اختلاف معتزله با اشاعره و شیعه در بحث توحید و عدل
فارسی 8794 نمایش |معتزله خود را اهل العدل و التوحید می نامیدند و مقصودشان توحید صفاتی بود اما در توحید افعالی، کمیت معتزله لنگ بود و اشاعره در توحید افعالی، خود را اهل التوحید می نامیدند. حقیقت این است که معتزله در عین اینکه در توحید صفاتی ایرادات بجایی به اشاعره داشتند، کمیت خودشان هم در توحید صفاتی لنگ بود زیرا اگر چه معتزله به صفات مغایر با ذات قائل نبودند اما از عهده اثبات عینیت صفات با ذات نیز برنیامدند. اشاعره نقاط ضعف دیگری نیز داشتند. گذشته از اینکه مکتب اشعری نتوانست مسائل عدل، عقل، اختیار، حکمت را توجیه کند، در مسأله توحید که حساسیت زیادی نسبت به آن نشان می داد نیز سخت درماندگی پیدا کرد. اشاعره مجبور شدند که به بهانه توحید افعالی، نظام ذاتی سببی و مسببی را انکار کنند و هر چیز را مستقیما و بلاواسطه و بدون دخالت هیچ شرط و واسطه ای منبعث از اراده خداوند بدانند. اهل فن می دانند که چنین عقیده ای بر ضد بساطت و علو و شموخ ذات مقدس الهی است.
هر دو مکتب خود را میان عدل و توحید افعالی مردد دیدند. معتزله توحید افعالی را به خیال خود فدای عدل کردند و اشاعره به گمان خود عدل را فدای توحید افعالی نمودند اما در حقیقت نه معتزله توانستند عدل را به شکل صحیحی توجیه کنند و نه اشاعره به عمق توحید افعالی رسیدند. اگرچه مسائل مورد اختلاف اشاعره و معتزله زیاد است ولی عمده دو مسأله است: توحید و عدل، بحثهای کلامی از مسائل مربوط به عدل آغاز شد و سپس دامنه اش به مسائل مربوط به توحید کشیده شد. در این میان مکاتب کلامی و فلسفی مکتب شیعه جالب توجه است. مکتب معتزله و اشاعره هر دو مربوط است به جهان تسنن. شیعه همچنانکه در فروع احکام استقلال داشت، در اصول و مسائل کلامی فلسفی و به اصطلاح در معارف اسلامی نیز کاملا مستقل بود. در مکتب کلامی و فلسفی شیعی، مسائل عدل و توحید مطرح و عمیق ترین نظریات ابراز گردید. در چهار مسأله معروف یعنی عدل و عقل و استطاعت و حکمت، جانب معتزله حمایت شد و به همین جهت شیعه جزء عدلیه به شمار آمد ولی در مکتب شیعه، مفهوم هر یک از این چهار تا با آنچه معتزله به آن معتقد بودند تفاوتهایی داشت مثلا در مکتب شیعی هرگز اختیار به صورت تفویض و واگذاری که نوعی سلب اختیار از ذات حق و نوعی استقلال در فاعلیت و نوعی خداگونگی برای انسان است که طبعا ملازم با شرک است، تفسیر نشد.
منـابـع
مرتضی مطهری- عدل الهی- مقدمه صفحه 28-30
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها