بازنگری اهداف به طور روزانه، یکی از راههای رسیدن به اهداف
فارسی 1463 نمایش |خیلی از تکنیکها می تواند به شما کمک کند که در زمان سریعتری به اهداف مادی و شخصی خود برسید. «شما همان چیزی می شوید که بیشتر وقتها به آن فکر می کنید». «این حقیقت بزرگی است که همه ادیان، فلاسفه و روانشناسان بر آن تکیه کرده اند». کلید این است: «هر چیزی که شما بتوانید مستمرا در ذهنتان داشته باشید، می توانید آن را بدست آورید».
تفکر مثبت در برابر دانستن مثبت
این روزها خیلی از مردم درباره تفکر مثبت حرف می زنند. تفکر مثبت مهم است، ولی کافی نیست. تفکر مثبت اگر بدون جهت و کنترل رها شود خیلی سریع به امید و آرزوهای مثبت تبدیل می شود. تفکر مثبت به جای اینکه یک منبع انرژی و الهام برای دستاوردهای بزرگتر و بیشتر باشد، به یک نگرش خوش بینانه نسبت به زندگی بدل می شود. برای اینکه بتوانید بطور موثر به اهداف مورد نظر دست یابید، باید تفکر مثبت به دانستن مثبت تبدیل شود. شما باید کاملا بدانید و عمیقا باور داشته باشید که موفق هستید و به چیزهایی که می خواهید، می رسید. شما باید بدون شک پیش بروید. باید ثابت قدم و مصمم باشید و خود را قانع کنید تا نرسیدن به هدف از پا ننشینید.
برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه
هر چیزی را که با باور کامل در ضمیر ناخودآگاه ذهنتان برنامه ریزی کنید، شما را در رسیدن سریعتر به اهدافتان یاری خواهد داد. یک قانون مهم ذهنی می گوید: «هر چیزی که شما در ضمیر ناخودآگاه ذهنتان حک کردید، رفته رفته در دنیای بیرونی ظهور پیدا می کند». هدف شما این باشد که خواسته های خود را در ضمیر ناخودآگاه ذهنتان حک کنید. سپس آنها نقش می گیرند و قدرت خود را پیدا می کنند. این شیوه به شما کمک می کند که به خواسته های خود برسید.
هر روز اهداف خود را بنویسید
تکنیک این است. یک دفترچه بگیرید و آن را همیشه با خود داشته باشید. هر روز آن را باز کنید و لیستی از ده پانزده هدف مهم را بدون توجه به لیست روزهای قبل بنویسید. این کار را هر روز انجام دهید. بعد از چند روز چیزهای عجیبی برای شما پیش می آید. اولین روزی که اهداف خود را نوشتید، شما باید کمی روی آن فکر می کردید. خیلی از مردم هیچگاه لیستی از اهداف مهم زندگی خود تهیه نمی کنند. روز دوم، وقتی لیست خود را بدون توجه به لیست قبلی نوشتید، این کار برایتان آسان تر از قبل می شود. ممکن است ده پانزده هدف شما تغییر کرده باشد. گاهی، وقتی هدفی را می نویسید روزهای بعد دیگر آن را تکرار نمی کنید. ممکن است فراموش شود و هرگز دوباره ظاهر نشود یا در زمان مناسب دیگری باز مطرح شود. هر روز که شما لیست خود را می نویسید تعاریف شما واضحتر و مشخص تر می شود. رفته رفته در می یابید که هر روز کلمات مشابهی می نویسید. اولویت اهداف نیز با توجه به تغییرات محیط اطرافتان عوض می شود. اما بعد از سی روز شما درمی یابید که اهداف شما هر روز، مشابه روز قبل است. هر از گاهی، چیزهایی قابل توجهی در زندگی انسان پیش می آید. شما ممکن است احساس مسافری را داشته باشید که در حال پرواز است یا دور می شود. کار و زندگی شما بطور چشمگیری بهبود می یابد. افراد و منابعی که شما را برای رسیدن به اهدافتان یاری می دهند به طرف خود جذب می کنید. ایده های جدید به ذهن شما می رسد. شروع به پیشرفت سریع می کنید. گاهی خیلی سریع، به طوری که احساس ترس به شما دست می دهد. هر چیزی به شیوه مثبتی در زندگی شما تغییر می کند.
به این روند اعتماد کنید
وقتی نوشتن اهداف را شروع کردید، شاید ندانید چگونه می خواهید به آنها برسید. این خیلی مهم نیست. موضوع این است که شما بارها و بارها آنها را بنویسید. هرگاه آنها را می نویسید با اطمینان و باور آن را با عمق بیشتری در ضمیر ناخودآگاه ذهن حک می کنید. در یک زمان معین شما باور قطعی دارید که اهداف تان قابل دسترسی است. وقتی ضمیر ناخودآگاه ذهن این دستورات را از ضمیر خودآگاه ذهن پذیرفت، این نقطه شروع برای ساختن الگوهای مناسب برای تحقق این اهداف و کلمات است. ضمیر ناخودآگاه شما شروع به جذب افرادی می کند که می توانند شما را در رسیدن به اهدافتان یاری دهند.
کامپیوتر ذهن شما بیست و چهار ساعته است
ضمیر ناخودآگاه ذهن مانند یک کامپیوتر بزرگ است. این کامپیوتر تا تحقق خواسته ها و اهداف تان خاموش نخواهد شد. حتی اگر شما هیچ کاری انجام ندهید، این اهداف در زندگی شما بطور غیر منتظره ای خود را نشان خواهد داد. هر زمانی که شما اهداف خود را هرچه باشد می نویسید برای رسیدن به آن همواره شک و تردید دارید. ممکن است شما در ضمیر خودآگاه تان یک تصوری از هدف خود داشته باشید ولی برای تحقق کامل آن باور و یقین ندارید. چنین مسأله ای کاملا طبیعی و عادی است و اجازه ندهید چنین احساسی مانع شما در استفاده روزانه از این شیوه شود.
فقط انجام دهید
تمام چیزی که شما لازم دارید تا بتوانید این شیوه را دنبال کنید، خرید یک دفترچه یادداشت است و سپس خود را عادت دهید هر روز ده هدف خود را به زمان حال بنویسید. این همان چیزی است که لازم دارید. بعد از یک هفته، ماه و یا یک سال شما آن را بررسی و مرور می کنید، درمی یابید که زندگیتان از جهات مختلفی تغییر کرده است. حتی اگر شما به این روش شک دارید، فقط روزی پنج دقیقه برای انجام آن وقت بگذاربد.
چند برابر کردن نتایج
شما می توانید تأثیر این شیوه را با بکار گیری چند تکنیک ساده چند برابر کنید. اول، وقتی اهداف خود را در زمان حال، مثبت و اول شخص مفرد نوشتید. حداقل، سه کاری که می توانید شما را فورا به اهداف تان برساند در زمان حال و مثبت و اول شخص مفرد بنویسید. مثلا شما می خواهید مقداری درآمد شخصی داشته باشید. می توانید بنویسید: «من طی دوازده ماه آینده پنجاه هزار دلار درآمد دارم». شما می توانید فورا بنویسید: 1) من هر روز از پیش برنامه روزانه خود را می نویسم 2) من روز خود را با مهمترین کار شروع می کنم 3) من بر آن وظیفه مشخص تمرکز کرده و تا کامل شدن آن پیش می روم. اهداف شما هر چه باشد، می توانید براحتی سه اقدام فوری برای رسیدن به آن را تعیین کنید. وقتی شما این مراحل را نوشتید، آنها را در ضمیر ناخودآگاه ذهنتان برنامه ریزی کرده اید، در زمان مشخص درمی یابید حتی بدون فکر کردن به آن در حال انجام مراحلی هستید که نوشته اید و با هر قدمی که برمی دارید، شما بسرعت به سمت اهداف بزرگ نزدیک می شوید.
استفاده از کارتهای کوچک
راه دیگر برای موثر کردن این شیوه، انتقال اهدافتان به روی کارتهای کوچکی به قطع سه در پنج اینچ است. بر روی هر کارت یکی از اهدافتان را درشت بنویسید. این کارتها را همیشه با خود داشته باشید. هر زمانی که وقت داشتید، کارتها را مرور کنید. هر یک از این اهداف بهتر است شخصی، مثبت و در زمان حال باشد. من روز بدون صبحانه را به روز بدون جملات تأییدی ترجیح می دهیم. هر وقت این کارتها را می خوانید نفسی عمیق بکشید، آرام باشید و اهداف خود را مرور کنید. وقتی اهداف را برای خودتان می خوانید قدمی را که برای رسیدن به آن باید فورا بردارید، تصور کنید. بهتر است خودتان را در حال برداشتن آن قدم ببینید، سپس به خود استراحت داده و به سراغ هدف بعدی بروید. خوب است که کارتها را دست کم روزی دوبار مرور کنید. به یاد داشته باشید که آنها هر روز همراه شما باشند و آنان را چند بار بخوانید.
بهترین زمان برای برنامه ریزی ذهن
در طول روز دو زمان برای نوشتن و مرور کردن اهداف و خواسته ها مناسب است. صبح ها قبل از شروع هر کاری و شب وقتی برای خوابیدن آماده می شوید. شب وقتی شما قبل از خواب خواسته ها و اهداف خود را مرور می کنید، در واقع آنها را در ضمیر ناخودآگاه ذهنتان برنامه ریزی می کنید. وقتی شما در خواب هستید تمام مدت ضمیر ناخودآگاه در حال کار کردن است. گاهی شما صبح با ایده ها و نظرات شگفت انگیزی برای انجام کار و ملاقات با کسانی که شما را در رسیدن به اهدافتان یاری می دهند برمی خیزید. صبح ها، وقتی قبل از شروع کار روزانه اهداف خود را مرور می کنید، شما روزی را با تفکر و عمل مثبت آغاز می کنید. همانطور که ورزش بدن را گرم می کند، مرور اهدافتان نیز ذهن شما برای تمام روز آماده می کند. نتیجه مرور اهداف در صبح و شب این است که شما آنها را در ضمیر ناخودآگاه ذهن تان حک می کنید و بتدریج از تفکر مثبت به سمت دانستن و درک مثبت می روید. شما رفته رفته این باور را در خود پرورش می دهید که اهدف تان قابل دسترس است و با گذشت زمان شما به همه خواسته هایتان خواهید رسید.
منـابـع
برایان تریسی – هدف – از صفحه 198 تا 207
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها