دلداری دادن به رسول خدا و تهدید و تکذیب کنندگان
فارسی 4181 نمایش |سراسر دوران دعوت رسول گرامی اسلام مملو است از مشکلات طاقت فرسایى که دشمنان اسلام براى مؤمنان و شخص رسول گرامی اسلام (ص) فراهم ساخته بودند، آنها را اذیت و آزار مى کردند و از خانه و کاشانه شان به جرم یکتاپرستى آواره مى ساختند.
خداوند در آیه 42 سوره ی حج از یک سو دلدارى به پیامبر (ص) و مؤمنان مى دهد و از سوى دیگر عاقبت شوم کافران را روشن مى سازد: «و إن یکذبوک فقد کذبت قبلهم قوم نوح و عاد و ثمود؛ اگر تو را تکذیب کنند غمگین مباش، چرا که پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود، پیامبرانشان را تکذیب کردند.»
این آیه تسلیت رسول خدا (ص) است. به این بیان که تکذیب قوم او چیز نوظهورى نیست چون قبل از ایشان امتهاى بسیار بودند که پیغمبران خود را تکذیب کردند. و هم انذار و تهدید تکذیب کنندگان است. به این بیان که سرانجام امتهاى گذشته، به جرم تکذیبشان، هلاکت و ابتلاء به عذاب خداى تعالى بوده. از جمله امتهاى مذکور یکى قوم نوح و عاد (که قوم هود پیغمبر بودند) و ثمود (که قوم صالح پیغمبر بودند) و قوم ابراهیم، قوم لوط و اصحاب مدین (یعنى قوم شعیب) است، و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط، این دو پیامبر بزرگ را تکذیب نمودند. «و قوم إبراهیم و قوم لوط» (حج/ 43)
نیز تکذیب موسى را نام مى برد. «و أصحاب مدین و کذب موسى؛ مردم سرزمین مدین، به تکذیب شعیب برخاستند، و موسى از سوى فرعون و فرعونیان تکذیب شد.» (حج/ 44)
بعضى گفته اند: اگر نفرمود "قوم موسى"، بدین خاطر است که قوم موسى بنى اسرائیل بود که به وى ایمان آوردند و تکذیب کنندگان موسى فرعون و قوم او بودند. همانگونه که این مخالفتها و تکذیبها موجب سستى این پیامبران بزرگ در دعوتشان به سوى توحید و حق و عدالت نگشت، مسلما در روح پاک و پر استقامت تو نیز اثر نخواهد گذارد.
ولى این کافران کوردل تصور نکنند براى همیشه مى توانند به این برنامه هاى ننگین ادامه دهند: «فأملیت للکفرین ثم أخذتهم فکیف کان نکیر؛ من در گذشته به کافران مهلت دادم، تا امتحان خود را کاملا بدهند، و بر آنها اتمام حجت شود، و غرق ناز و نعمت گردند، سپس آنها را زیر ضربات مجازات گرفتم. [بنگر] عقوبت من چگونه بود؟» (حج/ 44)
کلمه ی "املاء" به معناى مهلت دادن و تاخیر اجل است. و کلمه ی "نکیر" به معناى انکار است. و معناى آیه این است که: من به کافرینى که رسول خدا را انکار و تکذیب کردند مهلت دادم، پس آن گاه آنان را گرفتم (کلمه گرفتن کنایه از عذاب است) پس انکار من ایشان را در تکذیب و کفرشان چگونه بود؟ این تعبیر هم کنایه از نهایت درجه انکار، و شدت عقاب است.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد 14 صفحه 548
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 14 صفحه 124
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها