متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (آناتولی و ابن طیبون)
فارسی 5974 نمایش |زندگی و اندیشه های دینی یعقوب بن ابا ماری آناتولی
یعقوب بن ابا ماری آناتولی که در نیمه نخست قرن سیزدهم به اوج شکوفایی خود رسید، واعظ و مترجم بود. او با دختر سموئیل ابن طیبون، که به او ریاضیات درس می داد، ازدواج کرد. وی با پذیرفتن پیشنهاد دوستانش در ناربون و بزیه سکنا گزید. او آثار عربی در مورد نجوم و منطق را به عبری ترجمه می کرد؛ اما قبل از تمام کردن آنها عازم ناپل شد و در آنجا به شغل پزشکی پرداخت. او در آنجا همکار و دستیار میشل اسکات شد که نوشته های ارسطو و ابن رشد را به لاتین ترجمه کرده بود.
خود آناتولی مجموعه آثار مهمی را ترجمه کرد: شرح متوسط ابن رشد بر پنج بخش اول کتاب منطق ارسطو؛ مجسطی بطلمیوس؛ نوشته های اخترشناختی فرغانی و خلاصه مجسطی از ابن رشد. آناتولی علاوه بر کار مترجمی در فعالیت های تبلیغی نیز وارد شد. او در سخنرانی هایش از تفاسیر تمثیلی و فلسفی هر دو استفاده می کرد. او اغلب پیرو ابن میمون بود و حمایت و تأیید او از آرای ابن میمون، واکنش خصمانه جمعی را برانگیخت.
به احتمال زیاد این امر یکی از دلایل اصلی بود که او ناپل را به قصد فرانسه ترک کرد. موعظه های آناتولی در کتاب او با عنوان مشوق برای اندیشمندان گردآوری شده است؛ این کتاب متناسب با برنامه موسوم قرائت هفتگی کتاب مقدس تنظیم گردیده است. آناتولی در این اثر می گوید رعایت میصواها باید مبتنی بر شناخت حکمت و دلیل منطقی آنها و نیز تفسیری درست از متن کتاب مقدس و محتوای نماز باشد. او در این مجموعه برداشت سطحی از کتاب مقدس را مورد حمله قرار می دهد و سعی می کند تا اهمیت اخلاقی داستان سرایی کتاب مقدس و حقیقت بنیادین آن را، که از نحوه بیان کتاب مقدس جدایی ناپذیر است نشان دهد. بنابراین، با اینکه موعظه های او فلسفی اند اندرز عملی نیز در بردارند.
آناتولی در میان یهودیان ایتالیا
آناتولی عامل ترویج و اشاعه معرفت فلسفی در میان یهودیان ایتالیا بود؛ کتاب او، مشوق برای اندیشمندان، به طور گسترده مورد بحث قرار گرفت. قسمت هایی از این کتاب را زراحی بن اسحاق، گراسیان ایمانوئل اهل رم در آثارشان نقل کرده اند. به دلیل شهرت اثر آناتولی، سلیمان بن ابراهیم وقتی فلسفه را ممنوع اعلام کرد، به خصوص از کتاب وی، مشوق برای اندیشمندان، اسم برد. به نظر او کتاب آناتولی خطرناک بود و می بایست ممنوع می شد. این اثر در اصل از مجموعه موعظه های فلسفی تشکیل شده که هر کدام با آیه ای از کتاب امثال آغاز می شود. این موعظه ها بیشتر از شرح آیه ها تشکیل می شود تا تفسیری کامل از سیدراهای تورات. موضوعات محوری موجود در این تحقیق، مفاهیم اخلاقی کتاب امثال و مبارزه با غرایز شیطانی و کارهای بد است.
اهمیت آناتولی در تاریخ تفکر یهود
در بررسی اهمیت آناتولی در تاریخ تفکر یهود، رابطه او با مفسران مسیحی اهمیت ویژه ای دارد. آناتولی در نوشته هایش برخی از تفاسیری را که توسط میشل اسکات در مورد آیات کتاب مقدس ارائه شده و شبیه توضیحاتی است که خود او پیشنهاد می دهد نقل می کند. علاوه بر این، او به تفاسیر ارائه شده توسط امپراتور فردریک در مورد کتاب مقدس اشاره می کند.
رابطه صدق و کذب یک استدلال با اعتقاد دینی فرد ارائه دهنده آن
این آزاداندیشی مبتنی بر این بود که او تأکید داشت صدق و کذب یک استدلال به اعتقاد دینی فردی که آن را ارائه می دهد وابسته نیست. تمام افراد در داشتن این صورت الهی یکسانند؛ زیرا ما همچون غیر یهودیان نادانی که می گویند بنی اسرائیل نفس ندارند، نمی گوییم که تنها بنی اسرائیل واجد نفسند، زیرا این صرفا نشان دهنده خودبینی و نادانیشان است. در حقیقت تمام آنها دارای صورت الهیند، زیرا این امر به اراده خدا بود... هر فردی از هر قومی که به مطالعه و تحقیق درخور و شایسته خود بپردازد، از فرزندان قوم ما که به آن تحقیق درخور خود نمی پردازد برتر است. همان گونه که ربی مئیر گفت: «از کجا می دانیم که حتی غیر یهودیی که به تورات می پردازد با کاهن اعظم یکسان است؟ زیرا گفته شده است: لذا شما دستورات مرا حفظ کرده و فرامین مرا رعایت خواهید کرد، که اگر هر انسانی این را انجام دهد، به وسیله آنها زنده خواهد ماند.» (لاویان، 18:5) نگفته: «کاهن»، «لاوی» یا «اسرائیلی»، بلکه گفته است «انسان».
لذا در می یابیم که حتی یک غیر یهودی که به تورات می پردازد با کاهن اعظم برابر است. (باوا قما، 38 الف) در اینجا می بینیم که تلمود این عبارت را با ارجاع به هفت قانون (مربوط به غیر یهودیان) معنی کرده است؛ همین امر درباره مطالعه هر حکمتی که برای برقراری اساس (یا حقانیت علمی) این میصواها (هفت گانه) یا برای برقراری اساس میصواهای تورات لازم است نیز صدق می کند.
آناتولی و کیمیاگری
به رغم این جهت گیری علمی نسبت به تحقیقات او، آناتولی تنها یهودی شناخته شده ای است که آزمایش هایی در کیمیاگری انجام داده است. گرچه عموما در منابع مسیحی و اسلامی به چنین فعالیت هایی اشاره شده است، ولی در نوشته های عبری قرون وسطا اطلاعات بسیار ناچیزی در مورد این موضوع وجود دارد. اما میشل اسکات در این خصوص از آناتولی نام می برد. وی هنگام ارائه فرمولی برای سفید کردن قلع در کتاب کیمیاگری اظهار می دارد که اغلب در انجام این کار که از حاخام یعقوب یهودی یاد گرفته، موفق بوده است.
زندگی و اندیشه های دینی موسی بن سموئیل ابن طیبون
موسی ابن طیبون، که خواهرزاده یعقوب آناتولی بود، کار ترجمه خاندانش را ادامه داد. بین سال های 1244- 1274 متون بسیاری را در محل سکونت خود، مون پولیه، ترجمه کرد. این ترجمه ها موارد زیر را شامل می شود: تفاسیر بزرگ، تفاسیر متوسط و تفاسیر کوتاه ابن رشد، کتاب الاصول فارابی و تفسیر کتاب یازدهم مابعدالطبیعه ارسطو از تیمیس تیوس و کتاب الحدائق بطلیوسی. علاوه بر این، تحقیقات بسیاری در زمینه طبیعیات، نجوم و طب ترجمه کرد. تحقیقات اولیه و اصلی موسی عمدتا تفسیری بود که در آن میان تحقیق در مورد کتاب غزل غزل ها نیز یافت می شود. (این تحقیق تکمیل کننده طرح تحقیقاتی گسترده نوشتن تفسیر بر آثار سلیمان پادشاه بود که توسط پدرش سموئیل ابن طیبون آغاز گردید)؛ همچنین تفسیری بر آثار ابراهیم ابن عزرا و تحقیق در مورد تعداد فرمان ها در آثار ابن گبیرول و ابن میمون از آن جمله است. نظریات موسی در این آثار، به جز در مورد معجزات، مشیت و خلقت، شبیه دیدگاه های پدرش است. توجه و گرایش موسی به آرای نوافلاطونی در بررسی تفسیر ابن عزرا و نیز ترجمه او از کتاب بطلیوسی مشخص است.
مشیت الهی از نظر موسی ابن طیبون
به نظر موسی، جدای از مشیتی که توسط قوانین طبیعت فراهم می آید و مشیتی که با تجلی عقل اول همراه است، نوعی مشیت الهی نیز وجود دارد. هنگامی که انسان ها به کمال می رسند با عقل فعال ارتباط می یابند و می توانند قوانین الهی ای که بر فرشتگان، افلاک و ستارگان حاکمند درک نمایند. حکیم فرزانه با دست یافتن به چنین شناختی در مورد قوانین حاکم بر عالم می تواند خود و نزدیکان خود را در برابر بدبختی ها مجهز نموده و خود و دیگران را جهت بهره بردن از شرایط سودمند آماده نماید. از نظر موسی، عملکرد مشیت این چنین است. تأثیر ابراهیم ابن عزرا در بیان این نظریه آشکار است. همان گونه که ابن عزرا می گوید، تأثیرات اخترشناختی بر امور بشری بسیار حائز اهمیت است. اما اخترشناسی صرفا یک جزء از این نظام جامع است. این تنها بخشی از معرفتی است که هنگام اتصال حکیم فرزانه با عقل فعال به او ارزانی می شود. موسی به رغم این اعتقاد راسخ در مورد ماهیت مشیت الهی با صراحت بیان نمی کند که آیا انسان ها می توانند از طریق عبادت یا رعایت شریعت پیامد آتی وقایع یا قوانین مربوط به ستارگان را تحت تأثیر قرار دهند یا نه.
معجزات از نظرموسی ابن طیبون
در مورد معجزات نیز معتقد است که آنها صنع الهیند. به نظر موسی، تمام طبیعت تابع قانون است و توسط حرکت ستارگان اداره می گردد؛ لذا معجزات نمی توانند نتیجه فرآیندهای طبیعی باشند. به نظر ابن میمون، خداوند در هنگام خلقت با اشیای خاصی ارتباط و پیوستگی برقرار می کند؛ در نتیجه آنها احتمال دارد در یک لحظه خاصی از تاریخ از مسیر طبیعی شان منحرف گردند. او معتقد است که چنین تغییراتی اثبات کننده عملکرد اراده الهی است. از نظر موسی ابن طیبون نوع دیگری از معجزه وجود دارد؛ اشیای دیگری وجود دارند که ماهیتشان به گونه مشخص و تعین یافته ای عمل نمی کند. اینها در عموم موارد به طریق خاص عمل می کنند: این «قانونی» است که امکان استثنا در آن وجود دارد. به عنوان نمونه، یک موش به طور عادی از موش دیگری متولد می شود؛ ولی گاهی یک موش از خاک به وجود می آید. این ایجاد خودبه خودی نمونه ای از یک معجزه طبیعی است.
ارائه تبیین عقلانی برای بخش های عجیب و غیر معمول کتاب مقدس
در مورد فعالیت تفسیری موسی باید گفت که او در صدد ارائه تبیینی عقلانی حتی برای بخش های بسیار عجیب و غیر معمول کتاب مقدس است؛ چنان که در ارتباط با تعلیمات حاخامی تلمود می گوید: «دریافته ام که غیر یهودیان تدابیری بر ضد ما اندیشیده اند و آداب و سنن ما را مورد مداقه و موشکافی قرار داده اند؛ آنان به ما و اجداد مقدس ما که تلمود را نوشته اند می خندند، چه آنکه به زعم ایشان این آگاداهای حاخامی ظاهرا نافی عقلند و ذاتا محالند، و با وجود این، اغلب آنها برای کسی که محتوای آنها را درک کند معنا دارند. علت واقع شدن این امر این است که هم کیشان ما، که از نظر خودشان عاقل و خردمندند، این تعلیمات را بر اساس معنای ظاهری آنها درک کرده اند؛ همان گونه که در مورد تمثیل ها و استعارات بسیاری از کتاب مقدس این کار را انجام داده اند، زیرا آنها میان اموری که به صورت طبیعی به وجود می آیند و آنهایی که به صورت معجزه ایجاد می شوند فرق نمی گذارند.
آنها آنچه غیر ممکن را از ممکن مجزا می کند، و آنچه را باید بالضروره در مورد خالق اثبات گردد و آنچه باید مطلقا از او نفی گردد در نیافته اند. آنان نمی دانند که معمولا حکیمان گذشته تمام ملل به هنگام سخن گفتن از علوم از تمثیل، داستان و نماد استفاده می کردند. لذا در خواندن چنین عباراتی لازم است میان شکل ظاهری و معنای رمزی و باطنی آنها فرق بگذاریم. در هنگام جستجو جهت یافتن معنای کتاب مقدس نیز باید چنین رویکردی داشته باشیم. به عنوان مثال، معنا و مفهوم رمزی غزل غزل ها، اشتیاق عقل انسان به عقل فعال است. خصیصه شاعرانه این کتاب جهت تحریک احساسات عاشقانه در نظر گرفته شده است، اما اینکه غزل غزل ها را یک شعر عاشقانه میان یک انسان جوان و معشوقه اش بدانیم خطا و اشتباه است.» موسی با استفاده از چنین روشی سعی کرد معنای واقعی متون مربوط به کتاب مقدس و تلمود را آشکار سازد، و معنی پنهان عناصر رمزی آنها را بیابد.
زندگی و اندیشه های دینی گرشوم بن سلیمان آرلی
گرشوم بن سلیمان آرلی، محقق پروانسی، در نیمه دوم قرن سیزدهم به اوج شکوفایی خود رسید. کتاب دروازه بهشت، که در قرون وسطا بسیار مورد توجه و مطالعه قرار داشت، از آثار او است. در سال 1547 این اثر در ونیز به صورت ناقص چاپ شد. این اثر خلاصه ای است از علوم طبیعی، نجوم و الهیات که به سه بخش تقسیم شده است. در آغاز کتاب گرشوم قصد خود از نوشتن کتاب را چنین بیان می کند: «من، گرشوم فرزند سلیمان، این کتاب را با عنوان دروازه بهشت نوشته ام و آن را مطابق سلسله موجودات بخش بندی کرده ام، و پیش از آن توضیحی در مورد عناصر چهارگانه آورده ام. اولین موجود خلق شده و فسادپذیر از بخارات و انواع مختلف آنها تشکیل یافته است. سپس معدنیات و انواع مختلف آن، و پس از آن انواع گیاهان می آید. سپس در مورد ماهیت حیوانات که واجد عقل نیستند و سرانجام در ماهیت انواع انسان که ترکیب نهایی است سخن خواهم گفت.
بخش دوم به بررسی نجوم می پردازد. بخش اساسی آن را به سبک آثار فرغانی نوشته ام. برخی قسمت ها که از کتاب مجسطی و دیگر کتب گرفته ام به آن افزوده ام. در پایان بسیاری از مطالب منسوب به حکیم ابن سینا و نیز برخی از مطالب گرفته شده از حکیم ابن رشد و نیز از کتاب رساله ای درباره افلاک و زمین را نقل کرده ام. بخش سوم به بررسی علم الهی و نفس می پردازد. در اینجا مطالب جدیدی نیاورده ام، بلکه از اطلاعات موجود در موضوعات علم الهی از کتاب نفس تألیف چراغ تبعیدشدگان و استادمان، موسی ابن میمون، وام گرفته ام... در پایان این بخش، رساله ای در باب متاطبیعیات از عالم فاضل، ابن رشد اضافه نموده ام.»
اندیشه های گرشوم در کتاب دروازه بهشت
گرشوم در ضمن این متن از نویسندگان یونانی، لاتینی، عربی و یهودی همچون هومر، افلاطون، فیثاغورس، ارسطو، جالینوس، سقراط، فارابی، ابن سینا و ابن رشد نام می برد. ظاهرا آشنایی گرشوم با این نویسندگان بیشتر از طریق ترجمه تحقیقات علمی و فلسفی آنان، و نه از طریق متون اصلی بوده است. علاوه بر این منابع نخستین، گرشوم گزارشی از آنچه از طریق گزارش های متفکران یهودی و مسیحی شنیده بود ارائه کرده است. یکی از مهم ترین ویژگی های این کتاب اطلاعاتی است که در مورد نویسندگان مختلف ارائه داده است. سه بخش این اثر به یک اندازه نیست؛ بخش اول تقریبا پنج ششم متن را شامل می شود و در بر دارنده ده رساله در مورد عناصر چهارگانه، جمادات، نباتات، حیوانات، پرندگان، زنبورها، مورچگان و عنکبوت ها، ماهی ها، انسان ها، اجزای بدن، و خواب و بیداری است. بخش دوم به بررسی نجوم می پردازد، و بخش سوم در مورد متاطبیعیات است. گرشوم در اینجا ماهیت نفس و قوای آن را مورد بحث قرار می دهد. همچنین این بخش از کتاب در بر دارنده رونوشتی از یک رساله کوتاه از ابن رشد درباره کتاب امکان الاتصال بالعقل الفعال است که توسط سموئیل بن طیبون ترجمه شده بود.
منـابـع
انجمن کلیمیان ایران- تعلیمات دینی و فرهنگ قوم یهود
دن کوهن شرباک- فلسفه یهودی در قرون وسطا- مترجم علیرضا نقدعلی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383
فردریک کاپلستون- دیباچه ای بر فلسفه قرون وسطی- ترجمه مسعود علیا- ققنوس 1383
ویکیپدیا- دانشنامه آزاد
نینیان اسمارت، وینگ زای چان، شلوموپینز- کتاب سه سنت فلسفی، گزارشی از فلسفه های هندی، چینی و یهودی- ترجمه ابوالفضل محمودی
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها
بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد
-
متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (ابن عقنین و سموئیل ابن طیبون)
-
متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (داوود قیمحی و ابراهیم بن موسی)
-
متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (شم طوو و البلاغ)
-
متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (لوی بن ابراهیم و یهودا سلیمان)
-
متفکران الهیاتی یهود در قرن سیزدهم (یهودا بننسیم و دیگران)