شیوه های تبلیغی و ارشادی حضرت ذوالکفل علیه السلام

فارسی 2920 نمایش |

ذوالکفل یکی از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند ایوب است که در روم سلطنت نیز داشت و چون مردم را به جهاد با دشمن دعوت کرد، بهانه هایی آوردند. بعضی از مفسران نیز ذوالکفل را لقب حزقیل دانسته و مفاد آیات 244 و 245 سوره بقره را به او مربوط می دانند که می فرماید: «قومی که عده ایشان هزاران نفر بود از ترس مرگ خانه های خود را ترک کردند و خداوند ایشان را گفت: بمیرید. سپس آنان را زنده ساخت. آری خداوند بر مردم صاحب فضل است ولی بیشتر مردم نادانند.» برخی گفته اند، این قوم از ترس جهادی که پیغمبر زمان، ایشان را به آن دعوت کرده بود جلای وطن کردند. برخی دیگر از مفسران وی را همان یوشع یا الیاس و یا زکریا دانسته اند.
نام او در قرآن دو بار و آن هم همراه با مدحی آشکار آمده است: «و إسمعیل و إدریس و ذاالکفل کل من الصابرین* و أدخلناهم فی رحمتنا إنهم من الصالحین؛ و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان بودند. و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم، چرا که ایشان از شایستگان بودند.» (انبیاء/ 85- 86) «و اذکر إسمعیل و الیسع و ذالکفل وکل من الأخیار؛ و اسماعیل و یسع و ذوالکفل را به یادآور که همه از نیکانند.» (ص/ 48)

شیوه های تبلیغی و ارشادی ذوالکفل (ع)

1. صبر و استقامت
بنابر بیان قرآن، ذوالکفل همچون اسماعیل و ادریس دارای بردباری و استقامت بسیار در برابر دشواری های دعوت بوده است: «و إسمعیل و إدریس و ذاالکفل کل من الصابرین؛ و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را یاد کن که همه از شکیبایان هستند.» (انبیاء/ 85) و همین استقامت و صبر وافر باعث آن شد که همچون دیگر صابران به رحمت الهی درآید: «و أدخلناهم فی رحمتنا» همچنین در ضمن روایتی در بحارالانوار آمده است: «و لم یغضب الا لله عزوجل؛ جز برای خدای عز و جل خشم نگرفت.»

2. قضاوت صحیح میان مردم
از جمله فعالیت های مفید و خدمات مؤثر ذوالکفل که تأثیر تبلیغی فراوان داشت، داوری های عادلانه او در هنگام اختلاف ها و منازعات بود. بخشی از روایت راوی مشهور شیعی، عبدالعظیم حسنی از حضرت باقر (ع) درباره ذوالکفل را می خوانیم؛ از ایشان درباره ذوالکفل پرسیدم. فرمود: «ذوالکفل نیز از پیامبران است که بعد از سلیمان بن داود ظهور نمود و به قضاوت و داوری صحیح بین مردم همت می گماشت، همان سان که داود داوری می کرد. احادیث متعدد دیگری گواه قضاوت وی در میان جامعه است، از جمله آن که شیطان به صورت فرد دادخواهی در خواب و بیداری به سراغ او می رفت تا با حیله ای او را خشمگین سازد اما هرگز توفیق نیافت.

3. تأکید بر جهاد
آن گاه که اندرزها، آیات بینات و استدلال ها کارگر نباشد و مخالفان راه عناد و دشمنی پیش گیرند، وظیفه مبلغ از مهر به قهر و از مدارا به مقابله جدی و قهرآمیز تبدیل می گردد. ذوالکفل بر این مبنا، قوم خود را برای مقابله با مشرکان به جهاد فراخواند و تمام امکانات و اسباب آن را فراهم کرد و حتی به درخواست طولانی شدن عمر مردمان نیز پاسخ مثبت داد؛ ثعلبی در کتاب عرائس المجالس می گوید: «برخی گویند ذوالکفل همان بشر بن ایوب صابر است که خداوند او را پس از پدرش با رسالت الهی به سرزمین روم گسیل داشت. پس به او ایمان آوردند و تصدیقش نمودند و از او پیروی کردند. سپس خدا آنان را به جهاد فرمان داد. پس قومش از آن شانه خالی کردند و با سستی گفتند: ای بشر، ما زندگی را دوست می داریم و از مرگ ناخوشیم و با این حال از نافرمانی خدا و رسول نیز پرهیز داریم، پس از خدا بخواه که عمر ما را دراز گرداند تا آن گاه که خود بخواهیم. تا او را به یگانگی بپرستیم و با دشمنان بستیزیم.»

منـابـع

محمد خزائلی- اعلام قرآن- صفحه 332 - 335

بهاء الدین خرمشاهى- قرآن شناخت- صفحه 204

محمدباقر مجلسى- بحارالأنوار- جلد 13 صفحه 405- 407

ابواسحاق احمد ثعلبى- قصص الانبیاء- صفحه 95

مصطفى عباسى مقدم- اسوه هاى قرآنى و شیوه هاى تبلیغى آنان

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد