فضایل منصوصه امام علی و اهل بیت علیهم السلام
فارسی 4771 نمایش |مختصری از فضایل علی (ع)
پیغمبر اکرم، علی (ع) را در سن شش سالگی از ابوطالب گرفته، به خانه خود آورد و شخصا به پرورش وی پرداخت. علی (ع) از آن روز پیوسته سایه وار ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آخرین ساعتی که از آن حضرت جدا شده موقعی بود که جسد مطهرش را به خاک سپرد. علی (ع) اولین نمونه کاملی است که از مکتب تعلیم و تربیت پیغمبر اکرم (ص) بیرون آمد و اول کسی است که به آن حضرت ایمان آورد، چنان که آخرین کسی است که از وی جدا شد. خدماتی که علی (ع) در طول مدت بعثت به دین خدا کرد، به تصدیق دوست و دشمن، از هیچ کس به وقوع نپیوسته است. علی (ع) در مهم ترین جنگ های اسلامی شرکت داشت و در همه میدان های خونین جنگ یکه تاز مسلمانان و کلید پیروزی بود و با این که بارها بزرگان صحابه در جنگ ها از دشمن فرار می کردند، وی هرگز پشت به دشمن نکرده و هیچ حریفی از زخم شمشیر وی جان به در نبرد، با این حال شجاعت بی نظیر وی که ضرب المثل بود، توام با دلسوزی و مهربانی بود، هیچ گاه حریفان زخمی را نمی کشت و فراریان را تعقیب نمی کرد.
علی (ع)، به شهادت سخنرانی ها و کلمات قصار و بیانات که از وی به یادگار مانده، در میان مسلمانان، آشنا ترین فردی است به مقاصد عالیه قرآن که معارف اعتقادی و عملی اسلام را به نحوی که شاید و باید، دریافته است و صحت حدیث شریف نبوی: «انا مدینة العلم و علم بابها؛ من شهر علمم و علی در آن است» (عیون اخبارالرضا، ج 1 ص 71 و خصال، ص 574 و تحف العقول، ص 430) را به ثبوت رسانیده و این علم را با عمل توام داشته است. علی (ع) در عفت نفس و زهد و تقوای دینی، نظیر و همانندی نداشت و برای معاش روزانه خود کار می کرد و به ویژه به فلاحت علاقه فراوان داشت، زمین های بایر را آباد می کرد و قنوات احداث می نمود و درخت می کاشت و هر جا را که آباد می کرد بر مسلمانان وقف می نمود یا می فروخت و میان فقرا تقسیم می کرد و خود، مانند یکی از فقرا، با کمال زهد و قناعت زندگی می کرد. روزی که شهید شد، با آن که فرمانروای سراسر کشورهای اسلامی بود، فقط هفتصد درهم داشت که می خواست صرف تهیه خدمتکاری برای خانه نماید. عدالت آن حضرت چنان بود که در اجرای احکام خدا و احیای حقوق مردم، هرگز استثنا قایل نمی شد و شخصا در کوچه و بازار گردش می نمود و مردم را به رعایت قوانین اسلام وامی داشت.
فضایل منصوصه علی (ع) و سایر اهل بیت
عامه و خاصه از زبان پاک پیغمبر اکرم (ص) هزاران حدیث در مناقب آن حضرت و اهل بیت نقل نموده اند و ما به ذکر سه منقبت از مناقب اهل بیت پیغمبر که آن حضرت، پیشرو ایشان است می پردازیم:
1- در سال ششم هجری نصارای شهر نجران، عده ای از بزرگان و دانشمندان خود را انتخاب کرده، به مدینه فرستادند. هیئت فرستادگان، نخست با پیغمبر اکرم به مناظره و محاجه پرداختند ولی محکوم و مغلوب شدند و از جانب خدای متعال آیه مباهله نازل شد: «فمن حاجک فیه من بعد ما جآءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نسآءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین؛ پس از این حجت های روشن که در دست داری، اگر باز کسی در این باره با تو محاجه کند، بگو: بیا خودمان و زنان و فرزندان خودمان را جمع کنیم و دروغ گویان را نفرین کرده، از خدای متعال برای آنان لعنت و عذاب بخواهیم» (آل عمران/ 61).
بر طبق امر و دستور این آیه، پیغمبر اکرم به هیئت نجرانیان پیشنهاد مباهله فرمود: بدین ترتیب که خود و زنان و فرزندانشان حاضر شده، دروغ گویان را نفرین کنند تا خدای متعال برای آنان عذاب فرستد. هیئت نجرانیان پیشنهاد مباهله را پذیرفته، فردای همان روز را موعد قرار دادند. فردا که جمع کثیری از مسلمانان و همچنین هیئت نجرانیان منتظر بیرون آمدن پیغمبر اکرم (ص) بودند تا ببینند با چه تشریفاتی بیرون خواهد آمد و چه کسانی را با خود به مباهله خواهد آورد، دیدند پیغمبر اکرم در حالی که حسین (ع) را در بغل دارد و با دستی حسن (ع) را گرفته و به دنبال آن حضرت دخترش فاطمه (س) و به دنبال وی علی (ع) می آید، بیرون آمد. پیغمبر اکرم به همراهان گرامی خود دستور می داد که وقتی من دعا کردم، شما آمین بگویید. مشاهده این هیئت نورانی که از سر تای پای آن حقانیت و واقعیت هویدا بود و به هیچ پناهگاهی جز خدای متعال پناهنده نبودند، پشت هیئت نجرانیان را به لرزه در آورد. رئیس ایشان به یاران خود گفت: به خدا قسم صورت هایی می بینیم که اگر متوجه درگاه خدا شوند همه نصارای روی زمین را هلاک می کنند. این بود که پیش پیغمبر اکرم آمدند و تقاضا کردند تا آنان را از مباهله معذور دارد. آن حضرت فرمود: پس اسلام بیاورید گفتند: از اسلام نیز معذوریم. فرمود: پس با شما می جنگیم. گفتند: توانایی جنگ با مسلمانان را نداریم ولی سالیانه مالیاتی می پردازیم و در پناه اسلام زندگی می کنیم. بدین ترتیب اختلاف، خاتمه یافت.
نتیجه داستان
همراه آمدن حضرت علی و فاطمه و حسنین (ع) با پیغمبر اکرم (ص) در جریان مباهله، روشن کرد که مصداق «ابناءنا و ابناءکم و نسآءنا و نسآءکم و انفسنا و انفسکم» در آیه کریمه، جز پیغمبر و علی و فاطمه و حسن و حسین کسی دیگر نبوده است. به عبارت دیگر: این که پیغمبر اکرم می فرمود: خودمان، منظور خودش و علی (ع) بوده است و این که می فرمود: زنان ما، فاطمه (س) مقصود بوده و این که می فرمود: فرزندان ما، حسنین را اراده کرده بود. و از این جا با کمال وضوح به دست می آید که علی به منزله خود پیغمبر اکرم می باشد و نیز روشن می شود که اهل بیت پیغمبر (ص) چهار تن بوده اند، زیرا اهل بیت هر کس کسانی هستند که به تعبیر متعارف از ایشان با کلمه خودمان و زن و بچه مان تعبیر می شود و اگر جز ایشان کسی دیگری داخل اهل بیت بود، پیغمبر اکرم (ص) آن ها را نیز برای مباهله می آورد. از همین جا باید به عصمت این چهار تن قضاوت کرد، زیرا خدای متعال به طهارت و عصمت اهل بیت پیغمبر اکرم شهادت می دهد: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ جز این نیست که خدا می خواهد آلودگی را از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملا پاکیزه گرداند» (احزاب/ 33)
2- به طوری که عامه و خاصه نقل کرده اند، پیغمبر فرموده است که: «مثل اهلبیتی کمثل سفینة نوح، من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق؛ مثل اهل بیت من، مثل کشتی نوح است که هر کس سوارش شود نجات یافت و هر کس از آن تخلف کرد، غرق شد» (عیون اخبار ارضا، ج 1 ص 30 و تحف العقول، ص 113).
3- پیغمبر اکرم در روایت متواتر دیگری که عامه و خاصه روایت کرده اند می فرماید: «انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی اهل بیتی، لن یفترقا حتی یردا علی الحوض. ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی؛ من در میان شما دو چیز گرانبها که هرگز از هم جدا نخواهند شد به یادگار می گذارم، آن دو چیز، کتاب خدا و اهل بیت من می باشند. تا زمانی که به این دو یادگار مهم چنگ زده، پناه ببرید گمراه نخواهید شد».
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- اصول عقاید و دستورات دینی- ج 1-4 صفحه 143-146
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها