اخلاص در اعمال و نیات؛ یکی از ارکان استعاذه
فارسی 3060 نمایش | در درگاه خداوند اگر ارزشی است برای نیت خالص است، انما الاعمال بالنیات – اگر نیت خدائی و عمل هم تنها برای خدا شد او را به مقامات عالیه می رساند، ولی اگر به نیت شیطانی باشد یا مخلوط از شیطانی و رحمانی شد هر چند به دلش مرتب بگذراند "قربة الی الله"، به ظاهر خوبی که باشد ارزشی ندارد. در سوره مبارکه اسراء آیه 84، خداوند مهربان می فرماید: «قل کل یعمل علی شاکله فربکم اعلم بمن هو اهدی سبیلا»؛ بگو هر کس طبق روش و خلق و خوی خود عمل می کند. پروردگار شما، آنها را که راهشان نیکوتر است، بهتر می شناسد.
شاکله به معنی: سجیه است، یعنی ذات و حقیقتش هر جور باشد عملش بر طبق آنست، اگر رحمانی است کارهایش همه خیر و رحمت است، به هر کمی که باشد مقبول این درگاهست، لکن اگر شاکله خراب و شیطانی باشد، دنیوی و مادی و پست باشد، رفتار و گفتارش همه ضایع است چون از منشأ خراب صادر می شود. پس باید نخست این شاکله را درست کرد تا عمل که بر طبق آن واقع می گردد درست باشد.
بر سر دو راهی
هر انسانی در ابتدای تکوین و خلقتش بین دو راه است، یعنی ابتدا در ذاتش چیزی نیست ولی خواهی نخواهی یکی از این دو راه را می گیرد، بعین مثل لوح پاک و بی نقش است که می شود بهترین خطها و نقشها را روی آن نگاشت، چنانچه می شود زشت ترین صورتها و بدترین هیولاها را بر آن ثبت کرد، هم می شود مطالب صحیح و نافع و هم مطالب مضر نگاشت، بشر هم ابتدا بر سر راهی رحمانی و شیطانی، دنیوی و اخروی، مادی و روحانی است تا به کدام طرفش متوجه گردد، به هر طرفی که روی آورد کم کم شاکله و سجیه اش به آن بسته می گردد، تمام حرکاتی که از او سر می زند آنچه به چشم می بیند، به گوش می شنود، حتی لقمه غذائی که می خورد، تمام اینها شاکله ساز است، هر حرفی که می زنی روی شاکله اثر می گذارد، ذاتت حقیقت متأثر می گردد، نخستین اثرش در نفس خودت می باشد.
ناله شیطان از دست مخلصین
اگر اهل اخلاص هستی یا یکجا سر و کاری داری، خدا را در شئونت مؤثر می دانی و لاغیر، جاه و مال دنیا چیست که در نیت تو تأثیر بگذارد، عزت از خداست و ذلت هم از او است، مرض از او و شفا نیز از او است «الا الی الله تصیر الامور»؛ همه کارها به خدا برمی گردد. (شوری/ 53) اگر کسی اینجور به در خانه خدا آمد شیطان از دستش ناله می کند. در محجة البیضاء روایت می کند در قیامت اولین محاکمه ای که می شود درباره سه طایفه است: نخست علماء؛ عده ای از آنان را که در محکمه عدل الهی حاضر می کنند و از آنان می پرسند شما در دنیا چه کردید؟ علمی به شما دادیم شما با آن چه کردید؟ گویند پروردگارا تو شاهدی که در دنیا نشر علم می دادیم، به درس اشتغال داشتیم، کتاب می نوشتیم و مردم را راهنمایی می کردیم. در جوابشان گویند دروغ می گوئید هر چه می کردید برای این بود که بگوئید شما دانائید، علامه اید، جلوه نفس بود، بلی کمال خودش را می خواسته ظاهر سازد بالجمله گویند مزدت را گرفتی.
دوم مالدارانی را می آورند که مالشان را در راه خیر صرف کرده اند (نه آن بدبختهائی که حسرت به گور بردند) گویند با مالی که خدا به شما داد چه کردید؟ گویند خدایا تو شاهدی که در راه تو انفاق کردیم، بنای خیر کردیم، به فقرا همراهی نمودیم، جوابشان می دهند: دروغ می گوئید خرج کردید تا مردم بگویند فلانی سخاوت دارد، اسمتان را در روزنامه ها بنویسند و در رادیو بخوانند دیگر از خدا طلبی ندارید (و لذا فرمود هفت طایفه اند که در قیامت زیر سایه عرش هستند.... از آنجمله کسی که انفاق کند در پنهانی چنان بدهد که اگر به دست راستش میدهد دست چپش نفهد، یعنی در نهایت خفا این کار را بکند که احدی جز خدا از آن آگاه نشود مانند زین العابدین (ع) که عبا بر سر می کشید تا کسی او را نشناسد حتی بعضی از همان افرادی که امام به آنها کمک میکرد پشت سر آقا بد می گفتند و اعتراض میکردند که چرا علی بن الحسین (ع) بما کمک نمی کند، چون حضرت را هنگام انفاق کردن به آنها نمی شناختند اما اگر میلیونها خرج کند برای هوای نفس و نظر خلق یک غاز قیمت ندارد، نزد خدا ارزشی نخواهد داشت).
سومین محاکمه، بعضی از شهدایند که در معرکه جنگ در جهاد در راه خدا کشته شده اند، از ایشان می پرسند شما چه کرده اید؟ گویند پروردگارا تو دانائی که ما عزیزترین متاع خود را که جان عزیز باشد در راه تو دادیم، زخمها خوردیم، ناراحتی ها تحمل کردیم، به آنها گویند خدا از سر شما آگاه است، وقتی بمیدان جنگ آمدید نیت شما این بود که شجاعت خود را ظاهر سازید، به خلق جلوه دهید که قدرت دارید تا شما را مدح کنند، خلاصه با پروردگارتان کاری نداشتید دیگر از خدا طلبی ندارید. خداوند در سوره اسراء آیه 18 و 19 میفرماید: "هر کس خواهان [دنیاى] زودگذر است به زودى هر که را خواهیم [نصیبى] از آن میدهیم آنگاه جهنم را که در آن خوار و رانده داخل خواهد شد براى او مقرر میداریم
بنابراین اخلاص در عمل، با پناه بردن بر خدای واحد مهربان مسیر خواهد شد و انسان را از شر شیطان مصون خواهد داشت.
منـابـع
سید عبدالحسین دستغیب- استعاذه- صفحه 149-150 و 164-165 و 179
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها