معنای ولی و ولایت
فارسی 3568 نمایش |اولیاء جمع ولی است؛ ولی، یلی، ولایه و ولایت به معنای صاحب اختیار و اراده بودن است و لازمه آن سرپرستی و تصرف در جمیع شئون است بطوریکه برای کسیکه ولایت او را در دست گرفته اند هیچگونه اراده و اختیاری نبوده باشد. ولی بر وزن فعیل هم به معنای والی است و هم به معنای مولی علیه؛ بنابراین، هم در اسم فاعل استعمال میشود و هم در اسم مفعول. هم به آن کسیکه مقام ولایت دارد و سرپرست است و مالک اراده و اختیار است و متصرف در جمیع شئون است ولی گفته میشود؛ و هم به آن کسیکه در تحت ولایت چنین فردی است و تمام اراده و اختیار خود را بدو سپرده و در تحت تصرف و سرپرستی او در آمده است. بنابراین، هم به ذات مقدس حضرت پروردگار، ولی گفته میشود؛ مانند: «الله ولی الذین ءامنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور؛ خداست ولی کسانیکه ایمان آورده اند؛ آنان را از تاریکی ها بسوی عالم نور رهبری میکند» (بقره/ 257) و هم به آن افرادیکه خود را در تحت اختیار و اراده خدا قرار داده و او را در جمیع امور خود متصرف میدانند؛ مانند همین آیه مورد بحث: «ألا إن أولیآء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ آگاه باش که اولیاء خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین می شوند» (یونس/ 62).
بنابراین، منظور از أولیاء الله همان افرادی هستند که از تمام شوائب خودمختاری بیرون آمده، یکسره اراده و اختیار خود، و وجود خود را با تمام شئونش به ذات مقدس حی ازلی سپرده و او را در خود متصرف و مالک الاراده دانسته اند. تمام موجودات در تحت اراده و اختیار تکوینی حضرت پروردگار هستند و حتی یک ذره ای که به چشم نمی آید از این قانون کلی مستثنی نیست، لیکن بحث در ولایت تشریعی است؛ یعنی فهم و ادراک این معنی به درجه حس و وجدان که غیر از ذات قیوم ابدی را حق ولایت نیست. کسی که این ناموس کلی را ادراک کند و سراسر وجود موجودات و وجود خود را مندک در اراده و اختیار حضرت قیوم ببیند و وجدانا خود را در تحت چنین اراده و اختیاری قرار دهد، او را ولی الله میگویند.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 2- صفحه 51-50
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها