اقسام صبر

فارسی 3703 نمایش |

اقسام صبر

با تفسیر اجمالی از صبر که در این جمله خلاصه می شود: مقاومت در برابر انگیزه های شرآفرین، فسادآفرین، انحطاط آفرین...، می توان قلمرو صبر و میدانها و صحنه هائی را که در آنها صبر ورزیدن مطلوب است شناخت، پیداست که سخن ما از صبری است که در متون و مدارک اسلامی یعنی قرآن و حدیث بدان اشاره رفته و بر آن پاداشهای فراوان دنیوی و اخروی وعده داده شده است.
تردیدی نیست که آن سرباز بیخبر و مزدوری که در میدان جنگ با اسلام، در برابر پیام آوران حق و عدل و راستی یعنی سلحشوران و پیشاهنگان اسلام مقاومت می ورزیدند و جان خود را به بهای فرمانبری از اربابان خودکامه در میدان جنگ می باخت، یا آن زراندوز و زورمند و صاحب مقامی که برای حفظ زور و زر و مقام خود، در برابر دعوت حق ایستادگی و مقاومت می کرد و یا گروهها و قشرهای دیگری که هر یک به انگیزه ای و از روی هوسی از پذیرش حق سرباز می زدند، فقط در نام و لغت صبر، با صابران راه حق شریکند و از آنجا که مقاومت و استقامت آنان در راه تکامل انسان نبوده بلکه در جهت ضد تکامل بوده، و در برابر انگیزه های شر و فساد و انحطاط نبوده بلکه در برابر جلوه ها و درخشش های تکامل و تعالی انسانیت بوده، لذا داخل در مفهوم صبر به اصطلاح قرآن و حدیث نیست. پس میدان واقعی صبر، میدان تکامل انسان است. آنجا که آدمی برای هدف واقعی آفرینش، بسوی مقصد نهائی انسانیت یعنی کامل شدن، بنده ی واقعی خدا شدن، انرژی ها و استعدادهای نهان انسانی را به ظهور رسانیدن... در حرکت و تلاش است، جای صبر است. آنجا است که باید در برابر هر انگیزه ای و عاملی که مانع پیشرفت او می شود و او را از سیر و حرکت و کوشش و تلاش باز می دارد مقاومت کند. چه این عامل از درون وجود او بجوشد: تنبلی، خودپرستی، لذت و راحت طلبی، حرص، ترس، زبونی، شهوترانی و غیره، یا از خارج وجود او به او تحمیل شود: جاذبه ها، کشش ها و کوشش های شیطانی، فرمانها و مقررات فسادانگیز، تحمیل ها وادار سازی ها، نظام ها و قراردادهای اجتماعی ناموزون و غلط و... و غالبا یا دائما این هر دو نوع انگیزه و عامل از یکدیگر انفکاک ناپذیرند و به هر صورت و در هر شکل، جلوه ای و مصداقی از شیطان.
در راه تکامل -این جاده ی خطرناک و پر دردسر- انگیزه های مخالف و مزاحم به تناسب تکلیف ها و حرکت ها و وضعیت ها، متفاوت است: گاهی برای انجام دادن یک حرکت لازم، مانعی وجود دارد و گاهی موجبی برای انجام دادن یک حرکت انحرافی و مضر، در میان هست (که باز در حقیقت مانعی از نوع دیگر است) و گاهی این مانع، مانعی غیرمستقیم است. در تمثیل به کوهنوردی: گاه سنگی، خاربنی، دزدی و گرگی در راه هست که مانعی است از یک تکلیف مثبت یعنی حرکت. گاهی منظره ی زیبائی، بستر نرمی، رفیق وسوسه گری وجود دارد که ره پیمای کوهنورد را به بار انداختن و عزم رحیل را به اقامت بدل کردن تشویق می کند و در حقیقت، در راه او مانعی از نوع دیگر محسوب می گردد. و گاهی بیماری و بیمارداری و سرگرمی اندوه آور دیگری برای او پیش می آید که در نتیجه به دلسردی و ناپایداری او در راه منجر می شود. (مانع غیرمستقیم) این هر سه نوع مزاحم و مانع در پیمایش راه تکامل انسان نیز موجود است. اگر تکالیف واجب دین را ابزارها و گامهائی در راه تکامل انسان؛ و محرمات و کارهای ممنوع را حرکت انحرافی؛ و پیشامدها و حوادث تلخ زندگی را در صورت ناآرامی و بیقراری، موجباتی برای ناپایداری و دلسردی بدانیم، مزاحم ها و انگیزه های مخالف را هم می توان چنین تقسیم کرد: انگیزه ها و عواملی برای ترک واجبات، انگیزه ها و عواملی برای انجام دادن محرمات و گناهان، انگیزه ها و عواملی برای ناآرامی و ناپایداری های روحی... و صبر یعنی: مقاومت و عدم تسلیم در برابر این هر سه گونه انگیزه و عامل مزاحم که بیگمان، فسادآفرین، شرآفرین، انحطاط آفرین و... می باشند. پس صبر یعنی: مقاومت در برابر انگیزه هائی که انسان را از انجام دادن کارها و تکالیف واجب باز می دارد یا انگیزه هائی که او را بر انجام دادن کارهای ممنوع و حرام وادار می سازد یا در برابر معصیت ها و پیشامد ناگوار و تلخ زندگی که عنان شکیبائی و طاقت را از او باز می گیرد.

صبر بر مصیبت
در توضیح این سه نوع انگیزه می توان گفت: برخى از آنها انسان را به شکایت از قضاى الهى و اظهار ناخرسندى از آن دعوت مى کنند. کسى که به این انگیزه پاسخ مثبت دهد و به قضاى خداوند اعتراض کند، در خیرخواهى خداوند تردید کرده است و ایمان او سست شده است. اظهار ناخرسندى از قضاى الهى، به هنگام مصیبت صورت مى گیرد. انسان مصیبت زده کسى است که واقعه اى تلخ و بسیار آزاردهنده در زندگى او رخ مى دهد. براى مثال کسى که فرزند عزیز خود و یا پدر و مادر مهربانش را از دست مى دهد، مصیبت زده است. چنین فردى ممکن است به سبب سنگینى مصیبت، زبان به شکایت بگشاید، رفتارى غیرعادى کند و یا دچار اضطراب شود. هریک از این حالات، گواه ناشکیبایى فرد است. این حالات و افعال، عکس العملهایى است که فرد براى تسکین خاطر خود انجام مى دهد. انسان صابر، بر خود مسلط است و آرامش خود را از طریق اظهار شکایت و رفتار اعتراض آمیز به دست نمى آورد، بلکه از راههاى دیگرى که رضایت خداوند در آن است آرامش خود را تأمین مى نماید. در واقع او در برابر انگیزه شکایتگرى مقاومت مى کند. این مقاومت، ناشى از ایمان است. کسى که به خداوند ایمان دارد و خیرخواهى خداوند را باور کرده است و مى داند که خداوند علم و قدرت مطلق است و از همه کس به او مهربانتر است، پیش آمدهاى ناگوار را به مصلحت خویش مى داند و آنها را آزمایش الهى و باعثى براى بیدار شدن خویش مى شناسد. چنین انسانى معتقد است مصیبتهاى زندگى، باعث پالایش انسان از گناهان و نردبان ترقى است؛ مشروط بر آنکه صبر پیشه سازد و به قضاى الهى اعتراض نکند. بنابراین اولین نوع صبر، «صبر در برابر مصیبت» است، یعنى مقاومت در برابر انگیزه اعتراض به قضاى خداوند.

صبر بر طاعت
نوع دوم از انگیزه هاى غیرالهى که انسان را دعوت به انجام افعالى خلاف کمال او مى سازد، امیال نفسانى انسان همچون راحت طلبى و بخل است. انسان راحت طلب، در برابر فرمان خداوند سرپیچى مى کند و سختى عبادات را تحمل نمى کند. راحت طلبى، انسان را دعوت به کارهاى دیگر و ترک عبادات مى کند. مقاومت در برابر این انگیزه، صبر بر طاعت نام دارد. صبر بر طاعت، یعنى پذیرش سختى انجام فرمان خدا و گذشتن از لذت کارهاى دیگر. کسى که این مقاومت و گذشت را انجام نمى دهد، به لحاظ عملى خود را از دایره ایمان و محبت خداوند خارج ساخته است، زیرا مقتضاى ایمان و محبت، تبعیت از فرمان خداست و انسان مؤمن تابع و مطیع اوامر خداوند است.

صبر بر معصیت
سومین نوع از انگیزه هایى که مقاومت در برابر آنها ستوده است و پاسخ مثبت به آنها موجب تباهى انسان است، امیال و هواهاى نفسانى است که انسان را به درک لذات ممنوع وادار مى سازد. انسان براى درک برخى لذتها، خارج از قلمرو مجاز دین، کارهایى انجام مى دهد. گاه انگیزه انجام چنین کارهایى، بسیار قوى نیز مى شود. کسى که در برابر این انگیزه مقاومت مى کند و خود را از ارتکاب معاصى باز مى دارد، صبر پیشه ساخته است. به این نوع از صبر، صبر در برابر معصیت گفته مى شود.
با این توضیح می توان مفهوم و عمق این سخن پرمغز را که از امیرالمؤمنین از رسول الله نقل شده درک کرد: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الصبر ثلاثه؛ صبر عندالمصیبة، و صبر علی الطاعه، و صبر عن المعصیة؛ صبر سه گونه است: صبر در هنگام حادثه ی ناگوار، صبر بر انجام تکالیف واجب و صبر بر انجام ندادن نافرمانی خدا». در هر یک از این سه مورد، یعنی: در هنگامی که حادثه ای تلخ و ناگواری در زندگی پیش می آید، و در جائیکه تکلیف و وظیفه ای به انسان متوجه می شود و آنگاه که کار ممنوع و ناروائی او را به سوی خود فرا می خواند یکی از میدانهای صبر در برابر وی گشوده می گردد و نوبت این نمایش قهرمانانه ی روح انسان فرا می سد.

ثواب اقسام صبر

صبر و شکیبایى در برابر کدامیک از انگیزه هاى غیردینى فضیلت بیشترى دارد؟ آیا مى توان انواع صبر را بر حسب فضیلتى که دارند درجه بندى نمود؟ علماى اخلاق معیارى کلى را از روایات استنباط کرده اند که به نظر مى رسد معیار مناسبى براى درجه بندى انواع و افراد صبر است. ایشان گفته اند: «هر صبر که بر نفس انسان دشوارتر آید، ثوابى افزونتر و آنچه آسانتر است ثوابى کمتر دارد». این تفاوت و تفاضل مطابق این اصل است که: «افضل الاعمال احمزها؛ بافضیلت ترین اعمال، سخت ترین آنهاست». اگر این معیار را بپذیریم، نمى توان تفاوت ثواب و فضیلت انواع و اقسام صبر نسبت به یکدیگر را به طور قاطع بیان کرد؛ زیرا در هر مورد از موارد صبر، باید مقدار سختی صبر در نظر گرفته شود. چه بسا قسمى از اقسام صبر که نوعا آسانتر از اقسام دیگر است، در موردى خاص و شرایطى ویژه براى یک مؤمن بسیار دشوار و حتى دشوارتر از سایر اقسام صبر باشد. با وجود این، در روایات مراتبى براى صبر ذکر شده است که باید اختلاف مراتب را اختلاف نوعى دانست.
پیامبر گرامى اسلام (ص) در ادامه روایتى که قبلا ذکر شد، مراتب صبرهاى سه گانه را بیان فرموده اند: «... فمن صبر على المصیبة حتى یردها بحسن عزائها کتب الله له ثلاثمائه درجة ما بین الدرجه الى الدرجه کما بین السماء الى الارض، و من صبر على الطاعة کتب الله له ستمائة درجه ما بین الدرجه الى الدرجه کما بین تخوم الارض الى العرش، ومن صبر على المصیبة کتب الله له تسعمائة درجة ما بین الدرجه الى الدرجه کما بین تخوم الارض الى منتهى العرش؛ ... پس کسى که در مصیبت صبر کند و با صبر نیکویش شدت آن را از سر بگذراند، خداوند براى او سیصد درجه مى نویسد که فاصله درجات آن همچون فاصله آسمان و زمین است. و کسى که بر طاعت صبر کند خداوند براى او ششصد درجه مى نویسد که فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمین تا عرش است. و کسى که بر گناه صبر کند، خداوند نهصد درجه براى او مى نویسد که فاصله درجات آن همچون فاصله قعر زمین تا منتهاى عرش است». از این روایت به خوبى پیداست که ثواب و فضیلت صبر بر معصیت، به مراتب افرونتر از ثواب و فضیلت صبر بر طاعت است و ثواب و فضیلت صبر بر طاعت به مراتب بالاتر از ثواب و فضیلت صبر بر مصیبت مى باشد.

منـابـع

سید علی خامنه ای- گفتاری در باب صبر- صفحه 24-27

محمود فتحعلی خانی- آموزه های بنیادین علم اخلاق اسلامی- ج 1 درس 22

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد