بررسی مسأله قیمومت مرد بر زن
فارسی 7129 نمایش | اگر زن در مقابل مرد و مرد در مقابل زن به عنوان دو صنف مطرح است، هرگز مرد قوام و قیم زن نیست و زن هم در تحت قیمومیت مرد نیست. بلکه قیمومت مربوط به موردی است که زن در مقابل شوهر و شوهر در مقابل زن باشد. قوام بودن در این مقام نیز نشانه کمال و تقرب الی الله نیست، همچنانکه در وزارتخانه ها، مجامع، جامعه ها، افرادی هستند که قوام دیگری یعنی مدیر، مسئول و رئیس و مانند آن هستند اما این مدیریت، فخر معنوی نیست بلکه یک مسئولیت اجرایی است و ممکن است کسی که ریاست آن مؤسسه را به عهده ندارد خالصانه تر از قیم کار بکند و پیش خدا مقرب تر باشد. قوام بودن مربوط به مدیریت اجرایی است، زیرا که قرآن می فرماید: «الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما أنفقوا من أموالهم؛ مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج می کنند.» (نساء/ 34)
توانایی مرد در مسائل اجتماعی و شم اقتصادی و تلاش و کوشش برای تحصیل مالی و تأمین نیازمندی های منزل و اداره زندگی بیشتر است. و چون مسئول تأمین هزینه، مرد است سرپرستی داخله منزل هم با مرد است اما این چنین نیست که از این سرپرستی بخواهد مزیتی به دست آورد و بگوید من چون سرپرستم پس افضل هستم بلکه این کار اجرایی است، وظیفه است نه فضیلت، روح قیوم و قوام بودن وظیفه است و این چنین نیست که قرآن به زن بگوید تو در تحت فرمان مرد هستی، بلکه به مرد می گوید تو سرپرستی زن و منزل را به عهده داری. اگر این به صورت تبیین وظیفه تلقی شود نه اعطای مزیت، آنگاه روشن می شود «الرجال قوامون علی النساء» یعنی («یا ایها الرجال کونوا قوامین» یعنی ای مردها شما به امر خانواده قیام کنید) همانطوری که برای مسائل قضایی می فرماید: «کونوا قوامین بالقسط شهداء لله؛ پیوسته به عدالت قیام کنید و براى خدا گواهى دهید.» (نساء/ 135)
«الرجال کونوا قوامین علی النساء» گرچه جمله خبریه است ولی روحش انشا است یعنی ای مردها قوام منزل باشید، سرپرست منزل باشید، کارها را در بیرون انجام دهید، اداره زندگی را در منزل عهده بگیرید، زیرا آسایش و آرامش زندگی مرد، در خانه است، این آیه شریفه می فرماید: «و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم أزواجا لتسکنوا الیها؛ و از نشانه هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید.» (روم/ 21)
آنچه در تعبیرات روایی آمده است «لیاوی الیها» برابر همین تعبیر قرآنی است. «الرجال قوامین علی النساء» به این معنا نیست که زن اسیر مرد است و مرد قوام، قیوم و مدیر است و می تواند به دلخواه خود عمل کند. هرگز این تکلیف نیامده فتوای یک جانبه بدهد و به مرد بگوید تو فرمانروا هستی و هر چه می خواهی بکن، بنابراین، اگر اسلام این دو حکم الزامی را در کنار هم ذکر کند و به زن در مقابل شوهر دستور تمکین می دهد و به مرد در مقابل زن دستور سرپرستی می دهد، تنها بیان وظیفه و جریان امور خانواده است و هیچ یک نه معیار فضیلت است و نه موجب نقض.
در نتیجه، اولا، «الرجال قوامین علی النساء» مربوط به زن در مقابل شوهر است نه زن در مقابل مرد. ثانیا، این قیمومیت معیار فضیلت نیست بلکه وظیفه است. ثالثا، قیم بودن زن و مرد در محور اصول خانواده است. گاهی زن قیم مرد است و گاهی مرد قیم زن. و در اصول خانوادگی بسیاری از مسائل عوض می شود. اطاعت فرزند چه پسر و چه دختر از ساحت مقدس پدر و مادر واجب است، و اگر فرزند کاری بکند که پدر یا مادر برنجد عاق پدر و مادر می شود و عقوق والدین حرام است، بنابراین اگر مادر فرزند را از کاری نهی کرد و گفت: این کار مایه آزردگی من می شود. در اینجا اطاعت مادر واجب می شود و پسر نمی تواند بگوید که من چون در رتبه اجتهاد به سر می برم یا مهندس و طبیب شده ام، دیگر تحت فرمان مادر نیستم و در حقیقت در چنین مواردی زن بر مرد قیم است، مادر بر پسر قیم است گرچه پسر مجتهد و یا متخصص باشد. در مسائلی که مربوط به داخل خانواده زن و شوهر، مادر و فرزند و پدر و فرزند یک سلسله حقوق متقابلی داند. و رابعا این قیمومیت طبق شرایط ضمن عقد قابل تحدید و یا واگذاری است.
منـابـع
آیت الله عبدالله جوادی آملی- زن در آئینه جلال و جمال- صفحه 391-393
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها