مال و ثروت از نظر دین اسلام

فارسی 4709 نمایش |

نظر اسلام درباره ثروت و مال
ممکن است کسی بپندارد که‏ اسلام اساسا ثروت را مطرود و به عنوان یک امر پلید و دور انداختنی‏ می‏شناسد. چیزی که پلید و مطرود و دورانداختنی است دیگر مقرراتی‏ نمی‏تواند داشته باشد. به عبارت دیگر مکتبی که نظرش درباره یک شی‏ء معین این است که آن چیز دورافکندنی است آن مکتب نمی‏تواند مقرراتی‏ درباره آن چیز داشته باشد و همه مقرراتش این خواهد بود که آن چیز را به‏ وجود نیاورید، دست به آن نزنید، دست به دست نکنید، مصرف نکنید، همچنانکه درباره مشروب چنین مقرراتی آمده است: «لعن الله بایعها و مشتریها و آکل ثمنها و ساقیها و شاربها؛ خدا لعنت کند فروشنده و خریدار شراب و خورنده پول آن و تقسیم کننده و خورنده آن». جواب این است که این نظر، اشتباه بزرگی است. در اسلام مال و ثروت‏ هیچوقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله‏ اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین‏ مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع‏ مال) حرام قطعی است.
این اشتباه از آنجا ناشی شده که اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه‏ کرده است. به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد و دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد تحریم کرده است. نظر منفی قرآن کریم درباره هدف قرار دادن پول و ثروت در این آیه آمده است: «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی‏ سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم؛ کسانی که طلا و نقره را گنجینه می سازند و در راه خدا انفاق نمی کنند را به مجازات دردناکی بشارت ده» (توبه/ 34). نام این حالت حرص و آز است که اسلام با آن مخالف است. همچنین اگر پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی و بیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، چنین چیزی را محکوم کرده است. در این حالت پول خواستن توام است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی‏ در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی. نقطه مقابل، این‏ است که انسان پول را به عنوان یک وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف کلی است که انسان پول را برای آن هدف می‏خواهد. حدیثی است از پیامبر اکرم: «نعم المال الصالح للرجل الصالح؛ مال حلال مرد صالح را سزاست». مولوی مضمون این حدیث را به نظم آورده می‏گوید:
مال را گر بهر دین باشی حمول *** نعم مال صالح خواندش رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است *** ور بود در زیر کشتی پشتی است
تشبیه ثروت و انسان به دریا و کشتی از آن نظر که در یک وضع او را غرق می‏کند و در خود محو می‏کند و شخصیت او را محو می‏سازد و در صورت دیگر نه تنها ضربه به شخصیت او نمی‏زند، وسیله ‏ای منحصر است برای‏ رسیدن به مقصد و تکمیل او شخصیت خود را، فوق العاده تشبیه خوبی است. قرآن می فرماید: «ان الانسان لیطغی أن رآه استغنی؛ به راستی انسان هنگامیکه خود را بی نیاز می بیند دچار سرکشی می شود» (علق/ 6). این آیه نقش پول را در فاسد کردن شخصیت انسانی بیان می‏کند. همچنین آیات کریمه زیر نیز به همین مطلب اشاره دارد: «و لا تطع‏ کل حلاف مهین* هماز مشاء بنمیم* مناع للخیر معتد اثیم* عتل بعد ذلک‏ زنیم* ان کان ذا مال و بنین* اذا تتلی علیه آیاتنا قال اساطیر الاولین؛ و از کسی که بسیار قسم می خورد و پست است پیروی مکن* کسی که بسیار عیب جو و به سخن چینی رفتار می کند* مانع کار خیر می شود و متجاوز و گناهکار است* علاوه بر اینها کینه توز، پرخور، خشن و بدنام است* مبادا بخاطر اینکه صاحب مال و فرزندان است از او پیروی کنی* هنگامیکه آیات بر او خوانده می شود،‌ می گوید: اینها افسانه های خرافی پیشینیان است» (قلم/ 10-15). و نیز آیه کریمه: «زین للناس حب الشهوات من النساء و البنین و القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضه و الخیل المسمومه؛ دوستی امور مادی از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز در نظر مردم جلوه داده شده است» (آل عمران/ 14). همان طور که هدف دور انداختن و ترک گفتن عملی زن و فرزند نیست، هدف دور افکندن پول و ثروت هم نیست!

دلایل نگرش مثبت اسلام به ثروت
اسلام که پول پرستی را محکوم کرده است پول و ثروت را محکوم نکرده است‏، زیرا:
الف. تولید ثروت مانند کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره توصیه شده است‏.
ب. مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است.
ج. مصرف رساندن ثروت از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع‏ تجمل و اسراف که مفسد انسان است توصیه شده است.
د. تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است
ه. مقررات سخت قضائی و جزائی در مورد حیف و میل‏ها و سرقتها و خیانتها وضع شده است.
و. دفاع از مال در حکم جهاد و کشته در این راه شهید تلقی شده است.
ز. برای مال بر انسان حقوقی قائل شده است.
ح. خود ثروت در کمال صراحت در قرآن کریم به عنوان خیر نامیده‏ شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه‏ للوالدین و الاقربین؛ بر شما نوشته شده در هنگامیکه یکی از شما را مرگ فرا رسد اگر چیز نیکویی (مالی) از خود به جای گذارده برای پدر و مادر و نزدیکان بطور شایسته وصیت کند» (بقره/ 180).

منـابـع

مرتضی مطهری- نظری به اقتصاد اسلامی- صفحه 15-17

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد