ساختار و موضوع تلمود (سبک نگارش)
فارسی 3435 نمایش |تلمود
اگر کتاب مقدس سنگ زاویه و شالوده یهودیت باشد، تلمود ستون اصلى آن خواهد بود که از فراز بنیادها سر برآورده، کل بنا و عمارت معنوى و عقلانى یهودیت را پشتیبانى مى کند. تلمود از بسیارى جهات، مهمترین کتاب در فرهنگ یهودى و ستون فقرات خلاقیت و حیات ملى آن است. هیچ کتابى نمى توان یافت که به اندازه تلمود، بر نظریه و عمل زندگى یهودى، شکل دهى به محتوا و مضامین معنوى آن و ایفاى نقش راهنماى رفتار، تأثیر داشته باشد. قوم یهودى همیشه به خوبى مى دانسته است که ماندگارى و بالندگى او در مطالعه تلمود است و دشمنان یهودیت نیز این واقعیت را دریافته اند. این کتاب با بى احترامى ها، ناسزاها و افتراهاى زیادى روبرو شد و در قرون وسطى، بارها در شعله هاى آتش سوخت. هر از چندى، مطالعه تلمود ممنوع مى شده است؛ زیرا کاملا آشکار بوده که اگر جامعه یهودى از مطالعه این اثر باز ایستد دیگر امیدى به ماندگارى نخواهد داشت.
معنا و تعریف تلمود
کلمه تلمود به معناى «آموزش» از فعل ثلاثى عبرى «لمد» یعنى «یاد داد» مى آید و با واژه «تلمیذ» و مشتقات آن (که در زبان عربى رباعى هستند) ارتباط دارد. تلمود کتاب بسیار بزرگى است که احادیث و احکام یهود و فتاواى فقیهان این قوم را در بر دارد. تلمود نماد عقلانیت، تفکر، اجتهاد، فقه، کلام و در یک کلمه سمبل ادبیات دینى یهود است. تلمود آمیزه اى است از زبان آرامى عبرى و مجموعه اى است در دو عنوان جداگانه، که خود، گواهى است بر آوارگى قوم یهود و حکایتى است از عصر «پراکندگى»، حاکمیت رومیان و ظلم لشکریان روم «تلمود بابلى» و «تلمود فلسطینى» نشانه جدایى، دورى و آوارگى یهودیان در سرزمین بابل و فلسطین هستند. تعریف رسمى تلمود عبارت است از خلاصه اى از شریعت شفاهى که پس از قرن ها تلاش عالمانه دانشمندان مقیم فلسطین و بابل، در آغاز قرون وسطى (با تفاسیر جدید) به بار نشسته است. تلمود از دو بخش اصلى تشکیل مى شود:
میشنا، کتابى حاوى هلاخا (شریعت) که به زبان عبرى نوشته شده است.
تفسیر میشنا معروف به تلمود (یا گمارا)، که معناى خاص آن خلاصه اى از بحث و تبیین میشنا به زبان نامأنوس آرامى- عبرى است.
ویژگیها و اهمیت تلمود
تلمود گنجینه هزاران ساله حکمت و خرد یهودى است و شریعت شفاهى که به قدمت و اهمیت شریعت نوشته (تورات) است، در آن تجلى مى یابد. تلمود مجموعه اى شامل شریعت، حکایت و فلسفه است؛ آمیزه اى از منطق بى نظیر و واقع بینى زیرکانه، تاریخ و علم تجربى، و حکایت ها و فکاهى ها. این کتاب جنگى است از مطالب ضد و نقیض: چارچوب آن منظم و منطقى است؛ هر واژه و اصطلاحى در آن، مورد تدوین دقیق و موشکافانه قرار گرفته و قرن ها پس از کار اصلى گردآورى، به انجام رسیده است. با این حال، هم چنان بر تداعى آزاد، همانند رمان هاى جدید که سیلان ذهن و تسلسل خاطرات در آن موج مى زند بر پیوند خوردن اندیشه هاى گوناگون استوار است. اگر چه موضوع اصلى تلمود تفسیر و شرح کتاب شریعت است، با این حال، اثرى هنرى است که از قانون گذارى و کاربرد عملى آن فراتر مى رود.
تلمود با آن که تا زمان حاضر، منبع اولیه شریعت یهود است، نمى توان آن را به تنهایى مرجعى براى صدور حکم شرعى دانست. تلمود با مسائل انتزاعى و کاملا غیر واقعى، با همان شیوه برخورد با معمولى ترین وقایع در زندگى روزمره روبرو مى شود. در عین حال، در پرهیز از اصطلاحات انتزاعى موفق است. با آن که مبتنى بر اصول سنت و انتقال حجیت از نسلى به نسل دیگر است، اشتیاق آن به طرح سؤال و بازاندیشى در عهد و دیدگاه هاى مسلم و پذیرفته شده و یافتن علل اساسى، بى نظیر است. در روش بحث تلاش مى کند تا به باریک بینى هاى ریاضى نزدیک شود؛ با این حال از کاربرد نمادهاى ریاضى یا منطقى مى پرهیزد.
بهترین راه براى شناخت و درک تلمود، تحلیل اهداف نویسندگان و گردآورندگان آن است. هزاران دانشمندى که عمر خویش را در مجادله و گفتگو در صدها مرکز کوچک و بزرگ آموزشى صرف کردند، چه هدفى داشتند؟ پاسخ این پرسش را باید در نام این اثر یافت: تلمود، یعنى مطالعه و یادگیرى. تلمود تجسم مفهوم بلند میصواى تلمود تورات، یعنی تکلیف شرعى یادگیرى و مطالعه تورات، دانش اندوزى و خردورزى است، تحصیلى که خود، هدف تلمود و پاداش آن است. تلمود در بیشترموضوعات یعنى هلاخاها، آیات تورات، احادیث و سنت عالمان نگاهى عینى و واقعى دارد.
سخن یکى از حکیمان تلمودى
در این باره یکى از حکیمان تلمودى گفته است آن را بارها و بارها زیر و رو کنید؛ چون همه چیز در تورات آمده است. آن را در زندگى لحاظ کنید و با آن، پا به سن بگذارید و هیچ گاه آن را به کنار ننهید؛ چون هیچ ارزش بالاترى وجود ندارد.
اهمیت تلمود به ارزش هاى نهفته در مباحث
بى تردید، مطالعه تورات اهداف عملى بى شمارى را تأمین مى کند، ولى منظور اصلى اینها نیست. مطالعه وابسته به درجه اهمیت یا قابلیت اجرایى مسائل مورد بحث نیست. هدف اصلى و عمده آن، خود یادگیرى است. همچنین شناخت تورات نیز به معناى مراعات احکام آن نیست، بلکه خود غایت و هدف است. این بدان معنا نیست که تلمود به ارزش هاى نهفته در مباحث و دست مایه هایى که به مطالعه آنها مى پردازد بى توجه است. بر عکس، با تأکید بسیار بیان شده است که آن کس که به مطالعه تورات بپردازد اما به آموخته هاى خود عمل نکند، کاش هرگز متولد نشده بود. شیوه زندگى و رفتار یک دانشمند حقیقى الگوى زنده اى براى دیگران است. اما این بخشى از جهان بینى عمومى تلمود است. براى طلبه اى که به تعمق در متون مى پردازد، تحصیل پایانى جز شناخت ندارد. هر موضوعى که با تورات، یا آن نوع زندگى که در تورات ترسیم شده است، رابطه داشته باشد ارزش بررسى و تحلیل را دارد و همواره براى دست یابى به درون مایه موضوع تلاش شده است. در فرایند مطالعه، هرگز این پرسش مطرح نمى شود که آیا این تحلیل ها فایده عملى دارند یا خیر؟
مجادله هاى طولانى و پرحرارت در تلمود
اغلب در تلمود مجادله هاى طولانى و پرحرارتى وجود دارد که درباره مسائل گوناگون، به بررسى ساختار روش و تبیین نتایجى که از آن به دست مى آید، مى پردازد. دانشمندان تمامى این تلاش ها را انجام دادند با این که مى دانستند که خود منبع مطرود شده است و از هیچ گونه اهمیت تشریعى برخوردار نیست. این رویکرد همچنین روشن مى سازد که چرا در تلمود بحث هایى دیده می شود که به مسائل گذشته دور مربوط مى شوند و طرح دوباره آنها بعید مى نماید. البته گاهى اتفاق مى افتد که مسائل و مباحثى که زمانى بى اهمیت و نامربوط تلقى مى شوند، در زمان دیگرى اهمیت کاربردى پیدا مى کنند. این امر در حیطه علوم محض، پدیده اى عادى است؛ اما براى طلبه تلمود این تحول اثر چندانى ندارد؛ چرا که یگانه هدف او از همان آغاز، حل مسائل نظرى و کشف حقیقت است. در ظاهر، تلمود در امتداد مرزهاى یک رساله قانونى تدوین شده است و بسیارى از مردم به خطا، ماهیت آن را شرعى مى شمارند.
پیوند میان جهان هستى و تورات در تلمود
تلمود موضوع هایى را که با آنها سر و کار دارد، یعنى هلاخاى اصلى، آیات کتاب مقدس یا سنت هایى را که از حکیمان منتقل شده اند، پدیده اى طبیعى و اجزاء واقعیتى عینى تلقى مى کند. وقتى که کسى با طبیعت رابطه برقرار مى سازد، نمى تواند ادعا کند که فلان موضوع براى او جذابیت یا ارزش دقت کردن ندارد. البته موضوع ها از نظر اهمیت، سلسله مراتبى دارند، اما همه آنها در این که وجود دارند و باید به آنها توجه شود، یکسانند. هنگامى که یک حکیم تلمودى به بررسى سنتى کهن مى پرداخت، آن را بیش از هر چیز یک واقعیت مى پنداشت و الزام آور بودن یا نبودن آن برایش تفاوت نمى کرد، بلکه این امر جزئى از دنیاى او بود و نمى شد از آن غفلت کرد. این عالمان وقتى که از یک نظریه یا منبع مطرود بحث مى کردند، همان موضعى را داشتند که یک دانشمند علوم تجربى به هنگام تفکر درباره جاندارى دارد که به خاطر ناتوانیش در سازگارى با شرایط متغیر، منقرض شده است.
به عبارت دیگر، هرچند چنین جاندارى ناکام مانده و از گردونه هستى خارج شده است، این امر از ارزش مطالعاتى آن نزد دانشمند علوم تجربى نمى کاهد. یکى از بزرگ ترین مشاجره هاى تاریخى، مشاجره اى است که به مدت بیش از یک قرن، میان روش «بت» 1 ماى، 3 شماى و هیلل وجود داشته است. این نزاع، سرانجام با این گفته حکیمانه مشهور که «هر دو کلمات خداى جاوید هستند، ولى تصمیم مطابق با بت هیلل است»، پایان یافت. البته ترجیح مکتبى بر مکتب دیگر، به این معنا نیست که آن دیگرى بر درکى نادرست استوار است؛ آن نیز تجلى خلاقیت و بیان «کلمات خداى جاوید» است. زمانى که یکى از حکیمان به خود جرأت مى داد تا بیان کند که فلان نظریه را مطلوب نمى داند، همکارانش او را سرزنش نموده، چنین مى گفتند: «شایسته نیست که درباره تورات گفته شود این خوب است و آن دیگرى خوب نیست.»
چنین دیدگاهى در مورد یک دانشمند علوم تجربى نیز وجود دارد؛ او نیز مجاز نیست که بگوید فلان آفریده برایش جذابیتى ندارد. این به معناى نفى مطلق ارزش گذارى (حتى اگر از روى علاقه باشد) نیست؛ چون ارزش گذارى اگر بر درک این واقعیت استوار باشد که هیچ فردى حق ندارد که از نظر عینى صرف، قضاوت و یا تعیین کند که فلان چیز فاقد زیبایى و جذابیت است، مورد قبول است. این شبیه سازى میان دنیاى طبیعى و تورات مسئله اى کهن است و حکیمان درباره آن به تفصیل بحث کرده اند. یکى از قدیمى ترین اظهار نظرها در این باره چنین است: «درست همان گونه که معمار با استفاده از طرح و نقشه، ساختمانى را بنا مى کند، آن یگانه مقدس (تبارک و تعالى) نیز در آفریدن جهان، تورات را مبنا قرار داده است.» نتیجه اى که از این بینش به دست مى آید این است که باید میان جهان هستى و تورات پیوندى خاص باشد؛ چون که تورات بخشى از ذات طبیعت است، نه این که صرفا تأملى سطحى از جهان طبیعى ارائه کند. این شیوه تفکر موجب پیدایش این دیدگاه شد که هیچ موضوعى آن قدر عجیب و غریب یا باور نکردنى نیست که نتوان در آن اندیشه کرد.
انواع سلیقه ها و اندیشه ها در تلمود
تلمود اثرى یکدست از یک نویسنده نیست؛ و به همین دلیل، طیف گسترده اى از سلیقه ها را نشان مى دهد. وقتى که چندین نفر در تدوین یک اثر [به طور هم زمان] همکارى مى نمایند، در ذهن خودشان هدف خاصى را تعقیب مى کنند که سرشت و جهت گیرى آن اثر را مشخص مى کند. اما تلمود نتیجه و حاصل تقریر اندیشه ها و بیانات تعداد زیادى از عالمان، در یک دوره طولانى است که هدف نهایى هیچ یک از آنها در آن زمان، خلق و کتابت یک اثر نبوده است. گفته ها و نظرهاى آنها ملهم از زندگى بود و از پرسش هاى طرح شده براى خود آنان و تبادل آراء میان حکیمان گوناگون و شاگردانشان سر بر مى آورد. به همین دلیل، نمى توان گرایشى روشن یا هدفى خاص را در تلمود یافت. در این کتاب تا حد زیادى، هر بحثى نسبت به مباحث دیگر مستقل و بى بدیل است و در عین حال، موضوع هاى مورد بحث، به یکدیگر مربوط هستند. با این همه، تلمود داراى سرشتى غیر قابل تردید، خیره کننده و مخصوص به خود است که محصول کار یک فرد یا تدوین کنندگان آن نیست، بلکه محصولى جمعى است که اوضاع قوم یهودى را در دوره اى معین نشان مى دهد.
تمایز میان اشخاص نه تنها در آن جا که هزاران دیدگاه بدون ذکر نام مطرح شده اند، بلکه در مواردى هم که هویت نویسنده یا شارح معلوم است، کم رنگ و نامشخص است و روحیه عمومى حکم فرماست. هر اندازه هم که اختلاف میان دو حکیم شدید بوده، هر خواننده اى درنهایت، با ملاحظه اتحاد و یگانگى حاکم بر همه آنها، به خصوصیات مشترک و همدلى آنان، اذعان خواهد کرد.
سبک ویژه در نقل دیدگاه هاى مختلف
از آن جا که تلمود به موضوع ها، عقاید و مشکلات مى پردازد، در طول قرن ها، شیوه نقل دیدگاه هاى مختلف به صورت زمان حال «ابیه مى گوید، راوا مى گوید» در آن رشد کرده است. این ویژگى در سبک، این باور را منعکس مى کند که اثر ذکر شده صرفا ضبط تاریخى نظرهاى حکیمان دوره هاى گذشته نیست و نباید با ملاک و معیار تاریخى درباره آن قضاوت کرد. حکیمان تلمودى خود، بین شخصیت ها و دوره ها تمایز قائل مى شدند؛ اما این تفاوت ها را تنها زمانى نقل مى کردند که ارتباط نزدیکى با موضوع داشتند و در کار ارزش گذارى و تحقیق به کار گرفته نمى شدند. به عقیده این دانشمندان، زمان یک جریان پایدار نیست که در آن، زمان حال همیشه گذشته را محو و نابود کند. اساسا حال و آینده به تعبیرى، رو به رشد تلقى مى شوند؛ چرا که هر دو بر گذشته اى که هنوز زنده است بنا مى گردند. در این فرایند گسترده، برخى عناصر شکل ثابت ترى به خود مى گیرند، درحالى که عناصر دیگرى، به خاطر تعلق داشتن به زمان حال، انعطاف پذیرند و قابلیت تغییر بسیار زیادى دارند. با این همه، چنین فرایندى بر ایمان به سرزندگى و نشاط همه عناصر (گرچه ممکن است قدیمى هم باشند) و اهمیت نقش آنها در کار بى پایان و خود نوساز آفرینش مبتنى خواهد بود.
نتیجه و خلاصه
از ویژگیهاى بارز و برجسته تلمود، احتجاجها، استدلالها و مباحثات غامض، پیچیده و سرشار از تعقید آن است. بعضى از مباحثات تلمود، همان مباحثى هستند که اموراییم طرح کرده اند، اگر چه احتمالا به هنگام تنظیم و سامان دهى بازسازى شده اند. تلمود، بر خلاف میشنا، خود را به بیان خلاصه اى از دیدگاههاى متناقض و گوناگون، محدود نساخته و در پى شرح و بسط دیدگاههاى اساسى و کلان و در بعضى مواقع نظریه هاى خرد و جزئى تناییم و اموراییم، بر آمده است. با این همه، تلمود اثرى متجانس و یکدست که حاصل کار یک نویسنده باشد، نیست. تلمود حاصل و ثمره تقریر اندیشه ها و گفتار فقیهان زیادى است که در یک دوره نسبتا طولانى مى زیسته اند و هدف هیچ کدام از آنها خلق یک اثر مدون نبوده است. به همین دلیل، ما در تلمود با مباحث و موضوعات پراکنده و غیر مرتبطى مواجه مى شویم که در بر گیرنده طیف وسیعى از دیدگاهها و علایق تلمودیان است.
در تلمود نمى توان از گرایش روشن یا هدف خاصى سراغ گرفت. به طور کلى، هر بحث تلمود، نسبت به دیگر مباحث، در عین حال که داراى نوعى علقه و ارتباط هست، اما بیگانه و مستقل مى نماید. از سوى دیگر، از نحوه و روش بیان مطلب که در تلمود به استخدام گرفته شده، یعنى شکل نقل قول مستقیم نظیر «اباى مى گوید...» یا «ربا بیان مى دارد...» برمى آید که اثر مزبور تاریخچه نظرات فقیهان اعصار گذشته یهود نیز هست. از ویژگیهاى دیگر تلمود مى توان به فضاى آزاد حاکم بر مباحث تلمود نیز اشاره کرد; طرح ابهام و ایراد شبهه نه تنها مجاز که از نظر تلمود مطالعه و تحقیق پیرامون مسایل مختلف و طرح ایراد و اشکال یک ضرورت پژوهشى و لازمه علم آموزى است. از نظر تلمود، هیچ پرس و جویى ناصواب نیست و از طلبه انتظار مى رود حتى در خود تلمود تامل کرده، آن را زیر سوال برده و به نقد بکشد.
منـابـع
آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383
باقر طالبى دارابى- مقاله سیر تکون تلمود- فصلنامه هفت آسمان- شماره 2
جان.بى ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه على اصغر حکمت- سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى- 1370
باقر طالبى دارابى- مقاله معرفى کتاب جوهره تلمود
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها