طبقات راویان حدیث غدیر از علماء قرن پنجم
فارسی 8648 نمایش |1- متکلم، قاضی محمد بن طیب بن محمد ابوبکر باقلانی؛ متوفای 403، از اهل بصره است که در بغداد اقامت گزیده، سخنان و تصنیف او در (کلام) بیش از دیگران است، خطیب در جلد 5 تاریخش ص- 379 او را توثیق و ستایش نموده، نامبرده حدیث موالات و حدیث تهنیت را در کتاب خود «التمهید» در رد بر مذاهب روایت نموده است.
2- حافظ محمد بن عبدالله بن محمد ابوعبدالله حاکم ضبی؛ معروف به (ابن البیع) نیشابوری- متوفای 405- صاحب «مستدرک» بر صحیحین (صحیح مسلم و صحیح بخاری) که مورد نظر همگان و مشهور است. در سال 321 ولادت یافته و از دوران کودکی در تحصیل و طلب حدیث بوده و در سن 30 سالگی صلاحیت شنیدن و حفظ حدیث را احراز کرده خطیب و ذهبی و ابن کثیر در جلد 6 تاریخش ص 273 و در جلد 3 «تذکره» صفحه 242 و در جلد 11 (البدایه و النهایه) صفحه 355 او را توثیق نموده اند، حدیث غدیر را در مستدرک خود به طرق مختلف که صحت اکثر آنها را تصریح نموده، روایت کرده، و روایت او در حدیث مناشده رحبه به لفظ زید بن یثیع به اسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند و در حدیث احتجاج روز جمل منقول است.
3- احمد بن محمد بن موسی بن قاسم بن صلت؛ ابوالحسن مجبر بغدادی متوفای 405، خطیب در جلد 5 تاریخش صفحه 95 شرح حال او را ثبت و از دقاق حکایت نموده که نامبرده استادی با صلاحیت و متدین بوده، روایت او در حدیث مناشده مردی عراقی بر جابر انصاری به اسناد صحیح وارد شده است.
4- حافظ عبدالملک بن ابی عثمان ابوسعد نیشابوری؛ مشهور به (خرکوشی) متوفای 407، ذهبی در (عبر) شرح حال او را ثبت و از قول حاکم گوید: «جامع تر از او از حیث علم و زهد و تواضع و ارشاد به سوی خداوند ندیدم.» حدیث تهنیت از او به دو طریق روایت شده است.
5- حافظ احمد بن عبدالرحمن بن احمد ابوبکر فارسی شیرازی؛ متوفای 407/411؛ ذهبی در جلد 3 «تذکره» صفحه 267 شرح حال او را ثبت و درباره او چنین گوید: حافظ، پیشوا، محیط و جولان گر (در احادیث)، و از ابی الفرج بجلی حکایت نموده که او را موصوف به صدق و حفظ که در این رشته بسیار نیکو از عهده بر آمده ذکر نموده است، حدیث از ابن عباس را در آیاتی که از قرآن درباره علی (ع) نازل شده، با بررسی در اسناد روایت نموده، حدیث منسوب به او در مورد آیه تبلیغ نیز روایت شده است.
6- حافظ محمد بن احمد بن محمد بن سهل ابی الفتح بن ابی الفوارس؛ (جد او سهل کنیه اش ابوالفوارس بوده) در سال 338 متولد و در 412 وفات یافته، خطیب در جلد 1 تاریخش صفحه 352 شرح حال او را ثبت و درباره او چنین می نگارد: بسیار نوشته و گردآورده و دارای قوه حفظ و معرفت و امانت و ثقه بوده و مشهور به صلاحیت است، و مردم از روی تشخیص و انتخاب او احادیثی را که از اساتید به دست آورده استنساخ و نوشته اند، روایتی نیز از او در حدیث تهنیت آمده است.
7- حافظ احمد بن موسی بن مردویه اصفهانی- ابوبکر؛ متوفای 410، ذهبی در جلد 3 «تذکره» صفحه 252 او را ذکر نموده و درباره او چنین نگاشته: حافظ دارای دقت نظر و علامه، در رشته بررسی احادیث و جمع آن ثابت قدم و دارای بصیرت به حال رجال حدیث و تحقیق او بسیار و دارای تصانیف نمکین و مطلوب می باشد، و حدیثی از او در داستان رکبان و در مورد آیه اکمال دین و در حدیث تهنیت روایت شده است.
8- ابوعلی احمد بن محمد بن یعقوب؛ ملقب به (مسکویه) صاحب کتاب «التجارب» متوفای 421، ابوحیان در جلد 1 «الامتاع» صفحه 35 و یاقوت در جلد 5 «معجم الادباء» صفحه 5- 19 و ابن شاکر در جلد 2 «الوافی بالوفیات» ص 269 و غیر آنها او را ستوده اند، نامبرده حدیث غدیر خم را در «ندیم الفرید» روایت نموده که لفظ او در احتجاج مأمون خلیفه عباسی بر فقهاء به حدیث غدیر آمده است.
9- قاضی احمد بن حسین بن احمد ابوالحسن؛ معروف به «ابن سماک بغدادی» (در سن 95 سالگی در 424 وفات یافته)، نامبرده مرد بزرگی بوده و در جامع منصور مجلس وعظی داشته که در آن مجلس سخنرانی می کرده، خطیب در جلد 4 تاریخش صفحه 110 این موضوع را ذکر کرده، نامبرده حدیث نزول آیه اکمال دین را درباره علی (ع) روایت نموده است.
10- ابواسحق احمد بن محمد بن ابراهیم ثعلبی نیشابوری، مفسر مشهور؛ متوفای 427 ر 37، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش صفحه 22 شرح حال او را ثبت و گوید: نامبرده در علم تفسیر یگانه عصر و زمان خود بوده و تفسیر کبیر را که برتر از سایر تفاسیر است، تصنیف نموده، و فارسی در تاریخ نیشابور او را نام برده و گفته: ثعلبی آنچه نقل می کند صحیح و مورد وثوق و اعتماد است، او از ابی طاهر بن خزیمه و امام ابی بکر بن مهران مقری حدیث می کند و حدیث او بسیار و مشایخ و استادان او زیادند، در تفسیر خود «الکشف و البیان» حدیث نزول آیه تبلیغ و حدیث نزول آیه سأل سائل را پیرامون واقعه غدیر با بررسی در اسناد آن روایت نموده است.
11- ابومحمد عبدالله بن علی بن محمد بن بشران؛ در سال 355 متولد و در 429 وفات یافته، شیخ خطیب بغدادی در جلد 10 تاریخش صفحه 14 گوید: «من از احادیث او نوشتم و آنچه را با شنیدن از اساتید و مشایخ خود نقل کرده صحیح است، حدیث او در داستان تهنیت و روزه غدیر به اسناد صحیح که رجال آن همگی ثقه هستند، منقول است.»
12- ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسمعیل ثعالبی نیشابوری؛ متوفای 429 صاحب «یتیمة الدهر» ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 315 شرح حال او را ثبت و او و تألیفات وزین و گرانبهایش را ستوده، و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 44 او را نام برده و گفته: نامبرده در لغت و اخبار و حوادث ایام خلق پیشوا و محیط و وجود سودمندی بوده، حدیث غدیر را در ص 511 کتاب «ثمار القلوب» روایت نموده است.
13- حافظ احمد بن عبدالله ابونعیم اصفهانی؛ در سال 336 متولد و در 430 وفات یافته، شرح حال و ستایش او در بسیاری از کتب تاریخ و شرح حال رجال مندرج و ثبت است، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 27 گوید: نامبرده از محدثین بنام و مشهور و از بزرگان حفاظ مورد اعتماد و وثوق است، از افاضل محدثین گرفته و افاضل از او اخذ و به حدیث او منتفع شده اند، و کتاب او «حلیة الاولیاء» از بهترین کتب است، و ذهبی در جلد 3 تذکره اش ص 292 از قول ابن مردویه نقل کرده که: ابونعیم در زمان خود کسی بوده که طالبان حدیث برای درک مجلس و بهره گیری از او بار سفر می بستند و به سوی او می شتافتند، و در افق اقطار جهان احدی در قوه حفظ و سندیت کلام چون او نبوده، او یگانه حافظ دنیا (در زمان خود) بوده، همگان در نزد او جمع می شدند و هر یک از حاضرین به نوبه خود در هر روز آنچه از احادیث مورد نیازش بود تا نزدیک ظهر در محضرش قرائت می نمود و تصحیح می کرد، از او احادیثی در غدیر خم و در داستان (مناشده) رحبه و در باب احتجاج عمر بن عبدالعزیز و در نزول آیه تبلیغ و آیه اکمال دین درباره علی (ع) روایت شده که بسیاری از اسناد آن صحیح و رجال آن ثقه هستند.
14- ابوعلی حسن بن علی بن محمد تمیمی؛ واعظ معروف به (ابن المذهب) (در سال 444 در سن 89 سالگی وفات یافته) خطیب در جلد 7 تاریخش ص 390 شرح حال او را ثبت و گفته که: مسموعات او نسبت بمسند احمد از قطیعی صحیح است، مگر در بعض اجزاء آن که اسم او در آنها الحاق شده. ابن کثیر (در جلد 12 ص 94 «البدایة و النهایه») از قول ابن جوزی گوید: «این امر موجب قدح و نکوهش سماع او نخواهد بود، زیرا پس از تحقق موضوع (اعتماد به آنچه شنیده) رواست، که نام خود را به آنچه شنیدن آن محقق شده ملحق نماید، او در مورد مناشده رحبه به لفظ عبدالرحمن ابن ابی لیلی روایتی نقل نموده است.»
15- حافظ، اسماعیل بن علی بن حسین ابوسعید رازی؛ معروف به (ابن سمان) متوفای 445، ابن عساکر در جلد 3 تاریخش ص 35 شرح حال او را ذکر و گفته: «نامبرده از عده مشایخ و استادان حدیث در حدود چهارصد نفر استماع حدیث کرده، در عصر و زمان خود پیشوای معتزله بوده و از بزرگان حفاظ است، در او زهد و ورع مشهود بوده.» و عمر کلبی گوید: «نامبرده بزرگ و استاد عدلیه (یعنی معتزله) و عالم و فقیه و متکلم و محدث آن گروه بوده و در قرائت ها و حدیث و شناسائی رجال و انساب و فرایض و حساب و شروط و مقدورات پیشوائی بلامعارض بوده، و نیز در فقه ابی حنیفه پیشوا بوده...» و از این قبیل کلمات رسا در ستایش او.
16- حافظ- احمد بن حسین بن علی ابوبکر بیهقی؛ در سال 458 در سن 74 سالگی وفات یافته، اکثر از باب تذکره و تاریخ، شرح حال او را ذکر کرده اند، سبکی در جلد 3 «طبقات» ص 3 گوید: «امام بیهقی یکی از ائمه مسلمین و راهنمایان اهل ایمان و دعوت کنندگان به سوی حبل الله متین بوده، فقیهی است بزرگوار، حافظی است کبیر، اصولیی است برجسته و جامع، زاهدی است با ورع، بنده خالصی است برای خداوند، که قیام به یاری مذهب از اصول و فروع نموده، کوهی است از کوههای علم.» و ابن اثیر در جلد 10 «کامل» ص 20 گوید: «نامبرده در حدیث و فقه بر مذهب شافعی پیشوا بوده، و در این رشته ها مصنفات متعددی دارد، یکی از آنها سنن کبرای او است مشتمل برده مجلد و غیر آن از تصنیف های پسندیده او، نامبرده موصوف به عفت و زهد بود، روایتی از او در حدیث روزه غدیر باسناد صحیح که رجال آن ثقه هستند آمده که در آن موضوع نزول آیه اکمال نیز ذکر شده است.»
17- حافظ- ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر نمری قرطبی؛ (در سال 368 متولد و در 463 وفات یافته)، کتاب «استیعاب» تألیف او است، ذهبی در جلد 3 تذکره اش ص 324 گوید: «امام- شیخ الاسلام- حافظ مغرب- ابوعمر در میان (علماء) عصر و زمان خود در حفظ و اتقان آقائی و سروری یافت.» و ابوالولید باجی گوید: «مانند ابی عمر در علم حدیث، در اندلس نبود، نامبرده در طلب و به دست آوردن حدیث مداوم کوشید و چنان تسلط و تخصصی در آن یافت که بر پیشینیان خود از رجال اندلس برتری و تفوق یافت، و در عین تفوق و برتری که، در علم بروایت و اثر و بینش کامل به فقه و معانی احراز نموده بود.» در علم انساب و اخبار نیز بسط و تسلط بسیاری یافت و نامبرده پای بند به دین و دارای شهرت فراوان و مورد وثوق و دارای حجیت و صاحب سنت و پیروان بود، نامبرده در آغاز امر (از حیث عقیده) ظاهری و اخباری بود، سپس به روش مالکی درآمد و در عین حال به فقه شافعی میل و رغبت بسیاری داشت.
18- حافظ- احمد بن علی بن ثابت ابوبکر خطیب بغدادی؛ متوفای 463، ابن اثیر در جلد 10 «کامل» ص 26 گوید: «نامبرده در زمان خود پیشوای جهانی بوده» و سبکی در جلد 3 «طبقات» ص 12- 16 شرح حال او را ذکر و او را بسیار مورد ستایش قرار داده، و از قول ابن ماکولا گوید: «ابوبکر (خطیب) آخرین شخصیتی بود از کسانی که ما از حیث معرفت و حفظ و اتقان و ضبط حدیث رسول خدا (ص) و تسلط در تشخیص علل و اسانید آن و تشخیص صحیح و غریب و فرد و منکر و مطروح آنها مشاهده نمودیم، و در میان بغدادیها بعد از ابوالحسن دارقطنی مانند او نبود.» شرح حال کامل و رسائی نیز از او در جلد 1 تاریخ ابن عساکر در ص 398 مذکور است.
19- مفسر کبیر ابوالحسن بن احمد بن محمد بن علی بن متویه (یا بر طبق ضبط ابن خلکان متویه)- واحدی- نیشابوری-؛ متوفای 468، ابن خلکان در جلد 1 تاریخش ص 361 گوید: «نامبرده در نحو و تفسیر استاد عصر خود بوده و در تصانیف خود سعادت و توفیق نصیب او گشته، به طوری که در نظر عموم نیکو آمده و مدرسین در درسهای خود از آنها نام می برند، از جمله تصانیف او «الوسیط» و «البسیط» و «الوجیز» در تفسیر، و کتاب «اسباب النزول» از او است حدیث غدیر منسوب به او روایت شده و در مورد نزول آیه تبلیغ درباره علی (ع) پیرامون واقعه غدیر نیز حدیثی از نامبرده منقول است.»
20- حافظ- مسعود بن ناصر بن عبدالله بن احمد ابوسعید سجزی (سجستانی)؛ متوفای 477، ذهبی در جلد 4 تذکره اش ص 16 شرح حال او را ثبت و او را به عنوان: حافظ- فقیه- یاد کرده که برای به دست آوردن حدیث سفرها کرده و در نتیجه تصنیفاتی فراهم ساخته، و محمد بن عبدالواحد دقاق گوید: «در میان محدثین از حیث اتقان و نیروی ضبط بهتر از او نیافتم.» و ابن کثیر در جلد 12 تاریخش ص 127 درباره او گوید: «در راه جمع حدیث رنج سفر برده و حدیث بسیار از اساتید فن استماع نموده و کتب گرانبهای بسیار گرد آورده، نامبرده خوش خط و صحیح النقل و حافظ و ضابط بوده، کتابی درباره حدیث غدیر اختصاص داده است.»
21- ابوالحسن علی بن محمد جلابی شافعی؛ معروف به (ابن المغازلی) متوفای 483، کتاب او «مناقب» نمودار بارزی است از مراتب احاطه و تسلط او در حدیث و فنون آن.
22- ابوالحسن علی بن حسن بن حسین قاضی خلعی؛ اصلا موصلی است و خانه او در مصر است، و در آنجا در سال 405 متولد شده و در 492 وفات یافته، سبکی در جلد 3 طبقاتش ص 296 شرح حال او را نگاشته و گوید: «نامبرده در عصر خود در مصر مرکز اسناد و اخبار بوده» و ابن سکره گوید، «فقیهی است دارای تصانیف، متصدی مقام قضاوت شد و فقط یک روز داوری کرد و سپس از مقام خود مستعفی و در قرافه گوشه نشینی و انزوا اختیار نمود.» نامبرده بعد از (حبال) در مصر مرکز اسناد بوده، حدیث مناشده رحبه از کتاب او (خلعیات) به لفظ زید بن یثیع نقل شده است.
23- حافظ- عبیدالله بن عبدالله بن احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن حسکان ابوالقاسم حاکم نیشابوری- حنفی؛ معروف به (ابن الحداد حسکانی) ذهبی در جلد 3 تذکره اش صفحه 390 شرح حال او را درج و گوید: «نامبرده دارای اتقان بوده و عنایت و توجه تمامی به علم حدیث داشته، مردی سالخورده و دارای اسناد عالی بوده، (حدیث را) تصنیف و گردآوری نموده، نامبرده بعد از سال 490 وفات یافته، کتابی جداگانه درباره حدیث غدیر نوشته، دو حدیث از او در مورد آیه اکمال دین و آیه سأل سائل در واقعه غدیر آمده است.»
24- ابومحمد احمد بن محمد بن علی عاصمی؛ یکی از پیشوایان قرن پنجم، مؤلف کتاب «زین الفتی در شرح سوره هل اتی» و این کتاب تسلط و احاطه او را در تفسیر و حدیث و ادب نشان می دهد، چنانکه ضمن آن مخالفت و انکار شدید او را بر رفص و تشیع آشکار می سازد! در کتاب مزبور «زین الفتی» حدیث غدیر را به طرق مختلفه با بررسی در اسناد آن روایت نمود.
منـابـع
علامه عبدالحسین امینی- ترجمه الغدیر فى الکتاب و السنه و الادب- جلد 1 بخش اول صفحه 177
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها