گناه ترک سجده و توبه و استغفار از آن در سیر و سلوک
فارسی 3392 نمایش |«سجده» یا «سجود» به لحاظ اسراری که در آن نهفته است، از ارکان اساسی عبودیت، و بلکه، جان عبودیت، و سیله قرب، و طریق فقر و فنا است. آنان که مورد نظر قرار گرفته، مقام ربوبیت را شناخته، معنی عبودیت را دانسته، سر توحید را نایل گشته، و از پرده اسرار چیزها به دست آورده اند، سجده طولانی را ادب لازم در طریق فنا می دانند، و ترک آن را جرم و خطا محسوب می دارند و برای خود جایز نمی شمارند. اشارات قرآنی، نکات روایی، و عمل خوبان از انبیا و صالحان را هم دلیل بر این امر می دانند. جمله «والذین یبیتون لربهم سجدا و قیاما» که در آیه 63 سوره فرقان در تعریف عباد الرحمن آمده است، به وضوح اشارت بر این دارد که ادب عبودی بندگان خدای رحمان، سجده های طولانی در خلوت شب است، و آنان شب را با سجده های طولانی و قیام به عبادت به آخر می رسانند. و این بدان معنی است که نادیده گرفتن آن، و ترک آن، زیر پا گذاشتن این ادب، و خلاف شئون بندگی است. آیه آخر سوره حجرات که از خصوصیات یاران و پیروان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سخن به میان آورده است نیز اشارت بر آن دارد که آنان طالبان فضل و رضوان الهی، و صاحبان سجده های بسیار طولانی هستند که بر رخسارشان از اثر سجده زیاد، نشان فقر و طلب، و عشق و شکستگی است. و این بدان معنی است که برای سالکان تابع آن حضرت، به هیچ وجه ترک سجده های طولانی صحیح نیست، و باید از آن اجتناب کنند.
در این مقام به این روایت که از امام صادق سلام الله علیه نقل شده است نیز دقت می کنیم. امام فرمود: «مردی گذرش بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله افتاد در حالی که آن حضرت مشغول اصلاح بعضی از حجرات منزل بود. به حضرتش گفت، می شود این کار را من انجام دهم؟ پیامبر فرمود، مانعی ندارد. وقتی کار را تمام کرد و از آن فارغ شد، پیامبر به وی گفت چه در خواستی داری؟ در جواب گفت بهشت می خواهم. پیامبر سر به پایین انداخت و ساکت ماند. و سپس به نشانه قبول درخواست وی فرمود، آری. همین که آن مرد به راه افتاد و خواست برود، پیامبر به وی گفت ای بنده خدا، با سجود طولانی ما را کمک کن.»
او می خواهد حضرتش قول شفاعت در نزد خدا را به وی دهد تا به بهشت راه یابد، و پیامبر بعد از لحظاتی به فکر رفتن، که خدا می داند یعنی چه؟ به وی چنین قولی میدهد ولیکن وقتی او می خواهد به راه بیفتد و برود، او را صدا کرده و به او توصیه می کند که با سجده های طولانی آن حضرت را کمک کند. از این روایت نیز به خوبی برمی آید که سجده طولانی در سفر الی الحق، و در نیل به جوار پروردگار متعال، نقش اساسی دارد، و نباید ترک گردد، و یا در آن سستی مسامحه شود. یعنی، ترک آن، به جای خود خطاست.
به این بیان هم که از حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین صلوات الله علیه نقل شده است، دقت می کنیم. فرمود: «من دوست ندارم برای یک مرد، اینکه ببینم پیشانی او صاف است و در آن اثر سجده نیست.»
این بیان از کسی ایست که مولای سالکان طریق توحید، و پیشوا و دلیل طالبان قرب و وصال است، پیشوایی که رموز بندگی را باید از وی آموخت، و آداب فقر و فنا را از اشادات او به دست آورد، و نیز، خطرات راه را از اشارتهای کلام او فهمید. در هر صورت، پیامی که این بیان دارد مانند همان پیامهاست که گذشت. در کلام دیگری که در نهج البلاغه آمده است حضرتش وقتی که لشکریان و جمعیت زمان خود را به جهت سستی و مسامحه در جهاد با دشمنان، و امتناع از آن سرزنش می کند، و حقایق دردآوری را ذکر می کند، در آخر سخنان خود که از جهت سستی در عبودیت نیز آنها را مورد سرزنش قرار می دهد، از اصحاب و پیروان رسول اکرم صلی الله علیه و آله یاد می کند، و از مجاهدات عبودی و منازل توحیدی آنان سخن به میان می آورد، و از جمله، به سجده های بسیار طولانی آنان در شبها اشاره نموده می فرماید: «اصحاب پیامبر صبح می کردند با موهای ژولیده و پریشان، و سر و صورت غبار آلود، در حالی که شب را با سجده و قیام به عبادت می گذراندند، و میان پیشانیها و صورتهاشان نوبت گذاشته، گاهی پیشانی، و گاهی صورت خود بر خاک می نهادند.» و بعد از جمله ای می فرماید: «پیشانیهاشان به جهت سجده های طولانی مانند زانوهای بزها بود که پینه بسته بود». اشاره آن حضرت به سجده های طولانی اصحاب پیامبر در مقام توبیخ و سرزنش جمعیت زمان خود، برای آنان که می فهمند، حکایتها دارد. معلوم می شود سجده های طولانی، و صورت و پیشانی بر خاک نهادن در مقام عبودیت، مخصوصا در خلوت شب، از سنن عبودی بندگان صادق، و صادقان طالب است، و ترک آن هم مخالف شئون بندگی، و نزد اهل صدق و وفا، به جای خود، جرم و خطاست. و اگر چنین نیست، سرزنش حضرتش را چه معنایی می توان یافت؟! در مقام سرزنش به آن جمع می فرماید من اصحاب و پیروان پیامبر را چنین دیدم، و از شما کسی را نمی بینم که مانند آنان باشد. و در حقیقت، به آن جمع، به من و تو، به همه غافلان بی خبر، و به همه مدعیان بی حقیقت می گوید، طریق نجات، راه و رسم بندگی، و آداب فقر و طلب، این نیست که شما دارید.
قرآن کریم سوخته دلان بیداری را که در خلوت شب در سجده های طولانی هستند، با غافلان یکی نمی داند، و این موضوع را با لحن مخصوصی بیان می کند که هرکس از اهل اشارت باشد، نتیجه می گیرد. سجده طولانی در سفر الی الحق یک ضرورت، و ترک آن نیز یک خطا و خسران برای طالبان قرب و لقاست. بیان قرآن در این باب چنین است: «أمن هو قانت آناه اللیل ساجدا و قائما یحذر الآخره و یرجوا رحمه ربه قل هل یستوی و الذین لا یعلمون انما یتذکر اسولوالألباب» ( سوره زمر / آیه 9)، یعنی «آیا آنکس که شب را در خضوع و خشوع بندگی، در حال سجده و قیام می گذارند، و از آخرت می ترسد، و چشم امید به رحمت پروردگارش دارد، با آنکس که چنین نیست یکسان است؟! بگو ای پیامبر، آنان که می دانند با مردم جاهل یکسانند؟! فقط عاقلان متذکر این حقیقت می باشند که عالم و جاهل با هم مساوی نیستند.» اشارت آیه می گوید صاحبان علم در خلوت شب به بندگی حضرت معبود قیام می کنند، و راه فقر و فنا را در پیش می گیرند، و سجده های طولانی دارند، جاهلان به خواب خوش می روند، و یا ساعات شب را با غفلت و هوی، و عصیان و طغیان سپری می کنند. و می گوید نزد عاقلان پیداست آن که می داند با آن که نمی داند، یکی نیست.
بنابراین، تو باید در این مرتبه از مراقبه به سجده یا سجده های طولانی خودکه به تناسب حال و مقام به شرحی که در جای خود گذشت انتخاب و عمل می کنی، مداومت داشته باشی. باید از سستی و مسامحه در این امر پرهیز کنی. اگر احیانا ترک شد، آن را برای خود در مقام بندگی جرم و خطا بدان، که چنین هم هست، و از آن توبه و برای آن استغفار کن، و مواظبت داشته باش که به خطای خویش ادامه ندهی. این وظیفه تو و هر سالک دیگر است. نسبت به وظایف خود این مرتبه است که هر کدام از آنها ترک شود، باید به عنوان «گناه مرتبه» از آن توبه و برای آن استغفار به عمل آید، و از ادامه آن سخت اجتناب گردد.
و اما نسبت به گذشته: گذشته خویش را در این باب نیز به نظر آور و ببین چگونه این وظیفه عبودی را که از سنن بندگان صادق بوده و هست، یک جا نادیده گرفته، و از آن بی خبر بوده ای، آنهم مدتهای بسیار طولانی، و سالهای متمادی! به نحوی که حتی در طول ماه و سال هم یک سجده طولانی نداشته ای!! و با این وصف هم خود را بنده می دانسته، دعوی بندگی داشته ای!! به نظر بیاور که اولیای خدا چه می کرده اند. سجده های طولانی حضزات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین را پیش خود مجسم کن تا قصورات و تقصیرات فضیحت بار خود را خوب بفهمی. آیات و روایات، نکات و اشارات، و راه و رسم سالکان واقعی را در این باب به خوبی تأمل کن، تا به جرم و خطای خود تا حدودی پی ببری، و بدانی حال که روی به بندگی آورده و قدم در طریق بندگان گذاشته ای، باید برای این جرم و خطای خویش که در گذشته داشته ای استغفار کنی، تا حضرت معبود آن را از تو نادیده بگیرد، و تو را با آن مواخذه نفرماید.
منـابـع
سیدمحمد شجاعی- مقالات (طریق عملی تزکیه) جلد 3 – از صفحه 332 تا 338
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها