ابن خلدون پایه گذار فلسفه تاریخ
فارسی 1759 نمایش |در قرآن، که سرگذشت ترقی و انحطاط اقوام را ذکر می کند، فلسفه تاریخی عمیق و تجربی و ژرف بیان شده است. در سنت و احادیث ( از جمله پاره ای خطب «نهج البلاغه» نیز حقایق بسیاری از فلسفه و تفسیر تاریخ آمده است. می توان در بسیاری دیگر از آثار اسلامی به اینگونه مواد دست یافت. بدینگونه فلسفه تاریخ و تفسیر سیر اجتماعات نیز، در فرهنگ اسلامی، نخست به دو جریان و نظام تقسیم می شود:
فلسفة تاریخ در نظام قرآنی
فلسفة تاریخ در نظام فلسفی
در مورد نظام اول، که سنت و حدیث نیز مبین آن است کار مستقلی کمتر شده است و این یکی از موارد لازم است که باید به شناخت و تحلیل و عرضه آن پرداخت و حقایق بسیاری را روشن کرد و در معرض افکار قرار داد، و فلسفه های تاریخ نادرست و غیر جامع و غیر منطق -بر همه اماکن و ادوار- را شناساند، و اوهام شایع شده را برملا ساخت. و با استفاده از کلام خدا باید سنت حقیقی تاریخ و تطور واقعی جوامع را برنمایاند و فلسفه تاریخ را، در شکل درست آن نمودار ساخت. در مورد نظام دوم، کار ابن خلدون، در فرهنگ اسلامی، از نمونه های عمده آن است، و تأثیر آن در دیگر آفاق فکر و فرهنگ جزو مسلمات است.
ابن خلدون
انتشار ترجمه فرانسه مقدمه، در دانشمندان و متفکرانی که از آن آگاه شدند، تأثیری عمیق بخشید، و دانشمندان اروپا از نبوغ این متفکر بزرگ عرب سخت در شگفت شدند، چه آنان دریافتند که وی بر بسیاری از محققان اروپایی در آراء و نظریات با ارزش و مهم سبقت جسته است. از آن پس، دانشمندان اقتصاد و تاریخ و جامعه شناسی، عقاید و نظریات ابن خلدون را مورد مطالعه قرار دادند، و انظار دیگران را به عقاید گرانبهای وی- که از نظر دانشمندان اروپا بسیار نوین بشمار می رفت و بتازگی مورد بحث و تحقیق آنها واقع شده بود – متوجه ساختند. و روشن گردید که برخی معلومات ثابت درباره تاریخ علوم، باید در نتیجه حقایق روشنی که در «مقدمه» مورد بحث قرار گرفته است تغییر یابد، زیرا فی المثل، آنان پیش از مطالعه «مقدمه» می پنداشتند نخستین کسی که در فلسفه تاریخ به بحث پرداخته ویکو است، ولی از آن پس دانستند که ابن خلدون در مقدمه خویش، بیش از سه قرن و نیم پیش از ویکو، درباره فلسفه تاریخ گفتگو کرده است. نیز گمان می کردند که نخستین بار اگوست کنت جامعه شناسی را پایه گذاری کرده و اصول آن را براساسی علمی مبتنی ساخته است، لیکن پس از انتشار مقدمه فهمیدند که ابن خلدون، بیش از چهار قرن و نیم پیش از اگوست کنت. این دانش را پایه گذاری کرده است. نیز مشاهده کردند بسیاری از اصول و عقاید ابتکاری دانشمندان اقتصاد و جامعه شناسی مانند ژان پاتیست سای، و کارل مارکس، و باکونین، در اواسط قرن نوزدهم، در قرن چهاردهم ] میلادی= قرن هشتم اسلامی [، در مقدمه ابن خلدون مندوج بوده است. ابن خلدون احساس کرد که بسیاری لازم است که خود او علم تازه ای بیافزیند.... از این رو دو سال را..... صرف اندیشیدن درباره مسائل علم جدیدی کرد که بعدا آن را «علم العمران» نامید.
هیچکس نمی تواند انکار کند که ابن خلدون، مناطق مجهولی را در عالم اجتماع کشف کرده است. وی بر ماکیاولی و مننسکیو و ویکو در ایجاد و وضع دانش نوینی که عبارت از «نقد تاریخی» است پیشی جسته است. افتخار بنیانگذاری نظریه اجتماع نصیب او می شود که قرنها پیش از پیروان فلسفه اثباتی (Positivism ) و دانشمندان روانشناس در این باره بحث کرده است.
منـابـع
محمدرضا حکیمی- دانش مسلمین– از صفحه 279 تا 281
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها