پرسشی پیرامون صحت داستان شق القمر و ستاره زهره
فارسی 4452 نمایش |صحت معجزه شق القمر
س: آیا موضوع معجزه شق القمر مطابق قرآن و اخبار بوده و اثبات آن با عدم مناسبت وسعت کرده ما با آستین پیغمبر اکرم و با عدم تطبیق ظرف و مظروف به قواعد منطق عقل و ادراک بشری و دو نیم شدن آن صحیح است؟
ج: داستان شق القمر حقیقتی است قابل اعتماد که صحت این موضوع از راه قرآن و روایات به ما رسیده، جز اینکه روایاتی که این قصه را نقل می کنند مختلف می باشند و چون هر یک از آنها خبر واحد و به تنهایی غیرقابل اعتماد هستند، از این رو به خصوصیاتی که در هر یک از این روایات مذکور است، نمی توان تکیه کرده، بحث نمود. و آنچه از روی هم رفته آنها به دست می آید همین قدر است که ماه به اشاره پیغمبر اکرم به نحو اعجاز دو نیم شد، و این همان است که قرآن کریم نیز به آن اشاره می فرماید.
شق القمر در قرآن
قرآن مجید در اولین آیه از سوره قمر که تناسب نامگذاری آن هم بدین منظور بوده، می فرماید: «اقتربت الساعة و انشق القمر؛ رستاخیز نزدیک آمد و ماه دو نیم شد» (قمر/ 1). و این معجزه ای است از پیغمبر اکرم -در مقابل درخواست بعضی از منکرین رسالت آن حضرت که برای نبوتش معجزه می خواستند- صادر شد. بدیهی است که پس از آنکه امکان معجزه و صدور آن را از انبیا پذیرفتیم، برای انکار یک معجزه خاص و خاصه پس از آنکه قرآن کریم (که خود نیز معجزه است) آن را تصدیق نموده، راهی نداریم. اصولا از راه عقل نیز هیچ گونه دلیلی بر نفی معجزه جز استبعاد خالی نیست و ممکن است در ماورای علل و اسبابی که ما برای حوادث می شناسیم علل و اسباب دیگری وجود داشته باشد که بتواند حوادثی غیرعادی به وجود آورده و ما از آنها بی اطلاع باشیم.
جواب معترضین شق القمر
برخی از معترضین گفته اند: انشقاق قمر -دو نیم شدن کره ماه- که آیه شریف قرآن به آن اشاره می کند، از حوادثی است که در قیامت و هنگام خرابی عالم طبیعت روی می دهد، نه اینکه به دست پیغمبر اکرم انجام شده باشد. این احتمال را آیه بعدی دفع می کند، زیرا خدای متعال به دنبال آیه سابق الذکر می فرماید: «و ان یروا آیة یعرضوا و یقولوا سحر مستمر؛ و اگر ایشان -مشرکین- آیه ای (شق القمر) را ببیند می گویند: سحری است که به دنبال هم می آید» (قمر/ 2) و روشن است که اگر مراد از آیه همان خرابی روز قیامت بود اعراض و روگردانی مشرکین و نسبت سحر و جادو به این حادثه دادن آنها معنی نداشت.
بعضی دیگر از اعتراض کنندگان گفته اند: مراد آیه اشاره ای است به جدا شدن کره ماه از کره خورشید، چنانکه علم امروز آن را تایید می نماید، و این در حقیقت یکی از کرامات و معجزات قرآن است که قرن ها پیش از پیدایش این نظریه، از واقع شدن آن خبر می دهد. از نظر لغت شناسی این نظر غلط و خطا است، زیرا جدا شدن جسمی از جسم دیگر به نحو تولد یا مطلق انفصال در لغت اشتقاق و انفصال نامیده می شود، نه انشقاق که به معنی دو نیم یا دوپاره شدن است. باز عده ای از معترضین گفته اند: اگر چنین حادثه ای اتفاق افتاده بوده، حتما مورخین غیر اسلامی نیز آن را ضبط کرده، می نوشتند.
تاریخ نقلی در سیطره قدرت ها
ولی باید توجه داشت که تاریخ نقلی پیوسته به نفع و طبع دلخواه قدرت های وقت نوشته شده، و هر قصه و حادثه ای که برخلاف تمایلات قدرت های زمان بوده، در بوته اجمال و پس پرده خاموشی و فراموشی مانده است. چنانکه می بینیم در تواریخ قدیم، اثری از اخبار پیامبران بزرگ همچون: ابراهیم (ع) و موسی (ع) و عیسی (ع) نیست، در صورتی که از نظر دینی در عجایب و معجزاتی که از این حضرات صادر شده، تردیدی نیست.
ابراهیم بود که در آتش نمرود نسوخت. موسی بود که عصا و ید و بیضا و آن همه معجزات داشت. عیسی بود که مرده را زنده می کرد. و دعوت اسلامی حضرت محمد (ص) هم روزی که پیدا شد، بر خلاف تمایلات همه قدرت های جهان بود. گذشته از اینکه میان مکه -که قضیه شق القمر در آن جا به وقوع پیوسته- و اروپا که تاریخ نویس ها داشتند، ساعت ها اختلاف طلوع و غروب است. و حادثه آسمانی که زمان کمی در مکه خودنمایی کرده و مرئی بوده در افق های غربی دور، مانند رم و آتن و غیر آنها قابل رویت و دید نخواهد بود، چنانکه حوادث آسمانی کوتاه آن مناطق برای منطقه مکه معظمه قابل رویت نیست.
آیا ستاره زهره بر بام خانه امام علی (ع) نشست؟!
آیا موضوع آمدن ستاره زهره و نشستن آن در پشت بام خانه حضرت علی (ع) مدرک صحیحی دارد؟!
ج: قصه پایین آمدن ستاره زهره و نشستن بر پشت بام خانه امیرالمومنین در چند روایت وارد شده است، ولی این احادیث نه متواترند و نه قطعی الصدور، پس از این رو قابل اعتماد علمی نیستند.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- معنویت تشیع- صفحه 247-249
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها