سوره کوثر بهترین معرف حضرت فاطمه (س)
فارسی 2921 نمایش |بهترین سخن برای ارائه ی شخصیت آسمانی حضرت صدیقه ی طاهر علیها السلام، کلام خدا در سوره ی مبارکه ی کوثر است. سوره ی کوثر کوتاه ترین سوره ی قرآن است که سه آیه بیشتر ندارد. اگر چه در قرآن باز هم سوره هایی مانند سوره ی نصر و سوره ی عصر داریم که دارای سه آیه اند؛ اما آیاتشان طولانی تر از آیات سوره ی کوثر است مثلا آیه ی آخر سوره ی عصر برابر با تمام سوره کوثر است.
سوره ی کوثر، سوره ای منحصر به فرد
جالب این است که تمام کلمات این سوره در تمام قرآن منحصر به فرد است؛ مثلا کلمه ی «اعطینا» در هیچ جای دیگر قرآن نیست؛ البته «آتینا» هست ولی «أعطینا» منحصر به همین جاست و این دو تعبیر خیلی با هم فرق دارند که بعدا توضیح داده می شود و کلمه ی «کوثر» منحصر به همین سوره است و در هیچ جای قرآن نیست. کلمه ی «فصل» با این ترکیب منحصر است. «صل علیهم» در قرآن هست ولی «فصل» با این تعبیر که فاء داشته باشد منحصر به همین جاست. کلمه ی «وانحر» منحصر به همین جاست و در جای دیگر قرآن نداریم. کلمه ی «شانئک» منحصر به همین جاست. کلمه ی «الابتر» هم منحصر به همین سوره است. این سوره به ظاهر کوچک، یک حقیقت بسیار بزرگ را نشان می دهد که ام الحقایق و مادر تمام خیرات و برکات است تا آنجا که خداوند منان، به رسول اکرم منت می گذارد که تو آنچنان نزد ما دارای مکرمت ومنزلت می باشی که به تو «کوثر» را اعطا کرده ایم و لذا به شکرانه ی این نعمت عظیم باید نماز بخوانی و شتر قربانی کنی. حالا کوثر که عطیه ی خدا و موجب افتخار رسول خدا ست، چیست؟
مصداق کوثر، حضرت زهرا علیهما السلام
کوثر یعنی خیر کثیر، موجودی که منشأ خیرات فراوان و در عین وحدت مولد کثرت است. این معنی از حیث مفهوم کلمه است. اما از حیث مصداق، آقایان مفسر، وجوه مختلفی را گفته اند. شاید فخر رازی، صاحب تفسیر کبیر، حدود پانزده قول بر مصداق کوثر نقل کرده باشد از قبیل: علم، «ذکر جمیل»، «نسل کثیر»، «قرآن»، «نبوت»، «نهری در بهشت» و.....البته کوثر از نظر مفهوم جامعی که دارد با همه ی این مصادیق قابل انطباق است؛ اما می خواهیم بدانیم مقصود قرآن از این مصادیق کدام است؟ آخرین آیه ی این سوره بر این است که مقصود از کوثر، حضرت زهرا علیهما السلام است زیرا جمله ی «إن شائنک هو الابتر» نشان می دهد کسی یا کسانی بوده اند که پیامبر اکرم را به عنوان (ابتر) یعنی بی دنباله و بی فرزند مورد نکوهش قرار می دادند و با این تعبیر توهین آمیز از آن حضرت یاد می کردند.
فاطمه علیهما السلام، تنها فرزند پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بنا بر نقل، سه فرزند پسر داشتند به نامهای «قاسم» و «عبدالله » از حضرت خدیجه علیهما السلام (ظاهرا به عبدالله، طیب و طاهر نیز می گفتند) و «ابراهیم» از ماریه ی قبطبه. ولی هر سه فرزند در زمان حیات پیامبر اکرم، در سن کودکی از دنیا رفتند. فقط یک دختر به نام فاطمه باقی ماند و دختر هم از نظر عرب جاهلیت، فرزندی به حساب نمی آمد که بتواند آثار و شخصیت پدر را بعد از مرگ او نگه دارد. به همین جهت دشمنان پیامبر خوشحال بودند که ایشان به همین زودی می میرد و بساط دینش برچیده می شود و در همین موقع، این سوره ی کوتاه برای دلداری پیامبر اکرم علیه دشمنان او نازل شد و فرمود: ما به تو (کوثر) دادیم، آنها ابتر هستند. اینجا اگر مراد از کوثر علم و نهر بهشتی و قرآن و چیزهای دیگر باشد جواب آنها داده نمی شود. آنها می گفتند او فرزند ندارد. حالا اگر در جواب گفته شود: او قرآن دارد، نهر بهشتی دارد، علم و نبوت دارد؛ این که جواب آنها نمی شود. جواب آنها که می گفتند پیامبر ابتر و بی فرزند است وقتی داده می شود که مراد از کوثر، زهرا علیهما السلام باشد یعنی خدا در جواب آنها فرموده است. ما به تو فرزندی داده ایم که کوثر است، مادر فرزندان بسیار و مبدأ نسل کثیر است، منشإ خیرات و برکات بی پایان و در عین وحدت مولد کثرت است، حامل اسرار نبوت و حافظ مقام اعلای امامت و ولایت است، زنده نگه دارنده ی آثار تمام انبیا و اوصیا و شهدا و صدقین تا روز قیامت است. ای حبیب ما، بدان ما به تو دختری دادیم که از طریق او نسل تو در عالم بسیار فراوان می شود و عظمت و جلالت آسمانی ات در عالم باقی می ماند و به طور مسلم دشمنانت مقطوع الاثر و مقطوع النسل و ابتر می شوند (إن شائنک هو الابتر).
بیشترین جمعیت از نسل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
این سوره 14 قرن قبل، دو پیشگویی کرده است، یکی این که پیامبر نسلش زیاد می شود و عظمت پیدا می کند و دوم این که دشمنانش مقطوع النسل و ابتر می گردند. این دو پیشگویی در عالم محقق شده و بالعیان می بینیم. موقعی که این سوره نازل شد دشمنان پیامبر، هم مقتدر و ثروتمند بودند و هم اولاد متعدد داشتند. می گویند ولید بن مغیره 10 یا 12 پسر داشته است ولی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم هیچ نداشت؛ نه ثروتی و نه قدرتی و نه فرزند پسری. آن روز پیشگویی شد که پیامبر فرزندانش زیاد می شود و عظمتش در عالم باقی می ماند و الان می بینیم کسی در عالم از پیغمبر اکرم کثیر النسل تر نیست! هزاران هزار سادات و ذراری آن حضرت در اکناف و اقطار عالم منتشرند؛ آن هم نه فقط افراد عادی بلکه شخصیت های عظیم جهانی، از ائمه اطهار علیهم السلام گرفته تا علما، فقها، حکما، عرفا، ادبا، امرا، صلحا، عباد، زهاد، ار باب قلم و بیان و قیام کننده هایی در مقابل جباران هر زمان؛ همه ی اینها از طریق یک دختر به نام فاطمه علیهما السلام به وجود آمده اند و آخرین مصلح کبیر عالم نیز وجود اقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ، قرة العین حضرت فاطمه علیهما السلام است.
زهرا علیهما السلام عطیه ی خداوند
سوره ی کوثر با تعبیر «اعطینا» نکته ی بسیار لطیفی را نشان می دهد چون «اعطینا» با «آتینا» در لغت هم معنی است اما فرق ظریفی در میان این دو وجود دارد. «آتینا» یعنی دادیم آن هم دادن چیزی که اشعار به اهمیت آن ندارد، و اما «اعطینا» یعنی عطا کردیم. اینجا سخن از اعطاء و انعام و بخشش است آن هم از مقامی فوق العاده اشمخ و اعلا که عظمت و فخامتش در فکر ما نمی گنجد. «اعطینا» نشان می دهد که زهرا بتول علیهما السلام عطیه ی ملوکانه و انعام شاهانه ی خداست که به پیامبر عطا شده است و هم شأن رسول خدا، مثلا سلطانی اعلام می کند که من می خواهم متاعی به وزیر اعظم خودم به عنوان تقدیر از خدماتش و برای کوبیدن دشمنانش اهداء کنم، قهرا باید متاع بسیار نفیسی در خور شأن سلطان و وزیر باشد. حالا زهرا علیهما السلام متاعی است که خدا به پیامبرش به عنوان تقدیر از زحمات و خدمات عالیه ی آن حضرت و به عنوان کوبیدن دشمنان آن جناب اعطا فرموده است؛ متاع نفیسی که مناسب با شأن ربوبیت حضرت حق و رسالت حق رسول اعظم صلی الله علیه وآله وسلم می باشد. نکته ی لطیف تر این که وقتی سلطان می خواهد تحفه و هدیه ای به وزیرش بدهد، طبیعی است که باید از مال خودش بدهد وگرنه از وزیر بگیرد و به خود او بدهد روشن است که این دیگر عطیه و هدیه نخواهد بود؛ باید اول مال شاه باشد و بعد مال وزیر بشود.
زهرا علیهما السلام هدیه ی خدا به رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم
پس نکته ای را این سوره نشان می دهد که ذریه ی علیای زهرا علیهما السلام نه از جنس عالم، که گوهر مخصوص خزانه ی شخص سلطان السلاطین ملک الملوک است. (نور من نوری خلقته من عظمتی اسکنته فی سمائی). پس از اینکه مال پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم بشود مال خدا بوده است؛ قبل از زمینی شدن، آسمانی بوده است؛ قبل از اینکه قدم به صلب مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بگذارد، پرده نشین حرم حضرت الله بوده است لذا وقتی بنا شد که این ودیعه ی الهیه و این گوهر مخصوص خزانه ی حضرت رب العالمین از مقام اعلای عرشی تنزل کرده، قدم به عالم طبیعت بگذارد تشریفات خاص آسمانی انجام شد و رسول اعظم حق به عالم بالا دعوت شد تا این امانت علیا، در ملکوت اعلا، با حضور فرشتگان سماوات به دست امین خدا، حضرت مصطفی سپرده شود. جبرئیل امین از جانب خدا مأمور شد این مهمان عالیقدر را به عالم بالا ببرد و در طول این سفر آسمانی ملتزم رکاب باشد.
زهرا علیهما السلام آفرینشی آسمانی
این سیر و سلوک عجیب انجام شد و در اعماق آسمان ها سیبی به دست رسول الله داده شد، آن را تناول فرمود و ماده ی اولیه ی نطفه ی پاک حضرف صدیقه علیهما السلام در صلب مبارک رسول مکرم از همان سیب منعقد شد و سپس به زمین برگشت. این جریان نشان می دهد که سیر جسمانی حضرت زهرا علیهما السلام نیز برخلاف سایر آدمیان بدون عبور از اصلاب و ارحام بشری مستقیما از دست لطف و عنایت حضرت حق به صلب مبارک حضرت رسول اکرم انتقال یافته است. بار دیگر برای انتقال این نور پاک از صلب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به رحم پاک حضرت خدیجه علیهما السلام تشریفات خاصی انجام شد. این جریان نیز عجیب است که با پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دستور داده شد تا چهل روز باید از مردم کناره گیری کند و حتی خانه ی خدیجه علیهما السلام نیز نرود. تمام این ایام در خانه ی فاطمه بنت اسد، مادر امیرالمومنین علیه السلام مقیم باشد و از غذاهای دنیا حتی المقدر پرهیز نماید و شب ها، شب زنده دار و روز ها، روزه دار باشد. شب آخر که فرا رسید، دو فرشته ی اعظم خدا، جناب جبرئیل و جناب میکائیل علیهما السلام با طبقی از غذاهای بهشتی که حاوی خوشه ی انگور همراه با خوشه ی خرما و جامی از آب های بهشتی بود، نازل شدند. رسول معظم صلی الله علیه وآله وسلم با آن غذای بهشتی افطار فرموده و به منزل خودشان تشریف فرما شدند و به این کیفیت نطفه ی پاک حضرت زهرا علیهما السلام منعقد شد.
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره توبه/ جلد اول- از صفحه 28 -33
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها