نقش خواندن دعای کمیل در سیر و سلوک
فارسی 2575 نمایش |لازم است سالک در شبهای جمعه و شبهای نیمه شعبان، بر خواندن دعای کمیل مداومت داشته باشد. این دعا از بهترین دعاها می باشد، و دعای حضرت خضر علیه السلام است، و حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین صلوات الله علیه آن را به «کمیل بن زیاد نخعی» که از خواص اصحاب و از نزدیکان آن حضرت بود تعلیم فرمود.
مرحوم شیخ طوسی که در مصباح المجتهد در « اعمال شب نیمه شعبان» این دعا را آورده است می گوید، روایت شده که کمیل بن زیاد نخعی حضرت امیرلمومنین صلوات الله علیه را دید که در شب نیمه شعبان در حال سجده این دعا را می خواند. لازم است سالک از معنی دعا لااقل در حد ترجمه با خبر باشد، تا بتواند حالت دعا داشته باشد، و دعا را با توجه به معنی آنچه می گوید بخواند، و اگر از حقایق عالیه، و معارف عمیقه ای که در این دعا وجود دارد آگاهی بیشتر داشته باشد، مسلما عواید بیشتری به هنگام دعا خواهد داشت. و لازم است با حضور این دعا را بخواند یعنی در تحصیل حضور کاملا مجاهدت کند. باید از این امر اجتناب نماید که فقط به ظاهر جملات و الفاظ دعا بپردازد، و حضور نداشته و پراکنده باشد زیرا که در این صورت، به طوری که قبلا هم گفته ایم، آن آثار و برکاتی که باید عاید شود، عاید نخواهد شد. و معنی داشتن حضور این است که با فقر و مسکنت، و با تضرع و دردمندی کامل متوجه خدای متعال باشد، و در حالی که توجه به معنی آنچه می گوید دارد به دعا بپردازد، و دعا را با حفظ این حال به آخر برساند، و مراقبت کند که این حال را از دست ندهد، و اگر غفلتی عارض شد، فورا به همین حال، یعنی حال حضور برگردد. و چه بهتر جمله یا جملاتی را که در حال غفلت و بدون حضور به زبان آورده و گفته است، دوباره در حال حضور بگوید.
تذکر:
نکته ای که لازم است تذکر دهیم این است که در این مرتبه از «مراقبه» که مرتبه اول آن می باشد، و سالک در بدایات، یعنی در اوایل سلوک است، و طبعا بعضی از فقرات این دعا با حال و منزلت او تناسبی ندارد، باید به هنگام خواندن دعا وقتی به این فقرات می رسد، کاملا با حال شرمندگی و انکسار از اینکه وی صلاحیت به زبان آوردن این فقرات را ندارد، آنها را به زبان بیاورد و بگوید. مثلا وقتی به این جملات می رسد که «فلئن صیرتنی للعقو بات مع أعدائک و جمعت بینی و بین أهل بلائک و فرقت بینی أحبائک و أولیائک فهبنی یا الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک أصبرعلی فراقک»، به لحاظ اینکه وی اهل این کلام نیست، با شرمندگی و انکسار این جملات را بگوید، و در عین حال، این امید و طمع را نیز در دل داشته باشد که خدای متعال به او نیز عطف نظر کند، و او را مجذوب به سوی خود بگرداند، و از آنان قرار دهد که در حد خود می توانند این جملات را تا حدودی صادقانه به زبان بیاورند.
این مورد را به عنوان مثال گفتیم، و موارد دیگر، یعنی فقرات دیگری نیز در این دعا وجود دارد که با حال و منزلت سالکان مبتدی تناسبی ندارد. در همه آنها باید همین حال شرمندگی و انکسار، و امید و طمع را داشته باشد، و از اینکه این قبیل جملات را بدون حال شرمندگی و انکسار بگوید، اجتناب کند زیرا که در این صورت، در محضر خدای متعال چیزی یا چیزهایی را ادعاء نموده است که اهل آن نیست، بلکه کذب صریح است.
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 103 تا 105
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها