بررسی دلائل علمی و فلسفی بر قدرت بی پایان خداوند
فارسی 2003 نمایش |برای اثبات صفت قدرت بی پایان پروردگار، دلائل مختلفی وجود دارد که بعضی «علمی» و بعضی «فلسفی» است.
1- دلیل علمی: ( منظور از علم در اینجا علوم تجربی است)
هنگامی که در خانه نشسته ایم و تنها به محیط محدود و کوچک خود می اندیشیم دنیا در نظر ما ساده و کوچک است، اما وقتی پا به بیرون گذاشته، به قلب جنگلها، باغها و مزارع، قله کوههای مرتفع، و اعماق دریاها می رویم، یا به آسمانها و کهکشانها با بال و پر خیال مسافرت می کنیم، و سپس آنقدر کوچک می شویم تا بداخل اتم گام بگذاریم راستی جهان عجیبی در برابر ما تجسم می شود.
صدها هزار نوع گیاه با ساختمانهای کاملا متفاوت و خواص گوناگون، از گیاهان ذره بینی که در امواج دریاها شناورند گرفته، تا درختانی که پنجاه متر یا بیشتر طول قامت آنها است! از نیشکر شیرین گرفته، تا حنظل تلخ، از داروهای حیاتبخشی که در برگ و گل و ریشه های آنها نهفته است، تا انواع سموم کشنده. و نیز صدها هزار نوع حیوان و حشره جاندارانی که گاه به قدری کوچکند که با هیچ چشم غیر مسلحی قابل رویت نیستند، و گاه به قدری بزرگند که طول قامتشان از سی متر تجاوز می کند ( مانند والهای کبود که بزرگترین حیوان روی زمین هستند)، بعضی قلبشان یک تن وزن دارد! در حالی که در بعضی دیگر از یک نخود کوچکتر است. حیواناتی که بعضی چنان سبک بالند که برفراز آسمان به سرعت حرکت می کنند، و بعضی از فولاد سختتر و مقاوم تر که در اعماق دریاها آن همه فشار درهم شکننده آب را تحمل می نمایند. ستارگانی که از نظر کوچکی و بزرگی، دوری و نزدیکی، سبکی و سنگینی، حرکات کند و سریع، و شرایط متنوع دیگر، هرکدام برای خود عالمی دارند.
همچنین ساختمان عجیب و شگرف سلولها و اتمها و نظم حیرت انگیزی که بر آنها حکمفرما است هر کدام جهان تازه ای را در برابر چشم ما مجسم می کند. و از همه جالبتر اینکه این همه نقش عجیب که بر در و دیوار وجود است با یک قلم و یک مرکب ترسیم شده است، تمام موجودات زنده به واحدهای کوچکی به نام سلول باز می گردند و تمام جهان ماده به واحد کوچکی بنام اتم. این تنوع سهل و ممتنع درست همانند تنوعی است که در کتاب «تدوین» یعنی قرآن مجید به چشم می خورد که آن همه محتوا و معارف عظیم الهی در قالب الفاظی ریخته شده که از حروف ساده الفبا تشکیل شده است. از مطالعه مجموع این مسائل به این کیفیت می رسیم که مبداء عالم هستی قدرت بی پایان دارد هیچ چیز برای او مشکل نیست.
2- برهان وجوب و امکان (برهان فلسفی)
وجود از دو حال خارج نیست: یا مستقل و ذاتی است که «واجب الوجود» نامیده می شود، و یا وابسته است که «ممکن الوجود» نام دارد. و نیز واجب الوجود در عالم یکی بیش نیست، و هرچه غیر از او است که ممکن الوجود است، و تمام ممکات نه تنها در آغاز که در بقاء خود نیز متکی به او و مخلوق او هستند، و این است معنی قدرت مطلقه خداوند بر همه چیز (دقت کنید).
3- برهان سعه وجودی( برهان فلسفی)
ما اگر توانائی بر کاری نداشته باشیم حتما به خاطر کمبودی است، مثلا اگر می خواهیم زمینی را زراعت کنیم و توانائی آن را نداریم یا به واسطه آن است که وسعت زمین بیش از توانائی ما است. یا ابزار لازم را در اختیار نداریم. و یا اگر هردو وجود دارد زمینی به صورت سنگلاخ است که تبدیل آن به یک زمین کشاورزی از توانائی ما خارج است. بنابراین اگر توانائی کشاورزی ما محدود نبود به هر وسعتی برای ما قابل کشاورزی بود و ابزار خاصی لازم نداشتیم، می توانستیم هر زمینی را بدون استثناء کشت کنیم. بنابراین هرمشکلی پیش می آید در واقع به محدودیت وجود ما منتهی می شود. حال، وجودی که از هر نظر نامحدود است، چگونه ممکن است چیزی خارج از حوزه قدرت او باشد، و به تعبیر دیگر او همه جا حاضر است، همه شرائط در اختیار او است، بنابراین هرگونه موانعی را برمی چیند، و این است دلیل قدرت او بر همه چیز.
4- خداوند قادر مختار است
وقتی سخن از قدرت خداوند به میان می آید منظور قدرت آمیخته با اختیار است. فلاسفه و علماء عقائد برای اثبات این نکته که خداوند فاعل مختار است چنین استدلال کرده اند. فاعل از دو حال خارج نیست: یا فاعل «مختار» است یا فاعل «موجب»، یعنی مجبور و بی اراده، مانند تأثیر خورشید در کرات منظومه شمسی و موجوداتی که در این کراتند. حال می گوئیم اگر پدیده آورنده جهان فاعل موجب باشد باید یکی از دو چیز را قبول کنیم: یا عالم هستی قدیم باشد، یا ذات خداوند حادث، چرا که فاعل موجب هرگز از فعل ش جدا نیست. اما این که عالم ازلی باشد غیر ممکن است. قبول حادث بودت ذات خداوند نیز مستلزم انکار وجود او است، چرا که اگر حادث باشد نیازمند به علتی است پس او «واجب الوجود» نیست. به تعبیر دیگر اگر خالقیت خداوند همچون نورافشانی خورشید بود باید این جهان قدیم و ازلی باشد، زیرا نورافشانی خورشید اختیاری نیست و همیشه همراه او بوده و خواهد بود. بنابراین نتیجه می گیریم که خداوند فاعل مختار است، ذاتش ازلی است و فعلش حادث، و هرگاه چیزی را اراده کند در همان زمانی که اراده کرده موجود می شود.
سئوال
در اینجا این مسأله مطرح است که فاعل مختار یعنی کسی که دارای اراده است ولی می دانیم اراده یک حالت نفسانی است که برای صاحب آن حادث می شود و این معنی درباره خداوند ممکن نیست، زیرا ذاتش نمی تواند محل حوادث باشد.
پاسخ
اراده با آن مفهوم که در ما وجود دارد درباره خداوند ممکن نیست، همانگونه که صفت علم به آن شکل که در ما است یعنی «علم حصولی» و زائد بر ذات هرگز در خداوند معنی ندارد. اراده ذاتی خداوند به علم او بازگشت می کند، و عبارت است از «علم او به نظام احسن آفرینش» که سرچشمه آفرینش اشیاء و حوادث جهان در مقطعهای مختلف زمانی است. پس اراده او ازلی است و آثار آن تدریجی.
منـابـع
ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن - جلد 4- از صفحه 174 تا 178
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها