نسبت گمراهی و هدایت با اختیار و نیات آدمی
فارسی 3821 نمایش |سنت امداد و افاضه حق
ماهیات قابل ترقی و تکامل هستند، و انسان بواسطۀ تعلیم و تربیت، گوهرهای نهفتۀ استعداد و قابلیت خود را به منصۀ ظهور و بروز میرساند و به مقام فعلیت میرساند تا آنکه یکپارچه فعلیت محضه میشود.
هیچکس از پیش خود چیزی نشد *** هیچ آهن خنجر تیزی نشد
هیچ حلوائی نشد استادکار *** تا که شاگرد شکر ریزی نشد
خداوند به قوابل امکانیه نیرو و قوت میدهد، وجود و رحمت میفرستد، فیض و عطا میبخشد. هرکس هر نیتی داشته باشد خداوند آن را تقویت میکند و رشد میدهد. کار خدا ثمر دادن و تقویت کردن است. کار خدا امداد است. اگر دنبال معصیت رفتی و دل را تاریک نمودی، خداوند همان را تقویت میکند و رشد میدهد! و اگر دنبال طاعت رفتی و خانۀ دل را منور کردی، خداوند آن را نمو میدهد و تقویت میکند! هر کس دنبال هر چه برود و هر چه بخواهد، خداوند آن را میدهد. «کلا نمد هؤلآء و هـ'ؤلآء من عطاء ربک؛ هر دو(دسته) اينان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مى بخشيم» (اسراء/ 20)، همه را ما امداد میکنیم. مدد و نیرو و قدرت و علم و حیات از جانب ماست و بس. و بر عالم وجود و ماهیات امکانیه فیض خود را بی دریغ میدهیم. و باران رحمت بدون حد و حصر و بی مضایقه می فرستیم؛ هر زمینی بقدر ظرفیت خود از آن باران بهره مند میشود، و هر وادی بقدر سعه و ظرفیت خود آب برمیدارد. اگر ظرف پاک و تمیز و بلورین را در زیر آن آب گرفتیم، آب طاهر و پاک در آن میریزد؛ و اگر ظرف آلوده و کثیف و متعفن را در زیر آن باران گرفتیم، آب طاهر در آن متعفن و کثیف میشود. و این گناه باران نیست؛ گناه ظرف است، گناه نیت است، گناه نفس اماره و طغیان گر است.
باران که در لطافت طبعش خلاف نیست *** در باغ لاله روید و در شوره زار خس
«و ما کان عطآء ربک محظورا؛ أبدا فیض و عطای حضرت احدیت از کسی منع نمیشود» (اسراء/ 20). نور پاک و روشن خورشید چونکه میرسد به لاله های روشن و بلورهای شفاف و متلألؤ روشن و نورانی است، و در ظرفهای سیاه و سنگ خاره های سخت، تاریک و سیاه است، و چون بر شیشۀ سیاه و تیره بتابد سیاه و تیره است. لجه های نور، پاک و طاهر از آسمان می آید لیکن در ظروف مختلفه جلوه های مختلف دارد.
اختیار در افراد بشر چون ظروف پاک و یا آلوده، باران فیض رحمت حق را در خود پاک و یا آلوده میکند؛ و بدین جهت ظهور طاعات و معاصی در جهان آدمیت به هم می رسد، و خوبی و بدی و حسن و قبح پدیدار میگردد. انسان تا نفس آخرین که در دنیا زیست میکند مختار است، و این اختیار که جای انکار نیست او را بهشتی و یا جهنمی مینماید. اگر اختیار نبود بدی و خوبی نبود، بهشت و دوزخ نبود، ثواب و عذاب نبود. سیدالشهداء هم اختیار داشت، شمر هم اختیار داشت؛ و در هر صورت فعل از جانب حق است. و در دو ظرف نیت و اراده و اختیار مختلف، به دو گونه جلوۀ متفاوت دارد.
«و ما کان الله لیضل قوما بعد إذ هدیـاهم حتی یبین لهم ما یتقون؛ و دأب و عادت خدا اینطور نیست که قومی را گمراه کند بعد از آنکه آنان را هدایت کرده است، تا آنوقتیکه برای آنها کیفیت تقوی و موارد تقوی را بیان کند» (توبه/ 115)، یعنی اضلال و گمراهی خدا بعد از اتمام حجت است، که در این حال چون برای مردم بینه و برهان اقامه شد و راه سعادت روشن گشت و نپذیرفتند، و به سوء اختیار و با نیت آلودۀ خود راه انحراف را پیمودند؛ در اینصورت آن خواسته و مراد نفسانی آنها تحقق می یابد و لباس عمل میپوشد. «یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا و ما یضل به إلا الفاسقین؛ خداوند بواسطۀ مثالهائی که در قرآن میزند، افراد بسیاری را هدایت میکند، و افراد بسیاری را نیز گمراه میکند؛ ولیکن گمراه نمیکند به آنها مگر فاسقین را (که از راه حق و نیت حق عدول نموده و در صدد پیمودن راه انحراف هستند)» (بقره/ 26). «قل إن الله یضل من یشآء و یهدی إلیه من أناب؛ بگو (ای پیغمبر): خداوند هر که را بخواهد گمراه میکند؛ و هدایت میکند بسوی خود کسی را که بسوی او بازگشت کند و توبه نماید و نیت و ارادۀ خدا را داشته باشد» (رعد/ 27). «کذالک یضل الله من هو مسرف مرتاب؛ اینچنین است ای پیغمبر که خداوند گمراه میکند کسی را که اسراف کننده و شک آورنده باشد» (غافر/ 34). «فلما زاغوا أزاغ الله قلوبهم؛ پس چون آنان منحرف شدند و راه کج و انحراف را پیمودند، خداوند دلهای آنان را کج و منحرف کرد» (صف/ 5)
و بنا بر آنچه گفته شد معلوم میشود که: هدایت و گمراهی هر دو به دست خداست، ولی بدون جهت کسی را گمراه نمیکند. و جبرا علیه، بدون لحاظ اختیار و نیت بد کسی را گمراه نمی نماید؛ بلکه گمراهی خدا عبارت از رشد و نموی است که به نیات و اراده های آنها میدهد، و به آن اراده ها و اختیارها لباس هستی و تحقق میپوشاند.
و نیز معلوم میشود که به جهت تقیید این آیات مذکوره، آیۀ وارد در سورۀ ابراهیم مقید میشود به صورت ارادۀ گناه و خیانت؛ و اطلاق آن را و آیات مطلقۀ مشابه آن را باید تقیید کرد: «فیضل الله من یشآء و یهدی من یشآء و هو العزیز الحکیم؛ پس خداوند هر که را بخواهد گمراه میکند، و هر که را که بخواهد هدایت مینماید؛ و اوست خداوند عزیز و حکیم» (ابراهیم/ 4).
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 8- صفحه 210-214
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها