نام گذاری سور و خط و اعراب قرآن کریم

فارسی 3314 نمایش |

نامهای سور قرآنی
انقسام قرآن کریم به سوره ها مانند انقسامش به آیه ها ریشه قرآنی دارد و خدای متعال در چندین جا از کلام خود اسم سوره برده چنانکه اسم آیه را برده است «سوره انزلناها» (نور/ 1) و «اذا انزلت سورة» (توبه/ 86) و «فاتوا بسورة من مثله» (بقره/ 23) و نظایر این آیات.
تسمیه سوره را گاهی با اسمی که در آن سوره واقع یا موضوعی که از آن بحث کرده می کنند چنانکه گفته می شود سوره بقره، سوره آل عمران، سوره اسراء، سوره توحید و چنانکه در قرآنهای قدیمی بسیار دیده می شود که در سر سوره می نویسند «سورة تذکر فیها البقره» و «سورة یذکر فیها آل عمران». و گاهی جمله ای از اول سوره ذکر نموده معرف آن سوره قرار می دهند چنانکه گفته می شود «سوره اقرا باسم ربک» و «سوره انا انزلناه» «سوره لم یکن» و نظائر اینها. و گاهی با وصفی که سوره دارد به معرفی آن می پردازند چنانکه گفته می شود «سوره فاتحة الکتاب» (سوره حمد به مناسبت اینکه در اول قرآن گذاشته شده فاتحة الکتاب و به مناسبت هفت آیه بودنش سبع مثانی نامیده می شود.) «سوره ام الکتاب و سبع مثانی» «سوره اخلاص»
(سوره قل هو الله به مناسبت اینکه به توحید خالص مشتمل است سوره اخلاص و به مناسبت اینکه خدای تعالی را توصیف می کند نسبة رب نامیده می شود چه نسبت به معنی وصف کردن است.) «سوره نسبة الرب» و نظائر اینها.
این روشها به شهادت آثار که در دست است در صدر اسلام نیز دائر بوده است و حتی در اخبار نبویه در زبان پیغمبر اکرم (ص) تسمیه سور قرآن مانند سوره بقره و سوره آل عمران و سوره هود و سوره واقعه بسیار دیده می شود و ازین روی می توان گفت بسیاری از این نامها در عصر پیغمبر اکرم (ص) در اثر کثرت استعمال تعین پیدا کرده و هیچگونه جنبه توقیف شرعی ندارند.

خط و اعراب قرآن مجید
قرآن مجید در زمان پیغمبر اکرم (ص) و قرنهای اول و دوم با خط کوفی استنساخ می شد و ابهام خط کوفی پیدایش سازمان حفظ و روایت و قرائت را ایجاب می کرد. در عین حال اشکال ابهام به طور کلیت و عموم حل نمی شد و تنها حفاظ و روات بودند که تلفظ صحیح قرآن را آشنا بودند و برای هر کسی که مصحف را باز می کرد و می خواست تلاوت نماید قرائت صحیح آسان نبود. از این روی در اواخر قرن اول هجری ابوالاسود دوئلی (اتقان ج2 ص 171) از اصحاب علی (ع) به راهنمائی آن حضرت دستور زبان عربی را که نوشته بود به امر عبدالملک خلیفه اموی نقطه گذاری حروف را بنا گذاشت و به این ترتیب ابهام خط تا اندازه ای رفع شد. ولی باز مشکل ابهام فی الجمله حل می شد نه بالجمله تا اینکه خلیل بن احمد نحوی (اتقان ج2 ص 171) معروف که واضع علم عروض بود اشکالی برای کیفیات تلفظ حروف وضع کرد: مد، تشدید، فتحه، کسره، ضمه، سکون، تنوین منضم به یکی از حرکات سه گانه، روم، اشمام. و به این نحو ابهام تلفظ رفع شد. و پیش از آن (اتقان ج2 ص 171) مدتی با نقطه به حرکتهای حروف اشاره می شد به جای فتحه بالای حرف در اولش نقطه ای می گذاشتند و به جای کسره زیر حرف در اول و به جای ضمه بالای حرف طرف آخرش و این گاهی موجب مزید ابهام می شد.
 

منـابـع

سید محمد حسین طباطبایی- قرآن در اسلام- صفحه 129- 130

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد