مقایسه اخلاق ایمانی با اخلاق انتقاعی

فارسی 2353 نمایش |

همواره اخلاقی که مبتنی بر ایمان و با نیت تسلیم و رضای خداوند متعال بوده است بر اخلاقی که صرفا برای منافع جامعه و با هدف حفظ  اصول ظاهری است، برتری دارد. برای روشن شدن این برتری، تفاوت های بین اخلاق ایمانی و انتقاعی را بیان می کنیم:

اولین تفاوتی که بین اخلاق ایمانی و اخلاق انتقاعی وجود دارد مسئله نیت است. همانطور که قبلا اشاره شد در اسلام، عمل تابع نیت است و نیت افضل از عمل است. قوام عمل، به نیت و نیت زیر بنای عمل است. به موجب روایات، ارزش کارهای برونی مسلمین در عبادات و اخلاق، وابسته به چگونگی عمل درونی و کیفیت اندیشه و نیت آنان است. به هر نسبتی که نیت پاکتر و خلوص معنوی بیشتر باشد ارزش عمل زیادتر خواهد بود.

حضرت علی علیه السلام فرموده: «نیت، اصل و پایه عمل است». پیروان اسلام این مطلب را در مکتب دین آموخته اند که عمل بر بنیان نیت استوار است و کار باید برای خدا و به قصد اطاعت از فرمان الهی انجام پذیرد. به فرموده اولیاء گرامی اسلام، شرط قبول عمل در پیشگاه پروردگاه خلوص نیت، پاکی ضمیر، و پیروی از برنامه شرع مقدس است.

رسول اکرم (ص) فرموده: «سخن، مورد قبول واقع نمی شود جز به عمل و سخن و عمل. مقبول نیست مگر به نیت و قول و عمل و نیت پذیرفته نخواهد شد مگر آنکه بر وفق شرع و طبق سنت و دستور باری تعالی تحقق یافته باشد.»

ادیان آسمانی براساس ایمان به خدا پایه گذاری شده است. خداوندی که به تمام جزئیات و کلیات جهان هستی احاطه دارد و چیزی بر ذات مقدسش پوشیده نیست، و خداوندی که عالم به درون و برون بشر است چگونگی نیت و عمل مردم را می داند و از خیانت چشم و اندیشه های پنهانی دل آگاه است. پیامبران خدا با نیروی ایمان، در ضمیر  افراد نفوذ می نمودند و تعالیم خود را در اعماق روحشان جای می دادند، در آغاز، آنان را به خدای دانا و توانا معتقد می ساختند، حس مسئولیت را در نهادشان بیدار می کردند، و اوامر بارتعالی را در تکالیف عبادی و وظائف اخلاقی به آنها ابلاغ  می نمودند، سپس به اتکاء علم الهی از تربیت یافتگان خود، نیت پاک و عمل منزه طلب می کردند.

مرد اعرابی، شرفیاب محضر رسول اکرم شد، عرض کرد: «یک نفر به منظور دست یافتن  به غنیمت پیکار می کند، شخص دیگری برای آنکه نامش زبانزد مردم شود می جنگد، و مردی برای آنکه شهامتش مورد توجه قرار گیرد نبرد می کند. عمل کدامیک از اینها برای خدا و در راه خداوند است؟» حضرت در جواب فرمود: «مجاهد راه خدا کسی است که قتال می کند و نیتش برتری باری تعالی و پیروزی آئین الهی است.»

نتیجه آنکه در اخلاق الهی، نیت مقدم بر عمل است و اندیشه های اخلاقی که فعالیت درونی است بر اعمال اخلاقی که فعالیت برونی است برتری دارد. اولیاء اسلام می خواهند مردم، انسان واقعی باشند و انسانی فکر کنند، رفتار اخلاقی در نهادشان ریشه روانی داشته باشد، رعایت سجایای انسانی را وظیفه خود بدانند و کارهای پسندیده آنان از نیت پاکشان سرچشمه بگیرد. از این رو برنامه های تربیتی خود را از درون مردم آغاز می کنند. با نیروی ایمان، رذائل را از قلوبشان می زدایند، ضمیرشان را با فضائل پیوند می دهند و مکارم اخلاق را در عمق جانشان مستقر می سازند. در اخلاق انتقاعی، حس نیت و پاکی ضمیر مطرح نیست بلکه معیار اخلاق، تنها رفتار ظاهری مردم است. سودجویان به وظیفه شناسی و احترام به ارزشهای انسانی توجه ندارند، احساس درونی و چگونگی نیت مردم را مهم نمی شمرند، و از حس خلق، تعالی معنوی و کمال روحانی  نمی خواهند بلکه هدفشان در رعایت موازین اخلاقی، نفع بیشتر و زندگی بهتر است و همین بی تفاوتی نسبت به جنبه های معنوی و جهات روحانی، یکی از علل ناپایداری اخلاق اجتماعی امروز و از جمله عوامل انحطاط  معنوی دنیای کنونی است.

ادگارپش، استاد فرانسوی می گوید: «اجتماع می خواهد افراد دارای یک وضع بیرونی اخلاقی باشند و چندان اهمیتی به احساس درونی آنها نمی دهند. اگر می بینیم اکثر مردم، اعمال خود را با دستورها و قوانین اجتماعی منطبق می سازند دلیل بر حسن اخلاق ایشان نیست و جامعه توجهی به این ندارد که آیا واقعا  ممنوعیت ها در اعماق روح مردم جایگزین شده است یا نه. در دنیای امروز، منهیات اجتماعی چیزی جز یک شوخی آزمایشی و مجبور ساختن افراد به دوروئی و کتمان ضمیر نیست و سطح اخلاق انسان را ولو به مقدار کم بالا نمی برند. قضاوت نسبت به اعمال مردم هم از روی ظاهر صورت می گیرد و توجهی به محرک درونی  آنها نمی شود.»

سودجویان معیار اخلاق را اعمال ظاهری می دانند و نیت را که عمل درونی و منشأ کارهای برونی است به حساب نمی آورند. اینان کسی را که در باطن، فاقد ملکات حمیده و حس وظیفه شناسی است و در ظاهر، اعمال اخلاقی را به منظور جلب توجه دگران و احیانا برای فریب این و آن انجام می دهد انسان اخلاقی می خوانند. ولی در مکتب اسلام، معیار اخلاق، هم آهنگی درون و برون است و انسان اخلاقی کسی است که در باطن، دارای نیت پاک و اندیشه اخلاقی باشد و در ظاهر نیز طبق موازین اخلاقی و سجایای اخلاقی عمل کند و این از جمله تفاوت های اخلاق دینی و سودجوئی است.

تفاوت دیگری که بین اخلاق ایمانی و انتقاعی وجود دارد این است که اخلاق ایمانی بر اصالت وظیفه شناسی و سجایای انسانی استوار است و منافع مادی جنبه فرعی دارد و برعکس در اخلاق انتفاعی، سود جوئی، اصیل است و رعایت موازین اخلاقی و وظائف انسانی جنبه تبعی دارد، و اثر این تفاوت موقعی آشکار می شود که بین وظیفه اخلاقی و رغبت مادی، ناسازگاری و تضاد وجود داشته باشد. در این موارد افراد بر سر دو راهی قرار می گیرند، یکی راه حق و فضیلت است و دیگری راه سود و منفعت. اگر بخواهند انسان باشند، صفات انسانی را محترم شمرند، و اصول اخلاق و فضیلت را رعایت نمایند باید از منفعت ناروا صرفنظر کنند. اگر بخواهند پابند تمایلات خود باشند، خواهش سودجوئی را اقناع نمایند، و از پی جلب منافع بروند باید حق و فضیلت را نادیده بگیرند و مرتکب اعمال خلاف اخلاق شوند. سودگرایان که انگیره ایمانی ندارند احساس وظیفه مسئولیت نمی کنند و محرکشان در رفتار اخلاقی جز ازدیاد بهره های مادی نیست. موقعی که فضائل را مزاحم غرائز و سد راه منافع خود تشخیص دهند یا رعایت موازین اخلاقی را به ضرر و زیان خویش ببیینند برنامه های مکارم را ترک می گویند، از سجایای انسانی چشم می پوشند، راه خلاف اخلاق را در پیش می گیرند و برای نیل به منافعی که در نظر دارند به ناپاکی ها و اعمال غیرانسانی دست می زنند. بدبختانه این روش نادرست در دنیای کنونی شیوع دارد و مردم بسیاری در وضع عادی یا در حال جنگ بر طبق آن  عمل می کنند.

لکنت دونوئی می گوید: «بعضی از لامذهب ها که طبعا اخلاقی هستند می گویند: چون مشکل اساسی، اطاعت از قوانین اخلاقی است پس اگر عملا بتوانیم این قواعد را به کار ببندیم به مذهب محتاج نخواهیم بود. این روش نشانه نداشتن پسیکولوژی است، چه انسان همیشه در اعتبار قواعدی که سرچشمه آن را نمی داند شک می آورد، به علاوه چنین روشی دلیل نفهمیدن اصل مشکل است زیرا مقصود این است که انسان، از درون تکمیل شود تا بتواند به طور اخلاقی فکر کند. هدف این نیست که انسان را وادار کنیم که حرکات اخلاقی بکند. مادامی که رفتار هر فرد نشانه تکامل عمیق درونی نباشد عملیات او یک رشته تحدیدات مصنوعی، قراردادی، و موقتی خواهد بود که با اول بهانه ای به یاد می رود. اگر قواعد اخلاقی از روی دلخواه تحمیل شود هر قدر هم که ارزش عملی داشته باشد هیچوقت موفقانه بر ضد جنبش های حیوانی جدال نخواهد نمود. افراد با ایمان که هدفشان از اخلاق، اداء تکلیف دینی و اطاعت از فرمان الهی است همواره مواظب وظائف خود هستند و اگر مواردی پیش آید که به کار بستن تعالیم اخلاقی مستلزم ضرر  یا مزاحم منافع آنان باشد رضای خدا را مقدم می دارند، ضرر را تحمل می کنند، از منفعت چشم می پوشند، و برای اجراء امر الهی راه حق و فضیلت را ادامه می دهند و همچنان وظائف اخلاقی را رعایت می نمایند.

منـابـع

محمدتقی فلسفی- اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی- از صفحه 110 تا 116

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد