هدف پیامبر گرامی از صدور قطعنامه

فارسی 3105 نمایش |

اصولا هدف از تشکیل حکومت اسلامی، دعوت به یکتاپرستی واشاعه ی توحید و برچیدن هر نوع بت پرستی است. پیامبر از جانب خدا وظیفه دارد که با روش های گوناگون (از استدلال و برهان و پند و نصیحت گرفته تا سرحد جبر و زور) بت و بت گرا را از صحنه ی روزگار برافکند، در این صورت چگونه می تواند در محیط حکومت خود چنین افرادی را به رسمیت بشناسد و به آنان آزادی عمل بدهد. هرگاه خاورشناسی در هدف پیامبران و برگزیدگان آنان که از جانب خدا، برای پاکسازی محیط از لوث شرک مبعوث شده اند، بیندیشد و بداند که آنان برای توحید عبادت و تثبیت یگانه پرستی آمده اند اگر منصف باشد قطعا حق را می پذیرد.
پیامبران بسان رؤسای حکومت های دموکراسی نیستند که از طرف اکثریت مردم برگزیده شده باشند تا در قانون گذاری و تشریع خود، از افکار عمومی الهام بگیرند و اگر مردم روزی بر وجود مشرک صحه گذاردند آنان نیز آنان را بپذیرند. بلکه آنان از جانب خدا روی خط و مشی معینی برانگیخته شده اند و هدف از بعثت آنان دعوت به یکتاپرستی و بازداری مردم از پرستش غیر اوست. هرگاه بپذیریم که آنان از جانب خدا برانگیخته شده اند و نیز بپذیریم که هدف آنان بسیار مقدس و حیاتی است؛ در این صورت، این نوع انتقادها جز انتقادات کودکانه چیز دیگری نخواهد بود. شاید در جهان هدفی مقدس تر از مبارزه با شرک و بت پرستی نباشد در این صورت باید دید که رهبر عالیقدر، از چه وسائلی برای این هدف استفاده کرده و در وصول به آن، چگونه اصول انسانی را رعایت نموده است.
پیامبر گرامی (ص)، سیزده سال تمام در مکه از طریق پند و اندرز و تشریح مفاسد شرک و بت پرستی، مشرکان را به حق و حقیقت دعوت نمود و این مطلب به قیمت مهاجرت او از مکه به مدینه تمام گردید و اگر هجرت نمی کرد جان خود را از دست می داد. پس از ورود به مدینه و گرایش «اوس و خزرج» و گروهی از قبایل اطراف به اسلام، باز نیروهای مشرک دست از او برنداشته کرارا مدینه را مورد هجوم و تاخت و تاز خود قرار دادند که رشادت و دلاوری سربازان اسلام، حملات آنان را خنثی ساخت و مقاومت پیامبر سبب گردید که اسلام و یکتا پرستی در سطح کشور حجاز، گسترش یابد و دولت جوان اسلام تشکیل گردد و تمام پایگاههای شرک سقوط کند و در تصرف مسلمانان قرار گیرد.
آیا تکلیف یک رهبر دلسوز و علاقمند به سرنوشت انسانها، درباره ی گروهی که پس از سپری شدن دوران نرمش و پند و اندرز در ایام اقامت سیزده سال در مکه و پس از بیست و هفت بار نبرد با شخص پیامبر گرامی (ص)، (غزوات) و پس از پنجاه و پنج بار جنگ با گروههای اعزامی از جانب پیامبر گرامی (ص)، در اطراف کشور؛ باز دست از عادت زشت و روش ضد انسانی خود برنمی داشتند چه بود؟ جز این که از طریق قطعنامه ی شدید اللحن آنان را میان ترک یک عمل زشت و یا آمادگی برای نبرد مخیر سازد؟ اگر چنین نمی کرد راه دیگری برای اصلاح آنان وجود داشت؟ 

 

منـابـع

جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 7 صفحه 128

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

بـرای اطلاعـات بیشتـر بخوانیـد