عوامل سقوط انسان به دوزخ در قرآن
فارسی 2557 نمایش |روش و سنت قرآن این است که همیشه بیشترین تأکید را بر امور تربیتی و نتائج اخلاقی و اجتماعی و انسانی می نهد. ما نیز به پیروی از این روش مثبت به سراغ کسانی می رویم که مستحق دوزخ اند تا از بررسی آیاتی که سخن از دوزخیان می گوید به منطق اسلام در این امر واقف شویم. آیاتی که درباره دوزخیان وارد شده، بسیار زیاد است، و ما ازهر بخش نمونه ای، و از هر قسمت شاهد و مصداقی را بیان می کنیم. ضمنا از تعبیرات مختلف این آیات تفاوت گناهان، و درجات زشتی معاصی نیز روشن می گردد. با این اشاره به قرآن بازمی گردیم و اصناف گوناگون دوزخیان را با الهام از آیات قرآنی مورد برسی قرار می دهیم.
1- فراموش کردن آخرت
آیه 34 سوره جاثیه در این زمینه می فرماید: "و قیل الیوم ننساکم کما نسیتملقاء یومکم هذا و ماواکم النار ومالکم من ناصرین" «به آنها (از سوی خداوند) گفته می شود امروز شما را فراموش می کنیم همان گونه که شما دیدار امروز را به فراموشی سپردید، و جایگاه شما آتشی است و هیچ یاوری ندارید»! به فراموشی سپردن دادگاه عدل الهی در قیامت، سرچشمه انواع آلودگیها و سبب فرو رفتن در لجنزار گناه و عصیان و ظلم و فساد است، و این اعمال موجب می شود که خداوند با آنها معامله فراموشکاران کند. مسلما حضور و احاطه علمی خداوند بر همه چیز و در همه حال چنان است که فراموشی در مورد او مفهومی ندارد، ولی با این انسانهای فراموشکار، معامله فراموشی می کند، یعنی لطف و رحمت و عنایت خویش را از آنها به کلی قطع می نماید و در این صورت هرگونه راه نجات برآنها بسته می شود و جز سقوط در دوزخ ( کانون غضب الهی) راهی ندارند.
2- دنیا پرستی
حب دنیا سرچشمه اصلی همه گناهان است و از عوامل مهمی است که گروه کثیری از انسانها را به دوزخ می کشاند، چنانکه در آیه 18 سوره اسراء می خوانیم: "من کان یرید العاجله عجلنا له فیها ما نشاء لمن نرید ثم جعلنا له جهنم یصلیها مذموما مدحورا" « آن کس که فقط زندگی زودگذر ( دنیای مادی) را بطلبد، آن مقدار را که بخواهیم به هرکس اراده کنیم از آن می دهیم، سپس دوزخ را برای او قرار خواهیم داد که در آتش می سوزد درحالی که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است»! یعنی چنان نیست که دنیا پرستان به تمام مقصود و منظور خود برسند، بلکه ممکن است با هزار گونه تلاش و تن دادن به انواع گناهان و جرائم سنگین به قسمتی از منظور خود نائل گردند، ولی کانون قهر و غضب الهی دوزخ در انتظار آنها است، هم جسم آنها را می سوزاند و هم به حکم اینکه «مذموم» و«مدحور» و رانده شده درگاه خدایند روح آنها را.
3- زر اندوزی
گرچه زر اندوزی یکی از مظاهر دنیا پرستی است ولی روی این موضوع بالخصوص در قرآن مجید به عنوان یکی از اسباب گرفتاری در آتش دوزخ تکیه شده است، آنجا که می فرماید: "والذین یکنزون الذهب والفضه ولا ینفقونها فی سبیل الله فبشر هم بعذاب الیم- یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم وظهورهم هذا ما کنزتم لا انفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون" «آنها که طلا و نقره را گنجینه می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند، آنها را به مجازات دردناک بشارت ده، در آن که آن (سکه های طلا و نقره) را در آتش دوزخ می گدازند و به وسیله آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ می کنند ( و به آنها می گویند) این همان چیزی است که برای خود گنجینه ساختید، پس بچشید (عذاب) آنچه را برای خود اندوختید» (توبه/34 و 35). این آیه دارای نکات و بحثهای زیادی است که در جای خود مطرح خواهد شد اما آنچه در اینجا لازم است به آن اشاره کنیم، دو نکته است: نخست اینکه جمع ثروت تا چه اندازه کنز محسوب می شود؟ این مطلبی است در میان مفسران سخت مورد گفتگو است، آنچه در بسیاری از روایات در منابع شیعه و اهل سنت آمده، و بسیاری از مفسران آن را برگزیده اند این است که: هر مالی که زکات آن پرداخته شود کنز محسوب نمی شود (ای مال ادیت زکاته فلیس بکنز). البته ممکن است در مواقع فوق العاده و هنگامی که حفظ مصالح جامعه اسلامی ایجاب کند از سوی حکومت اسلامی محدودیتهائی برای جمع ثروت بیان شود- (چنانکه در بعضی از روایات از علی (ع) نقل شده ) و یا از این فراتر در یک مقطع خاص اعلام گردد که همه اندوخته ها و ذخائر برای حفظ موجودیت جامعه اسلامی مصرف گردد (آن گونه که در بعضی از روایات در مورد قیام حضرت مهدی (ع) آمده است). ولی اینها هیچکدام ضابطه کلی نیست، ضابطه اصلی کنز همان است که در بالا گفته شد. دیگر اینکه چرا می گوید پیشانی و پشت و پهلوهایشان را داغ می کنند؟ ممکن است به خاطر واکنشهایی باشد که آنها در برابر محرومان و مستمندان انجام می دادند. نخست چهره و پیشانی درهم می کشیدند، سپس با بی اعتنائی از آنها منحرف می شدند و بعد به کلی پشت کرده و روی می گرداندیدند، لذا به ترتیب پیشانی و پهلوها و پشت آنها را با همان سکه ها داغ می کنند آن گونه که قلب محرومان را داغ و سوزان کردند.
4- فرار از جهاد
می دانیم که از دیدگاه اسلام یکی از بزرگترین گناهان همین گناه است، گناهی است که مایه شکست و ذلت و زبونی و بدبختی مسلمین است، و مجازات آن از شدید ترین مجازاتها است، قرآن می گوید: "یا ایها الذین آمنوا اذا لقیتم الذین کفروا زخلا فلا تولوهم الادبار – ومن یولهم یومئذ دبره الا متحرفا اقتال او متحیرا الی فئه فقد باء بغضب من الله و ماواه جهنم و بئس المصیر" «ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که با انبوه جمعیت کافران در میدان نبرد روبرو شوید به آنها پشت نکنید- و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند- مگر در صورتی که هدفش کناره گیری از میدان برای آمادگی جهت حمله مجدد یا به قصد پیوستن به گروهی (از مجاهدان) بوده باشد- گرفتار غضب الهی خواهد شد و جایگاه او جهنم است و چه بد جایگاهی است؟! (انفال/ 15 و 16). «زخف» به گفته ارباب لغت در اصل به معنی حرکت کردن توأم با کشیدن پاها به روی زمین است، مانند حرکت کودک در آغاز راه رفتن، یا شتر به هنگام خستگی زیاد، سپس این واژه در معنی حرکت یک جماعت عظیم به کار رفته چرا که به خاطر کثرت جمعیت چنان به نظر می رسد که گوئی روی زمین می لغزند و به پیش می روند. به هرحال ذکر این جمله اشاره به آن است که جمعیت دشمن هرقدر زیاد و فشرده باشد باز سبب نمی شود که مسلمانان بدون دستور فرمانده لشگر عقب نشینی کرده یا از رویا روئی با دشمن فرار کنند. روشن است این یک دستور کلی اسلامی است و اینکه بعضی از مفسران آن را مخصوص جنگ بدر دانسته اند کاملا بدون دلیل است همان گونه که در تفسیر المیزان نیز به آن اشاره شده است به خصوص اینکه این آیه بعد از جنگ بدر نازل شده است پس فرار از جهاد از اسباب سقوط در دوزخ است.
5- ریختن خون بی گناهی
احترام به خون انسانها در اسلام به حدی است که ریختن خون یک انسان برابر با کشتن همه انسانها شمرده شده "من قتل نفسا بغیر نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعا" ( مائده/32)، و ریختن خون مومن سبب عذاب ابدی و غضب الهی و عذاب عظیم شمرده شده است، می فرماید: "و من یقتل مومنا متعمدا فجزواه جهنم خالد فیها وغضب الله علیه ولعنه واعدا له عذابا عظیما" «هر کسی مومنی را عمدا به قتل برساند، مجازات او دوزخ است، جاودانه در آن می ماند و خدا بر او غضب می کند، و او را از رحمتش دور می سازد، و عذاب بزرگی برای او آماده کرده است»! ( نساء/93). به این ترتیب قاتل مومن به چهار مجازات بزرگ اخروی تهدید شده است: 1- خلود در دوزخ 2- غضب الهی 3- لعن خداوند 4- عذاب عظیم، و این حداکثر احترام اسلام را به خون مومن می رساند چرا که در هیچ مورد از قرآن مجید چنین مجازاتی بیان نشده است. همین معنی به صورت دیگر در آیه 21 آل عمران نیز آمده است.
6- ترک نماز
فریضه بزرگ نماز به قدری اهمیت دارد آیات و روایات بی شماری در کتب معروف اسلامی درباره اهمیت آنها وارد شده، و قرآن با صراحت ترک این فریضه را از اسباب سقوط در دوزخ شمرده است، آنجا که می فرماید: گروهی از بهشتیان (اصحاب الیمین) در ارتباطی که از جایگاه خود با مجرمان دوزخی می گیرند از آنها سوال می کنند: (ما سلککم فی سقر) «چه چیز شما را به دوزخ فرستاده»؟! آنها در پاسخ می گویند ما از نمازگزاران نبوذیم، و مستمندان را اطعام نمی کردیم، و پیوسته با اهل باطل همنشین بودیم، و همواره روز جزا را انکار می کردیم» ( قالوا لم نک من المصلین – ولم نک نطعم المسکین - وکنا نخوض مع الخائضین – و کنا نکذب بیوم الدین» ( سوره مدثر آیات 39 تا 46). گرچه در این آیه علاوه بر ترک نماز اشاره به سه گناه نیز شده است ولی ذکر ترک نماز به عنوان اولین گناه به خوبی نشان می دهد که تا چه حد ترک این فریضه الهی خطرناک است، به علاوه این امور چهارگانه هرکدام مستقلا می تواند یکی از اسباب سقوط در دوزخ گردد (ترک اطعام مستمندان ظاهرا اشاره به منع حقوق واجبه است). مسأله نماز آنقدر از نظر اسلام مهم است که طبق بعضی از روایات معروف، نخستین چیزی که از نامه اعمال به آن نگاه می شود نماز است، اگر در نامه اعمال (به طور صحیح) وجود داشت به سایر اعمال نیک نگاه خواهد شد، والا به بقیه نگاه نمی شود و چنین کسی روانه دوزخ می گردد. این مطلب شاید به خاطر آن باشد که نماز سرچشمه زاینده ایمان و ضامن بقای آن است. با ترک نماز اصل ایمان به تزلزل می افتد و می دانیم یکی از شرایط قبولی اعمال، ایمان است که بدون ایمان چیزی پذیرفته نیست.
7- منع زکات
زکات یکی از ارکان مهم اسلام است و ترک آن از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود، و از آنجا که در قرآن مجید هم ردیف شرک و تکذبب معاد شمرده شده، به وضوح روشن می شود که این عمل از اسباب سقوط در دوزخ است، می فرماید: "فویل للمشرکین - الذین لایوتون الزکاه و هو بالاخره هو کافرون" «وای بر مشرکان! همانها که زکات را ادا نمی کنند و نسبت به آخرت کافرند» ( فصلت/7). این آیه در میان مفسران گفتگوهای زیادی را برانگیخته، و در تفسیر آن احتمالات زیادی را داده اند. سخن در این است که زکات یکی از فروع دین است، چگونه ترگ آن دلیل بر کفر و شرک شمرده شده؟ بعضی ظاهر آیه را معیار قرار داده و گفته اند ترک نماز هر چند توأم با انکار حکم آن نباشد به خودی خود نشانه کفر است، بعضی دیگر ترک توأم با انکار را دلیل بر کفر دانسته اند، زیرا وجوب زکات از ضروریات اسلام است و منکر آن کافر است. نکته ای که می تواند به روشن شدن تفسیر آیه کمک کند این است که زکات در میان دستورات اسلام موقعیت خاصی را دارد، زیرا پرداختن آن نشانه به رسمیت شناختن حکومت اسلامی و ترک آن، غالبا نوعی طغیان و سرکشی و قیام بر ضد حکومت محسوب می شده، و می دانیم قیام بر ضد حکومت اسلامی موجب کفر است (شرح بیشتر در این زمینه را در تفسیر نمونه جلد 20 صفحه 214 تا 220 مطالعه فرمائید). آیه کنز (توبه /35) که قبلا به آن اشاره شد نیز از آیاتی است که می تواند دلیلی بر این مطلب باشد که ترک زکات از اسباب ورود در دوزخ است.
8- خوردن مال یتیمان
خوردن مال همه کس بدون مجوز شرعی حرام است، ولی این حکم در مورد یتیمان بسیار موکدتر است، چرا که نیاز شدید آن از یکسو و نداشتن سرپرست از سوی دیگر، و عدم امکان دفاع از خویش، از سوی سوم، سبب می شود که مسأله از اهمیت فوق العاده ای برخوردار گردد. به همین دلیل قرآن مجید با صراحت کسانی که اموال یتیمان را به ناحق می خوردند تهدید به آتش دوزخ می فرماید: "ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا" «کسانی که اموال یتیمان را از روی ظلم می خوردند فقط آتش می خوردند، و به زودی به آتش سوزان (دوزخ) خواهند سوخت» (نساء/ 1). در اخبار اسلامی از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: "شرالما کل اکل مال الیتیم ظلما" «بدترین خوردنیها، خوردن مال یتیم از روی ستم است». آیا اینکه قرآن می گوید کسانی که مال یتیم را می خورند آتش می خورند یک تعبیر مجازی است؟! آن گونه که جمعی از مفسران گفته اند، یا اینکه می توان آن را بر معنی حقیقی حمل کرد، زیرا این تعبیر نشان می دهد که اعمال ما علاوه بر چهره ظاهر یک چهره باطن نیز دارد، که در این جهان از نظر ما پنهان است، و در قیامت ظاهر می شود، و مسأله تجسم اعمال نیز از همین جا سرچشمه می گیرد، روی این حساب حمل آیه بر مفهوم حقیقی بعید به نظر نمی رسد.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن- جلد 6- صفحه 369 وصفحه 378 تا 386
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها