کیفر گناهکاران در تجسم اعمال
فارسی 805 نمایش |در قرآن مجید و دیگر کتابهای آسمانی می خوانیم که روز رستاخیز، روز پاداش و کیفر اعمال است. در چنین روزی، نیکوکاران به پاداش اعمال خود می رسند، مجرمان و جنایتکاران کیفر اعمال خود را می بینند. در اینجا این سوال مطرح می شود که هدف از کیفر چیست؟ و چرا خداوند جهان در چنین روزی مجرمان را به کیفر اعمال خود میرساند، در صورتیکه هدف از تنبیه مجرمان می تواند یکی از سه امر زیر باشد که هیچکدام در روز رستاخیز موضوع و موردی ندارد:
1- افراد ستمدیده هر موقع به حقوق از دست رفته خود می اندیشند و ظلم و ستم هائی را که بر آنها وارد شده است به خاطر می آورند، پیوسته بغض گلوی آنان را می فشارد و به فکر انتقام از فرد متعدی می افتند. در این موقع، انتقام گیری مثلا از قاتل متعدی مرهمی بر دل ریش اولیاء مقتول میگذارد.
2- برخی از کیفر ها جنبه تربیتی دارد. گاهی متخلفی را مدتی زندانی میکنند تا بر اثر فشار محیط از عمل زشت خود پشیمان گردد و راه درستی و راستی را پیشه خود سازد.
3- برخی از کیفرها علاوه بر جنبه تربیتی جنبه عبرتی نیز دارد مثلا در قانون اسلام وارد شده است که زنان و مردان بدکار را در انظار عمومی تازیانه بزنند چنانکه میفرماید: "و لیشهد عذابهما طائفه من المومنین" (سوره نور / آیه 2)، «برای اجراء کیفر زنان و مردان بدکار گروهی از افراد با ایمان حاضر شوند.»
اجراء حد الهی در انظار عمومی مایه عبرت دیگران میگردد. اکنون سوال میشود هدف از کیفر در آخرت چیست، اگر تسکین قلب و به اصطلاح انتقام است، ساحت خدا بالاتر از آن است که از فردی انتقام بگیرد، زیرا فردی انتقام میگیرد که قلبی مجروح و دل آزرده داشته باشد و ساحت خداوند از آن منزه است، و اگر گاهی به خدا «منتقم» میگوییم مانند این است که به خدا عطوف و مهربان نیز گفته شود. توصیف خدا با این صفات معنی دیگری دارد که در بحث صفات خدا ذکر شده است، و اگر هدف تربیت است در جهان دیگر، تربیت مطرح نیست، همچنانکه در آن جهان عبرت معنی ندارد بنابراین هدف از کیفر چیست؟
پاسخ:
طراح این سوال تصور کرده است که کیفرهای الهی جنبه قراردادی دارد. ناگفته پیدا است که اگر کیفر جنبه قراردادی داشته باشد باید برای قرارگذار، هدفی مطرح باشد و چون هیچ یک از این هدفها در آن سرا مفهومی ندارد، از این جهت کیفرهای الهی معنی صحیحی نخواهد داشت. ولی با توجه به این نکته که تمام کیفرها با میوه خود عمل و ثمره خود کردار است و به اصطلاح جنبه تولیدی دارد، و یا اینکه خود عمل است که در آن جهان به صورت اخروی مجسم میگردد یعنی تمام کیفرها، جنبه تکوینی و ضرورت عینی دارد، با چنین ضرورت و حتمیت دیگر جا ندارد سوال کنیم که هدف از کیفر چیست، و چون پیرامون مطلب نخست پیشتر بحث کردیم، سزاوار است در این بحث فقط پیرامون مطلب دوم که در اصطلاح به آن «تجسم عمل» میگویند، سخن بگوئیم. با مراجعه به آیات قرآن این مطلب به روشنی ثابت میگردد که قرآن کیفرها و سزای انسان را تجلی عمل در لباس اخروی تلقی می کند.
نمونه هائی از این آیات
1- فردی که مال یتیمی را می خورد این مال در روز رستاخیز به آتش تبدیل می شود. "ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا" ( سوره نساء / آیه 10)، «آنان که مال یتیم را از روی ستم می خورند آتشی در شکمهای خود فرو می برند.»
2- گروه ثروت اندوز که از انفاق مال به مردم محروم و گرسنه خودداری میکنند، بدانند که ثروت آنان روز رستاخیز به صورت طوقهای سنگینی به گردن آنان بسته میشود. "لا یحسبن الذین یبخلون بما آتاهم الله من فضله هو خیرا لهم بل هو شر لهم سیطو قون ما بخلوا به یوم القیامه" ( سوره آل عمران / آیه 180)، «آنان که درباره نعمت های خدا که از کرم خویش به آنان داده است بخل میورزند تصور نکنند که بخل ورزی آنان خوب است بلکه روز رستاخیز به صورت طوقی به گردنشان بسته میشود».
3- آنان که طلا و نقره را به صورت گنج در می آورند و حقوق الهی را نمی دهند باید بدانند که همین ثروت در روز رستاخیز به صورت آتش در آمده پیشانی و پهلو و پشت آنها را داغ میکند و به آنها گفته میشود "هذا ما کنزتم" یعنی این آتش چیز تازه ای نیست همان است که در جهان به صورت گنج در آورده بودید الان به صورت آتش تجلی کرده است. "یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها و جنوبهم و ظهور هم هذا ما کنزتم لا نفسکم فذوقوا ما کنتم تکنزون" (سوره توبه / آیه 35)، «روزی که مردان و زنان در آتش دوزخ سرخ شوند پیشانی و پهلوی و پشت آنها را با آن داغ میکنند، این همان است که برای خویش گنج کرده بودید اکنون رنج آن گنجها را بچشید.»
4- "و وجدوا ما عملوا حاضرا و لا یظلم ربک احدا" (سوره کهف /آیه49)، «روز رستاخیز کار و کردار خود را حاضر و آماده می بینند. پروردگار تو بر کسی ستم نمی کند.» ظاهر آیه دلالت دارد که روز رستاخیز، خود عمل حاضر میگردد نه نتیجه عمل و نه کیفر تولید کرده آن.
5- "یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم" (سوره حدید/آیه 13)، «روزی که مردان و زنان با ایمان را می بینند که نور وجود آنان در پیشاپیش و سمت راست آنان در حرکت است.» مفاد آیه این است که وجود افراد با ایمان به صورت منبع نوری در می آید و با حرکت آنها نیز حرکت میکند. اکنون ببینیم آنان این نور را از کجا آورده اند. آیه بعدی منبع این نور را برای ما بازگو میکند، زیرا وقتی گروه منافق از آنان درخواست میکنند که کمی توقف کنند تا در سایه نور آنان، این گروه نیز حرکت کنند آنان در پاسخ میگویند: "ارجعوا وراء کم فا لتمسوا نورا." «به عقب( دنیا) باز گردید و این نور را تحصیل کنید.» مفاد آیه این است که این نور مربوط به جهان دنیا است و افراد با ایمان، این نور را از آن جهان آورده اند. چه چیز از این جهان میتواند در آخرت به صورت نور تجلی کند؟ جز ایمان و عمل صالح چیز دیگری نیست بلکه خود عمل است که در آن جهان با لباس رستاخیزی تجلی می کند.
6- "یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا" (سوره آل عمران/ آیه 30)، «روزی فرا می رسد که هر انسانی هر کار نیکی را که انجام داده است در برابر خود حاضر و آماده
می بیند.»
7- "علمت نفس ما احضرت" ( سوره تکویر/آیه14)، «وقتی هر انسانی از آنچه که آماده کرده است آگاه میگردد.» مسئله تجسم عمل، و حضور کار انسان ها در روز رستاخیز با قیافه و لباس اخروی از جمله حقایقی است که در سخنان لقمان نیز آمده است آنجا که به فرزند گرامی خود می گوید: "یا بنی انها ان تک مثقال حبه من خردل فتشکن فی صخره او فی السماوات او فی الارض یأت بها الله"، «فرزندم ( هر کاری از انسان) هر چند به اندازه سنگینی خردل در میان صخره ها و یا آسمانها و زمین باشد، خدا روز رستاخیز آن را می آورد.» بنابراین تمام پاداشها و کیفرها چیزی جز عمل و کردار ما نیست ولی به صورت و لباس اخروی.
نتیجه این که: در آخرت کیفر و پاداش باصطلاح معروف وجود ندارد، بلکه انسان است و عمل وی، و این عمل به گردن او بسته است و از او جدا نمی گردد و هر گونه صحنه ای برای او پیش آید، خود وی با کمال اطلاع و آگاهی ساخته و پرداخته است و احدی جز از او مسئول عمل او نیست.
منـابـع
استاد جعفر سبحانی- الهیات و معارف اسلامی- از صفحه 512 تا 516
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها