گفتار دکتر شفیعی کدکنی درباره دانش مسلمین
فارسی 1992 نمایش |دکتر شفیعی کدکنی درباره ظهور تمدن اسلامی و گسترش علم و دانش مسلمانان می گوید: هنگامی که اسلام از جزیرة العرب ظهور کرد و سایه آن در شرق گسترش یافت، این نهضت نجات بخش انسانی، با رهبری قرآن و دستورات حکیمانه پیامبر بزرگ توانست زمینه مساعدی برای ظهور نوابغ بشری بوجود آورد و تمدنی اساسی را پایه گذاری نماید. چون بهترین تعریفی که از تمدن شده است این است که در جامعه، شرایط و مقتضیات مساعدی برای پرورش استعدادات تمام افراد، بطور کامل، فراهم آید، و به شهادت تاریخ چنین محیط مساعدی را اسلام فراهم ساخت... بطوری که هنوز مدت زیادی از انتشار آن نگذشته بود که در تمام فنون و علوم و جهات مختلف و رشته های گوناگون، به تناسب آن روزگار، نوابغی بزرگ در میان مسلمانان به ظهور رسیدند. به گفته گوستاولوبون: «مسلمین همان شور و نشاطی را که برای گسترش آیین خود داشتند، در تحصیل علوم و فنون و صنایع نشان دادند..... ». از نابغه های علمی، ادبی، نظامی، سیاسی، و صناعی گرفته تا سیاحان نامی و زهاد و عرفایی که زمان ما با همه پیشرفتهایی از بوجود آوردن امثال آنها عاجز است، در سایه این نهضت مقدس نمودار شدند. بطور کلی دانشهایی را که مسلمین در آن کوشیده و از خود نبوغ فکری نشان داده اند باید به دو دسته تقسیم کرد:
1-علومی که مستقیما از «قرآن» سرچشمه گرفته و مسلمین ابتکار نموده اند.
2- علومی که در گذشته وجود داشته، و طبق فرمان قرآن مسملین متوجه لزوم آن گردیده و در راه تکامل و رشد آنها کوشیده اند.
دسته اول، علومی هستند از قبیل قرائت، فقه، اصول، تفسیر، نحو، صرف، معانی، بیانی، بدیع و امثال آنها، که از نتیجه کاوش در قرآن مجید بوجود آمده و زبان و ادبیات عرب را تکامل بخشیده و نظم اجتماعی و سیاسی آنان را استوار ساخته است.
دسته دوم، علومی هستند که مسلمین از میان کتابهایی که گرد قرون به چهره آنها نشسته بود بدست آورده و از میان کتابخانه ها به محیط بحث و بررسی کشانیدند. پی یر روسو از دانشمند دیگری به نام پی یر دوهم Pierreduhem) ) نقل می کند که «اگر مسلمین فقط به این اکتفا کرده بودند که قسمتی از ثروت دنیای کهن را از مهلکه نجات دهند، می بایست نسبت به آنها حق شناس باشیم، در صورتی که آنان بر این ثروت گنجینه های دیگری هم افزودند».
گرایش مسلمانها به علم باعث آن شد که بسیاری از کتب یونانی ترجمه شود و از نابودی حفظ گردد... و چنانکه می دانیم همین ترجمه ها بود که راه بررسی و تحقیق را برای اروپاییان باز کرد. اگر مسلمین نبودند غربیان هرگز نمی توانستند نتایج فکر یونانی و اندازه کوشش هندیها و چینیان را درک کنند و جهان ( غرب) این نجاح بزرگ را به خود نمی دید که سپیده تمدن قرون جدید باشد.
هنگامی که مسلمانها متوجه کوششهایی که در راه تمدن فکری شده بود گردیدند علومی را در آغاز کار گرفتند که بیشتر در زندگیشان بکار می آمد، یا به تعبیر استاد علامه آقای محمد تقی شریعتی انجام وظایف دینیشان چنین ایجاب می کرد. چون دین مانند امروز امری در کنار زندگی نبود، بلکه زندگی بر پایه دین استوار گردیده و دین در متن زندگی واقع بود. مسلمین حساب را برای تقسیم مواریث، و هندسه را برای قبله شناسی و راههای حج، و علوم فلک را برای کمک بر اثبات رمضان و عیدها و ضبط دقیق وقتهای نماز فرا گرفتند. بدون شک باید گفت که انگیزه مسلمین برای اخذ دانشهای مختلف دین بوده است.... در مورد دانش حساب، مواد اولیه کار برای مسلمین آماده شده بود. حساب هندی تا حدود شناسایی کسر اعشاری وجود داشت، ولی ارقام آنها ناقص و غیر متحدالشکل بود. پی یر روسو می گوید: «هندیها صفر را می شناختند» اما دکتر عمر فروخ، این دانشمند محقق می گوید: «اولین بار که صفر دیده شده، در یک نقش هندی پس از نهضت اسلام بوده و 2 سال قبل از آن، صفر در کتابی عربی بکار گرفته است». شکی نیست که تمام جهان، ارقام منفح هندی و حتی کلمه صفر را از اسلام گرفته و در معنی مطلق عدد عمومیت داده اند...
منـابـع
محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 137 تا 139
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها