هندوستان
خر نبیند هیچ هندوستان به خواب *** کو ز هندوستان نکرده است اقتراب
ذکر هندوستان کند پیل از طلب *** پس مصور گردد آن ذکرش به شب
می خواهد بگوید این حالتی که در انسان هست مولود آن سابقه ای است که از آنجا آمده است.
منـابـع
مرتضی مطهری- عرفان حافظ- صفحه 128-129
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها