نیایش امام سجاد علیهالسلام در استجاء به سوی خداوند
فارسی 3408 نمایش |باری، شوق و عشق دیدار خدا و نظر به جمال او دیگر مجالی برای عاشقان لقا و دیدار او باقی نمی گذارد تا نظر به غیر او کنند و پیوسته آنان را مدهوش و سرمست تجلیات جمالیه و جلالیه، و انوار قاهره ازلیه و سبحات قدوسیه حضرتش می کند.
حمادبن حبیب کوفی در ضمن حدیثی که احوال حضرت سجاد (ع) را در سفر حج نقل می کند، می گوید: در بین راه چون تاریکی شب رو به انتها گذاشت از جای خود برخاست و گفت: «یا من قصده الضآلون فأصابوه مرشدا! و أمه الخآئفون فوجدوه معقلا! و لجأ إلیه العابدون فوجدوه موئلا! متی راحة من نصب لغیرک بدنه؟! و متی فرح من قصد سواک بهمته؟! إلهی! قدتقشع الظلام و لم أقض من خدمتک وطرا، و لا من حیاض مناجاتک صدرا! صل علی محمد و ال محمد! وافعل بی أولی الامرین بک یا أرحم الراحمین؛ ای کسی که گمگشتگان، به سوی او روی آورده و متوجه به او شدند، پس او را راهنما و دلیل یافتند! و ترسناکان او را قصد کردند، و او را پناه و کهف یافتند! و عبادت کنندگان به او ملتجی شده و پناه آوردند، و او را ملجأ و پناه یافتند! چه وقت به راحتی می رسد کسی که بدن خود را برای غیر تو به زحمت افکند؟! و چه هنگام خوشحالی و سرور کسی است که به همت خود، قصد غیر تو را کند؟! ای پروردگار من! شب سپری شد و تاریکی رو به زوال گذاشت، و من هنوز حاجت خود را از محضر تو نگرفته ام، و از حیاض مناجات تو سیراب نشده و بهره نیافته ام! درود بر محمد و آل محمد بفرست! و از دو امری که درباره من نیت داری، آنرا که به تو سزاوارتر است درباره من عمل کن، ای خداوند رحم آورنده ترین رحم آورندگان.» (منتهی الامال- ج2 ص 9)
مرا که جنت دیدار در درون دل است *** چه التفات به دیدار حور عین باشد
ورود سری به بهشت
«ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛ آگاه باش که با یاد خدا دلها آرام می گیرد.» (رعد/ 28) و در حدیث قدسی آمده است که: «أنا جلیس من ذکرنی؛ من همنشین کسی هستم که مرا یاد کند.» (اصول کافی/ص 496) و شاید در همین زمینه باشد روایتی که سیدبن طاووس «ره» در «فلاح السآئل» از صفار از محمد بن عیسی از ابن اسباط از مردی از صفوان جمال روایت کرده است که حضرت صادق (ع) فرمودند: «قال أبو عبد الله علیه السلام: إذا کان یوم القیامة نظر رضوان خازن الجنة إلی قوم لم یمروا به فیقول: من أنتم؟ و من أین دخلتم؟! قال: یقولون: إیاک عنا! فإنا قوم عبدنا الله سرا فأدخلنا الله سرا؛ چون روز قیامت شود، رضوان خازن بهشت نظر می کند به عده ای که در بهشت هستند ولی در موقع آمدن، آنها را ندیده است. می گوید: شما چه کسانی هستید؟! و از کجا وارد شدید؟! آنها می گویند: دست از ما بردار! ما گروهی هستیم که خدا را سرا عبادت کردیم، و بنابراین خدا هم ما را سرا وارد بهشت نمود.» (بحارالانوار/ ص 146)
منـابـع
محمدحسین حسینی طهرانی- معادشناسی 10- صفحه 163 تا 165
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها