دستاوردهای ایمان مذهبی

فارسی 4413 نمایش |

مطلبی که لازم است مورد توجه واقع شود این است که تنها ایمان مذهبی قادر است که انسان را به صورت یک "مؤمن" واقعی در آورد، هم خود خواهی و خود پرستی را تحت الشعاع ایمان و عقیده و مسلک قرار دهد و هم مدعی "تعبد" و "تسلیم" در فرد ایجاد کند به طوری که انسان در کوچک ترین مسئله ای که مکتب عرضه می دارد به خود تردید راه ندهد و هم آن را به صورت یک شی ء عزیز و محبوب و گرانبها در آورد در حدی که زندگی بدون آن برایش هیچ و پوچ و بی معنی باشد و با نوعی غیرت و تعصب از آن حمایت کند.
گرایش های ایمانی مذهبی موجب آن است که انسان تلاش هایی علی رغم گرایش های طبیعی فردی انجام دهد و احیانا هستی و حیثیت خود را در راه ایمان خویش فدا سازد این در صورتی میسر است که ایده انسان جنبه تقدس پیدا کند و حاکمیت مطلق بر وجود انسان بیابد تنها نیروی مذهبی است که قادر است به ایده ها تقدس ببخشد و حکم آنها را در کمال قدرت بر انسان جاری سازد.
گاهی افرادی نه از راه ایده و عقیده مذهبی بلکه تحت فشار عقده ها، کینه توزی ها، انتقام گیری ها و بالاخره به صورت عکس العمل شدید در برابر احساس فشاره ا و ستم ها، دست به فداکاری می زنند و از جان و مال و همه حیثیات خود می گذرند، همچنان که نظایرش را در گوشه و کنار جهان می بینیم.
ولی تفاوت یک ایده مذهبی و غیر مذهبی این است که آنجا که پای عقیده مذهبی به میان آید و به ایده قداست ببخشد، فداکاری ها از روی کمال رضایت و به طور طبیعی صورت می گیرد. فرق است میان کاری که از روی رضا و ایمان صورت گیرد که نوعی انتخاب است، با کاری که تحت تاثیر عقده ها و فشار های ناراحت کننده درونی صورت می گیرد که نوعی انفجار است.
ثانیا اگر جهان بینی انسان، صرفا جهان بینی مادی و بر اساس انحصار واقعیت در محسوسات باشد، هر گونه ایده پرستی و آرمان خواهی اجتماعی و انسانی بر خلاف واقعیات محسوسی است که انسان در آن هنگام در روابط خود با جهان احساس می کند.
آنچه نتیجه جهان بینی حسی است خود پرستی است نه ایده پرستی، ایده پرستی اگر بر اساس یک جهان بینی که نتیجه منطقی اش آن ایده است نباشد از حدود خیال پرستی تجاوز نمی کند، یعنی انسان باید جهانی مجزا از واقعیت های موجود در درون خود و از خیال خود بسازد و با همان خوش باشد ولی اگر ایده پرستی ناشی از دین و مذهب باشد، متکی به نوعی جهان بینی است که نتیجه منطقی آن جهان بینی پیروی از ایده ها و آرمان های اجتماعی است. ایمان مذهبی پیوندی است دوستانه میان انسان و جهان، و به عبارت دیگر نوعی هماهنگی است میان انسان و آرمان های کلی جهان، اما ایمان و آرمان های غیر مذهبی نوعی "بریدگی" از جهان و ساختن جهانی خیالی برای خود است که به هیچ وجه از جهان بیرون حمایت نمی شود.
ایمان مذهبی تنها یک سلسله تکالیف برای انسان علی رغم تمایلات طبیعی تعیین نمی کند، بلکه قیافه جهان را در نظر انسان تغییر می دهد، عناصری علاوه بر عناصر محسوس، در ساختمان جهان ارائه می دهد، جهان خشک و سرد مکانیکی و مادی را به جهانی جاندار و ذی شعور و آگاه تبدیل می کند. ایمان مذهبی تلقی انسان را نسبت به جهان و خلقت دگرگون می سازد.
ویلیام جیمس فیلسوف و روان شناس آمریکایی اوایل قرن بیستم می گوید:
«دنیایی که یک فکر مذهبی به ما عرضه می کند نه تنها همان دنیای مادی است که قیافه آن عوض شده باشد بلکه در ساختمان آن عالم چیزهای بیشتری است از آنچه یک نفر مادی می تواند داشته باشد.»
گذشته از همه این ها گرایش به سوی حقایق و واقعیاتی مقدس و قابل پرستش، در سرشت فرد فرد بشر هست. انسان کانون یک سلسله تمایلات و استعدادهای غیر مادی بالقوه است که آماده پرورش است تمایلات انسان منحصر به تمایلات مادی نیست و گرایش های معنوی صرفا تلقینی و اکتسابی نیست، این حقیقتی است که علم آن را تایید می کند.
ویلیام جیمس می گوید:
«هر قدر انگیزه و محرک میل های ما از این عالم سرچشمه گرفته باشد، غالب میل ها و آرزوهای ما از عالم ماوراء طبیعت سرچشمه گرفته، چرا که غالب آنها با حساب های مادی جور در نمی آید.»

منـابـع

مرتضی مطهری- انسان و ایمان- صفحه 42-45

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها