تاکید اسلام بر اهمیت نیت
فارسی 1555 نمایش |حقیقت آنکه دین، روی موضوع نیت و انگیزه ی عمل تکیه ی جدی دارد. یک فرق اساسی بین قانون های بشری با قانون الهی همین موضوع نیت است. در قانون بشری تمام توجه، روی کار و عمل است و نیت و انگیزه اصلا به حساب نمی آید. مثلا باید مالیات به دولت بپردازی، حالا راضی باشی یا نباشی. سرباز در شرایط لازم باید به میدان جنگ برود چه با رضا و رغبت و چه با عدم رضا و کراهت. اما در قانون الهی تمام توجه، روی نیت و انگیزه ی کار است. دین، تنها روی خود عمل حسابی باز نمی کند بلکه به حساب نیت، برای عمل ارزش قائل می شود. دین می گوید: اگر انفاق مال، تحت عنوان خمس و زکات و.. انجام می دهی باید نیت انتثال امر خدا داشته باشی وگرنه در نزد خدا مقبول نخواهد بود. اگر به میدان جنگ می روی باید تحت عنوان جهاد فی سبیل الله و اطاعت فرمان خدا بروی وگرنه ارزشی نخواهد داشت و احیانا "قتیل الحمار" و مهاجر " ام قیس " حساب خواهی شد.
حدیثی مشهور که از نظر اهل تحقیق، متواتر و قطعی الصدور است در این باب از حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم منقول است. مرحوم نراقی قدس سره در جامع السعادات درباره ی این حدیث می فرماید: «این حدیث اولین مطلبی بود که گذشتگان و افراد متدین به فرزندانشان یاد می دادند ]و مراقب بودند که آنها در کنار قرآن این حدیث را نیز یاد بگیرند و بفهمند[»، «و می گفتند: این حدیث نصف علم است ]یعنی علمی که یک مسلمان باید آن را فرا گیرد. نصف آن، مضمون این حدیث است[»، و این بیانگر اهمیت این کلام نورانی است که فرموده: «همانا] ارزش[ اعمال، بسته به ارزش نیت هاست ]و هرکس همان عایدش می شود که در نیت داشته[ و برای رسیدن به آن، کاری را انجام داده است». بنابراین کسی که برای نیل به قرب خدا و رسولش حرکت کند طبعا به همان مقصد اعلا خواهد رسید. اما کسی که برای رسیدن به شأنی از شوون دنیا و یا به قصد ازدواج با زنی اقدام به کاری کند، جز همان هدف به چیز دیگری نخواهد رسید. در این باره فرموده اند: «پیشینیان همانگونه که در عمل آموزش می دیدند در نیت عمل نیز آموزش می دیدند».
اصلاح نیت عمل یک ضرورت تردید ناپذیر
و این مطلب به راستی مطلب مهمی است. ما اگر خیلی آدم خوبی باشیم، خیلی هنر کنیم به اصلاح عمل می پردازیم نه به اصلاح نیت عمل؛ چه بسا اصلا در ذهن اکثر ما خطور نکند که نیت عمل نیز احتیاج به اصلاح دارد. آدم اگر با خود فکر کند می بیند 60-70 سال از عمرم رفته، اما تابه حال در این باره فکر نکرده ام که آیا نیتم درست است یا خیر؟ یک عمر صرف این کردم که ضاد (و لا الضالین) را خوب از مخرج ادا کنم و مدش را خوب بکشم؛ برای طهارت و نجاست لباس و بدن چقدر وسواس به خرج دادم، اما تا به حال فکر نکرده ام که انگیزه ی من در این کار چیست؟ نیتم چگونه است؟!
«ای احمد! مراقب خود باش که همچون بچه نباشی که هرگاه سبز و زردی ببیند و ترش و شیرینی داده شود گول می خورد». (حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا)، «پیش از اینکه شما را به پای حساب بکشند ]و مته به خشخاش بگذارند[ شما خودتان را به پای حساب بکشید ]و مته به خشخاش بگذارید[.» بدانید که به فرموده ی رسول مکرم صلی الله علیه وآله وسلم (لکل امری مانوی)؛ به قدر ارزش نیت خویش از اعمال خویش بهره مند خواهید شد و لذا پیشینیان صالح و عاقل همانگونه که برای اصلاح عمل می کوشیدند برای اصلاح نیت عمل نیز می کوشیدند. همانطور که رنج و تعب می بردند تا خود عمل را بیاموزند، پیش و بیش از آن رنج و تعب می بردند تا نیت عمل را بیاموزند. حاصل آن که، دین می خواهد جان و روح آدمی را به صلاح و کمال برساند. عمل که مال بدن است و بدن هم که می پوسد و از بین می رود و عمل هم دنبالش! آنچه همراه جان باقی می ماند، ملکات حاصله ی از اعمال و راسخه ای در لوحه ی جان است؛ چه ملکات رذیله و چه ملکات فاضله! ملکه؛ ابتدا از عمل تولید می شود و سپس خودش مولد عمل می گردد و آن عملی نزد خدا مقبول و ملاک سعادت است که مولود نیت و ملکه ی فاضله باشد.
تفسیر شاکله
"قل کل یعمل علی شاکلته"(اسراء/84)، «بگو هرکسی براساس شاکله اش عمل می کند». شاکله تفسیر به نیت شده است؛ یعنی همان خلق و خوی و ملکه ای که به کار آدمی شکل می دهد. اگر آن شاکله، ملکه ی فاضله باشد به عمل شکل الهی می دهد و بر نورانیت جان می افزاید. در جنگ تبوک، رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: گروهی با ما نیامدند و در مدینه ماندند اما در همه ی اعمال با ما شریکند، در گرسنگی ها و تشنگی ها و بی خوابی ها و تحمل هرگونه دشواری ها با ما شریکند؟! پرسیدند چرا؟! آنها که در مدینه ماندند! فرمود: آنها به خاطر عذرهایی که داشتند از پیری و بیماری و نابینایی و... نتوانستند با ما بیایند، اما نیتشان با ما بود؛ از این نظر با ما در ثواب اعمالمان شریکند. این بسیار مهم است که آدم، موفق نشده عملی را انجام دهد، اما چون نیت آن را داشته ثوابش را به او می دهند.
کسب ثواب به واسطه ی نیت صحیح و خالص
در جنگ جمل هم بعد از اینکه امام امیرالمومنین علیه السلام فاتح شدند یکی از یاران آن حضرت گفت: ای کاش برادرم اینجا بود و او هم در این فتح و پیروزی عظیم، مأجور می شد. حضرت فرمود: آیا دلش با ما بود یا نه؟ گفت: بله، فرمود: همین که قلبش با ما بود و می خواست بیاید و مانعی پیش آمد، در تمام این اعمال با ما شریک است. سپس فرمود: نه تنها او، بلکه کسانی در این جهاد با ما شریکند که هنوز در صلب پدرها و رحم مادرها هستند و بعدا به دنیا می آیند و قصه ی ما را می شوند و ازصمیم دل می گویند: «ای کاش، ما هم با آنها بودیم و به این فوز عظیم می رسیدیم»، آنها هم با ما شریکند. حال اگر ما هم راست بگوییم که: (یا مولاما؛ یا اباعبدالله الحسین؛ یا لینا کنا معک فنفوز فوزا عظیما)؛ ما را هم در ردیف شهدای کربلا می نویسند و شریک در اعمال آنها قرار می دهند. این، به خاطر نیت است که میزان سعادت یا شقاوت است.
«کسی که با زنی ازدواج کرده و مهری معین نماید درحالی که قصد دادن آن را ندارد، زنا کار است و کسی که از مردم قرضی بگیرد درحالی که قصد ادا بازپرداخت آن را ندارد، سارق است».
«هر که خود را برای خدا خوشبو کند روز قیامت درحالی که خوشبوتر از مشک آذفر است وارد محشر می شود و هر که خود را برای غیرخدا خوشبو سازد روز قیامت درحالی که بدبو تر از مردار است وارد محشر می شود».
عطرزدن و بوی خوش بکار بردن که از دو نفر صادر می شود، یک عمل بیش نیست و هر دو به ظاهر یکسانند؛ اما از حیث انگیزه و نیت از زمین تا آسمان با هم فاصله دارند. یکی انگیزه اش الهی بوده و دیگری نفسانی؛ و لذا در روز جزا یکی خوشبو تر از مشبک و دیگری بدبو تر از مردار است.
ارزش والای اعمال در گرو نیت صالح
حاصل این که، دین می خواهد روح و جان ما را الهی و خوشبو سازد، در روح و جان ما لطافت و نورانیت و قداست ایجاد کند و به ما بفهماند که عمل به خودی خود، با قطع نظر از ریشه ی روحی و الهی، ارزشی ندارد. در مقدمه ی ششم از مقدمات تفسیر مجمع البیان، حدیثی از امام امیرالمومنین علیه السلام نقل شده شده که روز قیامت به کسی که قاری یا حافظ با مفسر قرآن و یا به هر نوعی با قرآن مأنوس بوده گفته می شود همانطور که در دنیا قرآن را با ترتیل می خواندی، اینجا هم به همان نحو بخوان و به تعداد آیات قرآن که می خوانی از درجات بهشتی بالاتر برو که منزل و جایگاه تو در بهشت، در کنار آخرین آیه ای است که می خوانی. هرچه از آیات قرآن بخوانی، به همان مقدار از درجات بهشتی بالا می رود؛ ده آیه، ده درجه، صد آیه، صد درجه، هر مقدار از آیات قرآن را که می خوانی، همان جا آخرین درجه از درجات ارتقایی ات در بهشت خواهد بود. اما باید دید این شرف، مربوط به کدام قاری یا حافظ و مفسر قرآن است؟!
البته روشن است که به حکم «الدنیا مرزعه الاخرة» این منزلت اعلا از آن کسی است که در دنیا بر اثر مصاحبت با قرآن به کمالات روحی اش افزوده شده و مقامات معنوی اش بالا رفته است. آری؛ آنکس که آیات قرآن در این دنیا ترقی اش داده است در این جهان نیز ترقی اش خواهد داد. اما آنکس که پیوسته مصاحب قرآن بوده و آیات آن را با صدای خوب خوانده و با بیان خوب تفسیر کرده ولی هیچ ارتقای روحی نداشته و همچنان در شوره زار هوی درجا زده و در گرداب هوس غوطه خورده است، طبیعی است که آنجا نیز ارتقایی نخواهد داشت. اینکه می گویید فلان کار ثواب دارد، ثواب یعنی چه؟! معنای ثواب چیست؟! آیا مثل یک مشت نخود و کشمش است که در جیب آدم می ریزند؟ یا باغی پر از اشجار و انهار است که می سازند و تحویل آدم می دهند؟ نه، چنین نیست. ثواب همان ارتقای درجات روحی در دنیاست که پس از مرگ، به صورت درجات بهشتی مجسم می شود. عقاب نیز تنزل و انحطاط درجات روحی در دنیاست که پس از مرگ به صورت درکات جهنم می گردد زیرا ملاک سعادت و شقاوت در عالم پس از مرگ، همان ملکات فاضله و یا رذیله ی نفسانیه است که در طول عمر و زندگی در دنیا بدست آمده است. خلاصه آنکه قرآن کریم برای آن عملی ارزش قائل است که از قلب و جانی رو به خدا و منور به نور ایمان و تقوا نشأت گرفته باشد و از این رو می فرماید: «قل انفقوا طوعا او کرها لن یتقبل منکم انکم کنتم قوما فاسقین»(توبه/ 53).
منـابـع
سیدمحمد ضیاء آبادی- تفسیر سوره توبه/ جلد اول- از صفحه 324 -330
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها