بررسی حکم استماع غیبت
فارسی 1704 نمایش |چنانچه غیبت کردن حرام و گناه کبیره است، گوش دادن به آن هم به اتفاق جمیع فقها حرام است، و پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «شنونده غیبت، در حکم غیبت کننده است و گوش دهنده غیبت یکی از غیبت کنندگان است».
و حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «غیبت کردن از مسلمانی به منزله کفر، و شنیدن آن و راضی بودن به منزله شرک است».
پس از مراجعه به روایاتی که در شأن مومن رسیده، و حرمت او را بالاتر از کعبه، و از بین بردن آبرویش را با ریختن خونش، برابر دانسته و کشف رازش را موجب عذاب دردناک شمرده است، بدیهی است که رکن اعظم غیبت و سبب هتک مومن، شخص شنونده است، زیرا اگر شنونده نباشد یا گوش ندهد، غیبت واقع نمی شود. پس بر هر مسلمانی واجب است، هرگاه ببیند کسی در مقام نقل عیب مومنی است، استماع نکند بلکه باید آن را رد کند و آن مومن را نصرت نماید.
رسول خدا صلی الله علیه وآله می فرماید: «کسی که از برادر دینیش نزد او غیبت شود در حالی که بتواند او را یاری کند، پس یاریش کند، خدای تعالی او را در دنیا و آخرت یاری می فرماید. و چنانچه در صورت توانائی یاریش نکرد، خداوند او را به خودش واگذارد فرموده در دنیا و آخرت یاریش نمی فرماید.» و نیز می فرماید: «کسی که به برادر دینی خود نیکی کند در موضوع غیبتی که از او شده، در مجلسی که آن را شنیده پس آن غیبت را رد کند، خداوند هزار نوع شرهای دنیوی اخروی را از او رد می فرماید. اگر رد نکند در حالی که می توانست، گناهش هفتاد برابر شخص غیبت کننده است.»
شیخ انصاری پس از نقل این حدیث می فرماید: شاید جهت اینکه وزر شخص شنونده، که غیبت را رد نکرده، از خود غیبت کننده بیشتر است، برای این است که سبب جرأت غیبت کننده بر تکرار غیبت آن مومن و دیگران می شود. و ظاهرا رد غیبت، غیر از نهی از غیبت است و مراد، یاری کردن از شخص غیبت شده است. پس اگر عیب دنیوی باشد، بگوید این ها که عیب نیست، بلکه عیب چیزهائی است که خداوند آنها را عیب دانسته و از آنها نهی فرموده است، یعنی گناهان، و از آن جمله است یاد کردن برادرت را به چیزی که خداوند آن را عیب ندانسته است، یعنی غیبت کردن نو عیب است، و اگر آن عیب دینی باشد، مثلا نقل گناهی از مومنی می کند، باید برای آن وجه صحیحی ذکر کند و اگر حمل به صحت نمی شود کرد، بگوید مومن که معصوم نیست ممکن است از او گناهی سر زند، و باید برایش طلب مغفرت کرد، نه اینکه او را سرزنش و رسوا نمود، و شاید گناه توبیخ و سرزنش تو، از گناه آن مومن بیشتر باشد.
رد غیبت در موارد استثنا نیست:
باید دانست که حرمت استماع غیبت و وجوب رد آن و یاری کردن مومن، در صورتی است که آن غیبت از موارد دهگانه که جواز غیبت را در آن ها ذکر کردیم، نباشد. بنابراین حکم غیبت بر سه قسم می شود: اول آنکه بداند آن غیبت از موارد دهگانه است، در این صورت استماع جایز و رد واجب نیست. دوم آنکه، یقین کند که آن غیبت، از موارد مزبور نیست. پس قطعا استماعش حرام و ردش در صورت توانائی، واجب است. سوم، احتمال دهد از موارد جواز غیبت باشد، در این صورت باید جمع کند بین ترک استماع و رد آن غیبت، بلکه انتصار مومن و بین حفظ احترام غیبت کننده، چون محتمل است که از موارد جایز باشد و معصیت نباشد. مثل اینکه به غیبت کننده بگوید، شاید بر شما مشتبه شده است و برای آن عیب، وجه صحیحی ذکر کند.
دو رو و دو زبان:
شیخ انصاری در آخر بحث غیبت مکاسب می فرماید: اگر غیبت کننده از کسانی باشد که در حضور آن شخص که غیبتش را می کند، زبان به مدح و ستایش می گشاید و در غیابش عیبش را می گوید، عذاب چنین شخصی دو برابر است. و در شرع ذواللسانین ( دو زبان) خوانده می شود، و حرمت غیبت در چنین حالی شدیدتر است. و در اخبار رسیده که در قیامت می آید در حالی که برایش دو زبان از آتش است.
منـابـع
شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 283 تا 285
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها