نقش زکات در پاکی فرد و جامعه
فارسی 3276 نمایش |با توجه به اینکه اسلام توجه خاصى به حمایت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، روشن مى شود که نقش بیت المال، و زکات که یکى از منابع درآمد بیت المال است، از مهمترین نقشها است. خداوند در قرآن می گوید: «خذ من أمولهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم إن صلوتک سکن لهم و الله سمیع علیم» (توبه/آیه 103)؛ «از اموال آنها صدقه اى، بگیر تا به وسیله آن آنها را پاک سازى و پرورش دهى، و به آنها (هنگام گرفتن زکات)، دعا کن که دعاى تو مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است». در این آیه اشاره به یکى از احکام مهم اسلام یعنى مسئله زکات شده است، و به عنوان یک قانون کلى به پیامبر (ص)، دستور مى دهد که از اموال آنها صدقه یعنى زکات بگیر. کلمه من که براى بیان تبعیض است، نشان مى دهد که زکات همواره جزئى از مال را تشکیل مى دهد، نه همه آن و نه قسمت عمده آن را. سپس به دو قسمت از فلسفه اخلاقى و روانى و اجتماعى زکات اشاره کرده می فرماید تو با این کار آنها را پاک مى کنى و نمو مى دهى (تطهرهم و تزکیهم بها)، آنها را از رذائل اخلاقى، از دنیا پرستى و بخل و امساک پاک مى کنى، و نهال نوعدوستى و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش مى دهى. از این گذشته، مفاسد و آلودگیهائى که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتى و محرومیت گروهى از جامعه به وجود مى آید با انجام این فریضه الهى برمى چینى، و صحنه اجتماع را از این آلودگی ها پاک مى سازى و نیز همبستگى اجتماعى و نمو و پیشرفت اقتصادى در سایه اینگونه برنامه ها تامین مى گردد.
بنابراین حکم زکات هم پاک کننده فرد و اجتماع است و هم نمو دهنده بذرهاى فضیلت در افراد، و هم سبب پیشرفت جامعه، و این رساترین تعبیرى است که درباره زکات مى توان گفت: از یک سو آلودگیها را مى شوید و از سوى دیگر تکامل آفرین است. این احتمال نیز در معنى آیه داده شده که فاعل تطهرهم زکات باشد، و فاعل تزکیهم پیامبر (ص) بنا بر این معنى آیه چنین خواهد بود: زکات آنها را پاک مى کند، و به وسیله آن تو آنها را پرورش مى دهى، ولى اظهر این است که فاعل در هر دو، شخص پیامبر (ص) مى باشد همان گونه که در آغاز معنى کردیم، هر چند از نظر نتیجه تفاوت چندانى میان این دو تعبیر وجود ندارد. سپس اضافه مى کند هنگامى که آنها زکات مى پردازند براى آنها دعا کن و به آنها درود بفرست. این نشان مى دهد که حتى در برابر انجام وظائف واجب باید از مردم تشکر و تقدیر کرد، و مخصوصا از طریق معنوى و روانى آنها را تشویق نمود، لذا در روایات مى خوانیم هنگامى که مردم زکات خود را خدمت پیامبر (ص) مى آوردند پیامبر (ص) با جمله «اللهم صل علیهم» به آنها دعا مى کرد. بعد اضافه مى کند که این دعا و درود تو مایه آرامش خاطر آنهاست (ان صلاتک سکن لهم). چرا که از پرتو این دعا رحمت الهى بر دل و جان آنها نازل مى شود، آن گونه که آن را احساس کنند، بعلاوه قدردانى پیامبر (ص) و یا کسانى که در جاى او قرار مى گیرند و زکات اموال مردم را مى پذیرند، یک نوع آرامش روحى و فکرى به آنها مى بخشد، که اگر ظاهرا چیزى را از دست داده اند بهتر از آن را بدست آورده اند. شک نیست که گیرنده زکات و صدقات یا پیامبر (ص) و امام (ع) و پیشواى مسلمین است و یا افراد مستحق، و در هر صورت خداوند به ظاهر آنها را نمى گیرد، ولى از آنجا که دست پیامبر و پیشوایان راستین دست خدا است چرا که آنها نماینده خدا هستند، گوئى خداوند این صدقات را مى گیرد، همچنین بندگان نیازمندى که به اجازه و فرمان الهى این گونه کمک ها را مى پذیرند آنها نیز در حقیقت نمایندگان پروردگارند، و به این ترتیب دست آنها نیز دست خدا است. این تعبیر یکى از لطیف ترین تعبیراتى است که عظمت و شکوه این حکم اسلامى یعنى زکات را مجسم مى سازد، و علاوه بر تشویق همه مسلمانان به این فریضه بزرگ الهى به آنها هشدار مى دهد که در پرداخت زکات و صدقات نهایت ادب و احترام را به خرج دهند چرا که گیرنده خدا است، نکند همچون افراد کوتاه فکر چنین تصور کنند که مانعى ندارد شخص نیازمند مورد تحقیر قرار گیرد، و یا آن چنان زکات را به او بپردازند که شخصیتش در هم شکسته شود، بلکه به عکس باید همچون بنده خاضعى در مقابل ولى نعمت خود شرط ادب را در اداى زکات و رساندن به اهلش رعایت کنند. اسلام نهایت کوشش خود را به خرج مى دهد که در تمام جامعه اسلامى حتى یک فقیر و نیازمند پیدا نشود، ولى بدون شک در هر جامعه اى افراد از کار افتاده آبرومند، کودکان یتیم، بیماران و مانند آنها که توانائى بر تولید ندارند وجود دارد، که باید به وسیله بیت المال و افراد متمکن با نهایت ادب و احترام به شخصیت آنان بى نیاز شوند.
امام علی (ع) در خطبه 196 نهج البلاغه پس از اشاره به پاره ای از اخلاق رذیله از قبیل سرکشی، ظلم و کبر می فرماید: «و من ذلک ما حرس الله عباده المؤمنین بالصلوات و الزکوات و مجاهده الصیام فی الایام المفروضات تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم و تذلیلا لنفوسهم، و تخفیضا لقلوبهم و ازاله للخیلاء عنهم»؛ «چون بشر در معرض این آفات اخلاقی و بیماریهای روانی است خداوند به وسیله نمازها و زکاتها و روزه ها بندگان مؤمن خود را از این آفات حراست و نگهبانی کرد. این عبادات دستها و پاها را از گناه باز می دارند، چشمها را از خیرگی بازداشته به آنها خشوع می بخشند، نفوس را رام می گردانند، دلها را متواضع می نمایند و باد دماغ را زایل می سازند».
منـابـع
مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه صفحه 97
مکارم شیرازی- تفسیر نمونه ج :8 صفحه 11و صفحه 117
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها