دلایل حرمت مردار و خون
فارسی 1765 نمایش |در کتاب کافی و امالی از مفضل بن عمر روایت نموده که از حضرت صادق علیه السلام پرسید: خداوند چرا مردار و خون و گوشت خوک را حرام فرموده است؟ حضرت فرمود: از این نظر خدا این ها را بر بندگان خودش حرام و چیزهای دیگر را حلال کرده که نسبت به آنچه حرام کرده خودش رغبت داشته و نسبت به آنچه حلال کرده بی علاقگی نشان داده (خلاصه این تحلیل و تحریم به منظور منفعت خودش نبود) بلکه خداوند خلق را آفرید و می دانست که بدن هایشان به چه چیز قوام دارد و چه چیز به مصلحتشان است و لذا هر چه سبب قوام بدن و مصلحت آنان بوده، به حکم تفضل، برایشان حلال و مباح ساخته و باز می دانست که چه چیزهائی برای ایشان مضر است و لذا نهی کرد و آنها را حرام ساخت و آن گاه همین محرمات را برای کسی که بیچاره شود و به جز آنها وسیله ای برای قوام بدن خود نداشته باشد، حلال و مباح ساخت به قدری که او را نگهدارد نه بیشتر. آن گاه فرمود: «کسی نیست که به مردار نزدیک شود و از آن بخورد، مگر آنکه بدنش ضعیف و جسمش لاغر و نیرویش سست و نسلش قطع شود، آدم مردار خور ناگهانی می میرد». شاید جهت این مفاسد آن باشد که اگر حیوان، خودش بمیرد یا خفه شود، یک مرتبه جریان خون در بدنش موقف می شود، خون های کثیف و فسادآور در رگ هایش می ماند و گوشتش را فاسد و مسموم می کند و اگر ذبح شود خون ها خارج و گوشت حیوان را از فساد و مسمومیت دور می دارد. چنانچه به این مطلب در حدیث احتجاج از حضرت صادق علیه السلام اشاره شده در پاسخ آن زندیق که پرسید: چرا خداوند میته را حرام فرموده است؟ حضرت فرمود: میته حرام شد تا فرق باشد بین آن و بین آنچه نام خدا بر او خوانده می شود، و نیز چون خون از میته بیرون نرفته و در بدنش برگشته و منجمد شده، پس گوشتش سنگین و ناگوار است. چون گوشتش با خونش خورده می شود. آن زندیق گفت: پس ماهی هم باید مردار و حرام باشد چون از او هم خون بیرون نیامده؟ حضرت فرمود: تذکیه ماهی به این است که از آب بیرون آورده شود و او را رها کنند تا خودش بمیرد و ذبح لازم ندارد چون خونی ندارد و همچنین ملخ.
علامه مجلسی در جلد 4 بحارالانوار، در ضمن شرح این حدیث فرموده: چون میته شدن حیوان و حرام بودن خوردنش دو سبب دارد: یکی از رعایت نشدن شرایط ذبح و نحر مانند نام خدا نبردن(عمدا) و رو به قبله نکردن و دیگری ذبح و نحر نکردن – پس امام علیه السلام جهت حرمت میته را در صورت اول امر روحانی دینی دانسته به اینکه اگر نام خدا برده شود، برکات دنیوی و اخروی، صوری و معنوی، راجع به بدن و روح نصیب انسان می گردد و اگر ترک شود از این برکات محروم خواهد شد. در صورت دوم که حیوان بدون ذبح و نحر بمیرد، خون هائی که در رگ ها است باقی مانده و همراه گوشت خورده می شود و به آن مفاسد بزرگی که در خوردن خون است مبتلا ذبحی ندارد و خونی از او خارج نمی شود. امام علیه السلام در جواب فرمود: چون ماهی خون زیادی ندارد که ذبحش لازم شود تا بدان وسیله از او بیرون رود و خون کمی که در او است مانند باقیمانده خونی که در بدن ذبیحه می ماند، بی ضرر و حلال است.
خون: خون بر دو قسم است: نجس و طاهر- خون انسان و هر حیوانی که دارای خون جهنده باشد، یعنی اگر رگش را ببرند، خون از آن جستن می کند، نجس است، کم باشد یا زیاد بنابراین خونی که در شیر، هنگام دوشیدن آن دیده می شود نجس و شیر را هم نجس می کند و خوردنش حرام می باشد و بنابر احتیاط از ذره خونی که در تخم دیده می شود باید اجتناب کرد. خون طاهر در دو مورد است: یکی خون هر حیوانی که خون جهنده نداشته باشد مانند ماهی و پشه، دوم باقیمانده خون حیوان حلال گوشتی که پس از ذبح در بدنش می ماند – پس اگر حیوان را به دستوری که در شرع رسیده بکشند و خونش به مقدار معمول بیرون بیاید، بقیه خونی که در بدنش می ماند پاک است. ولی اگر به سبب نفس کشیدن یا بلند بودن جای سر حیوان، خون خارج شده به بدن حیوان برگردد، تتمه خون طاهر نیست. خوردن خون به طور کلی، پاک یا نجس حرام است و خون طاهری که جزء بدن ماهی یا گوشت حیوان ذبح شده است، اگر جوری است که جزء گوشت شمرده می شود خوردنش مانعی ندارد و اگر هنوز به آن خون می گویند، خوردنش نیز حرام است.
سبب حرمت خوردن خون: در تفسیر عیاشی از حضرت صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود: «خوردن خون باعث مرض کلب ( عطش شدید یا شبیه جنون ) و قساوت قلب و کمی رأفت و رحمت می شود. کسی که خون می خورد از کشتن پدر یا مادر یا خویشاوندان و دوستان باکی ندارد.» و نیز از آن حضرت مرویست که خوردن خون در بدن تولید زرد آب می کند و بدن را بد بو و انسان را بد خلق کرده، موجب نوعی جنون در نسل می شود و قلب را بی رحم می سازد. و نیز فرمود: «خوردن خون باعث قساوت و بیرون رفتن مهر و رحمت از دل است و بدن را بد بو می کند و رنگ را تغییر می دهد. و اغلب سبب بیماری خوره در انسان از خوردن خون است».
و از حضرت رضا علیه السلام مرویست که: «خوردن خون باعث پیدایش طاعون و زخم و دمل در اندرون انسان است که غالبا کشنده است.»
منـابـع
شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 174 تا 177
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها