مسلم بن عمرو باهلی
فارسی 9377 نمایش |از درباریان حکومت (بنی امیه) یزید و ابن زیاد.
پسرش «قتیبه بن مسلم» از امرای بزرگ امویان (مروانیان) و حاکم ری و خراسان در امیران بود. قتیبه نیز از بزرگترین امرای ایران بود که به منزله شاهی رسید.
نام مسلم بن عمرو، در تاریخ در قیام مسلم بن عقیل، سال 60 هجری قمری، به عنوان دشمن او در چند جا به چشم می خورد.
1- نامه یزید بن معاویه را برای عبیدالله بن زیاد به بصره برد.
در آن نامه، یزید، دستور به عبیدالله داد تا والی بصره و کوفه باشد و با تمام قوا، مسلم بن عقیل (ع) را در کوفه پیدا کرده، یا او را بکشد و یا تبعیدش کند.
2- آن زمان که مسلم بن عقیل (ع) در کوفه در خانه هانی بن عروه پنهان شد و عبیدالله از هانی خواست تا او را تحویل دهد و او موافقت نکرد و بین آنها بحث و گفتگوی شدیدی شد. مسلم بن عمرو باهلی واسطه این کار شد و هانی را در خلوت برد و به او گفت: «تو را به خدا، خودت را به کشتن مده و مسلم ابن عقیل را به عبیدالله تسلیم کن؛ تو بدان او را نمی کشند و به او آسیبی نمی رسانند.»
3- وقتی که مسلم بن عقیل را به قصر ابن زیاد آوردند تا او را شهید کنند، کوزه آب سردی دید و تقاضای آب کرد. اما مسلم بن عمرو، به او گفت: «والله از این آب سردی که می بینی، یک قطره نمی چشی تا در جهنم از حمیم آن بنوشی.»
مسلم بن عقیل گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «من کسی هستم که حق را شناخت ولی تو نشناختی من خیرخواهی و وفاداری به امام و پیشوای خود کردم و تو عصیان کردی، من مسلم باهلی هستم.»
مسلم بن عقیل فرمود: «مادرت به عزایت بنشیند، وای بر تو، چقدر خشن و سنگدل و ابله هستی ای پسر قبیله باهله، تو به سرب گداخته دوزخ و جاوید ماندن در جهنم از من سزاوارتری!»
منـابـع
گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم- موسوعه الامام الحسین به نقل از: ارشاد رسولی محلاتی، ترجمه کامل خلیلی، و...
حاج شیخ عباس قمی- نفسالمهموم
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها