منبر و درجه رسول اکرم در بهشت
فارسی 3500 نمایش | در «تفسیر علی بن إبراهیم» با سند متصل خود از مفضل بن عمر آورده است که او گفت: من از امام صادق (ع) شنیدم که در تفسیر آیه: «و أشرقت الارض بنور ربها» (زمر/69) می فرمود: «رب الارض یعنی إمام الارض. قلت: فإذا خرج یکون ماذا؟ قال: إذا استغنی الناس عن ضوء الشمس و نور القمر و یجتزءون بنور الاءمام؛ مراد از رب زمین، امام زمین است. من عرض کردم: و در این صورت، زمانی که امام خروج کند چه خواهد شد؟! حضرت فرمود: در آن صورت مردم از اشراق نور خورشید و نور ماه بی نیاز می شوند، و نور امام برای آنان کافی خواهد بود» (تفسیر قمی طبع سنگی ص581).
و نیز در «تفسیر علی بن إبراهیم» از حضرت صادق (ع) آورده است که: «کان رسول الله صلی الله علیه وءاله وسلم یقول: إذا سألتم الله فاسأ لوا لی الوسیلة»؛ حال رسول الله چنین بود که می فرمود: شما هر وقت در مقام عرض حاجت از درگاه خداوند بر آمدید! برای من از خدا وسیله را بخواهید ما از رسول الله از وسیله پرسیدیم که چیست ؟! فرمود: وسیله درجه من در بهشت است که دارای هزار پله است که تا پله ای از گوهر است، و تا پله ای دیگر از زبرجد است، و تا پله ای دیگر از لؤلؤ است، و تا پله ای دیگر از طلا است، و تا پله ای دیگر از نقره است؛ آن را در روز قیامت می آورند و با منبرهای پیغمبران در موقف قیامت قرار می دهند. و این وسیله و درجه من، در میان منبرهای پیامبران چون ماه در میان ستارگان می درخشد. و هیچ پیامبری و شهیدی و صدیقی در آن روز نیست مگر آنکه می گوید: خوشا به حال آن کسی که این درجه و منبر اوست. در آن حال منادی در محشر به طوری ندا می کند که جمیع پیامبران و صدیقان و شهیدان و مؤمنان می شنوند که: اینست درجه محمد (ص)!
حضرت رسول الله گفتند: من در آن حال می آیم، در حالی که ازاری را که از نور است به خود بسته ام و بر سر من تاج ملک و افسر کرامت است، و علی بن ابی طالب (ع) در پیشاپیش من است و پرچم من به دست اوست؛ و آن لواء حمد است که بر آن نوشته شده است: لا إله إلا الله، محمد رسول الله، المفلحون هم الفآئزون بالله؛ نیست معبودی جز الله، محمد است فرستاده خدا، رستگاران همان کسانی هستند که به فوز خدا رسیده اند». و چون بر طائفة پیغمبران گذر کنیم می گویند: این دو نفر دو فرشته ای هستند که تا به حال ما آنها را ندیده ایم! و نشناخته ایم! و چون بر فرشتگان عبور کنیم گویند: این دو نفر دو پیامبر مرسل خدا هستند. من از وسیله و درجه بالا می روم و علی هم به دنبال من می آید، و چون من به درجه اعلا برسم و علی هم پائین تر از من قرار می گیرد، و در دست او لواء من است، هیچ پیغمبری و هیچ مؤمنی در آنجا نیست مگر آنکه سرهایشان را به سوی من بلند می کنند و می گویند: خوشا به حال این دو بنده، چقدر در نزد خداوند گرامی هستند! در این حال منادی ندا می کند به طوری که جمیع پیامبران و جمیع خلائق می شنوند: این است حبیب من: محمد؛ و این است ولی من: علی بن أبی طالب! خوشا به حال کسی که او را دوست داشته باشد، و وای بر کسی که او را مبغوض دارد و بر او دروغ ببندد.
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 9- صفحه 399-396
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها