بابا طاهر همدانی (عریان)
English فارسی 9696 نمایش |بابا طاهر معروف به «عریان» عارف و شاعر ایرانی قرن 5 هجری قمری. در مورد سال تولد و وفات، نحوه معاش و علم و دانش و معرفت و مسلک عارفانه او از منابع قدیم هیچ اطلاع روشن و دقیقی بدست نیامده تا جائی که بعضی ها او را شخصیت مرموز می خوانند. نام پدر او مشخصا معلوم نیست ولی صاحب «الذریعه» او را "فریدون" گفته است. این شاعر صوفی منش اهل همدان در ایران است، در همانجا زندگی می کرد و در همانجا فوت کرد. قدیمی ترین مأخذی که در تاریخ است، ملاقات و گفتگوی طغرل سلجوقی و بابا طاهر است که این پادشاه لشگر خود را در مقابل و ملاقات او، متوقف کرد و بوسه بر دستان او زد و توصیه اش را اجابت کرد و سخن عتاب آلود او را برتافت.
القاب باباطاهر
لفظ بابا در تمام منابع قدیم و متأخر، به عنوان پیشنام او، آورده شده است. این لقب حتما به خاطر تفحیم و تنظیم است، زیرا بابا معادل پیر، شیخ و مرشد می باشد و این لقب معمولا به پیران کامل و مرشدان اطلاق می شد. خودش در 3 غزل که به وزن دو بیتی است طاهر گفته و در یک غزل "بابا طاهر" تخلص کرده است. ولی لقب "عریان" در هیچیک از منابع قدیم و حداقل تا اواسط قرن نهم همراه نام او نیست. به احتمال بسیار، این صفت "عریان" بیانگر دوری او از علائق دنیوی است. اگر چه گاهی این فکر پیش آمده که او سر و پا برهنه بوده و یا در معابر عمومی برهنه شده است. در برخی مأخذ هم از او با صفت شیفته گونه، دیوانه، دیوانه فرزانه، یاد شده است. ولی در حافظه بیشتر ایرانیها، باباطاهر همدانی، او را می دانند.
باباطاهر و اهل حق
پیروان آیین یارسان اهل حق، باباطاهر را از بزرگان خودشان می دانند و او را از یاران هم عقیده و همراز "شاه خوشین لرستانی" که از بزرگان "اهل حق" بوده می گویند، البته منابعی هم درباره ارتباط او با "شاه خوشین" هست.
اشعار باباطاهر
بیشتر شهرت او به خاطر دو بیتی های عوام فهم و خواص پسند اوست. اطلاق دوبیتی (و ترانه) به این نوع شعر، در قرن اخیر بیشتر رایج شده است و ایرانی ها مخصوصا در نواحی مرکزی و غرب کشور، همیشه به این نوع شعر ساده، بیشتر گرایش داشتند. بعضی ها گویش اشعار او را محلی می دانند. مضامین اشعار او را با عناصر طبیعت، کوه و صحرا و گل و گیاه، عواطف لطیف و احساسات رقیق، غم غربت و درد دلتنگی، درویشی و قلندری و ملامتی، اندوه بی سامانی و حسرت وصال، شکوه از ناپایداری ها و بی وفایی ها، اعتراف به گناه و پوزش از خدا، مویه هایی حاصل هجران، شور و جذبه های عشق افلاطونی و ... تشکیل می دهند.
آثار
علاوه بر دوبیتی های او، رساله ای عرفانی مشتمل بر اشارات یا کلمات قصار به زبان عربی به باباطاهر منسوب است که با اختلاف بین بیست و سه یا پنجاه باب، تدوین شده است. این رساله همیشه مورد توجه صوفیه بوده است و بر آن کلمات، شروحی نوشته شد. شرحی دیگر با عنوان "الفتوحات الربانیه فی فرج الاشارات الهمدانیه"، دو شرح دیگر از کلمات او به وسیله سلطان علیشاه، تألیف شده است. یکی به زبان فارسی و دیگری به زبان عربی با عنوان های «توضیح» و «ایضاح». با مطالعه کلمات قصار او، معلوم می شود که او نه اینکه فردی عامی نبوده بلکه دانشمندی است که در باب مسائلی چون علم و معرفت، عقل و نفس، دنیا و عقبی، اشاره و وجد و سماع، مشاهده و مراقبه، زهد و توکل و رضا، سکر و محبت، فقر و فنا، و ...، در واقع از جزئی ترین اصول فقه و شریعت تا پیچیده ترین مسائل فلسفه، عرفان و تصوف، احاطه کامل داشته و در واقع پس از طی مراحل علم به گفته برتلس بعد به جرگه تصوف در آمده است و عارف کامل و مرشد زمان خودش بوده است.
آرامگاه باباطاهر
آرامگاهش بر فراز تپه ای در شمال غربی همدان، مقابل قله الوند و از سوی دیگر مقابل بقعه امام زاده حارث (هادی) بن علی (ع) ساخته شده است. آرامگاه قدیمی اش به صورت برج آجری 6 ضلعی ساخته شد که در اوایل قرن 14 شمسی در معرض خرابی بود که سال 1317 شمسی تجدید بنا شد ولی ناتمام ماند. بار دیگر در سال 1329 - 1331، بازسازی شد و در سالهای 1346 - 1349 ش، کامل شد. در جوار آرامگاه او، مقبره مشاهیر بزرگ همدان، قرار دارد.
منـابـع
دائرة المعارف بزرگ اسلامی- ج10 به نقل از بیشتر از 30 منبع
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها