شان نزول آیات 6 تا 9 سوره نور
فارسی 3691 نمایش | یک نوبت در زمان پیغمبر اکرم (ص) و در حضور ایشان لعان عمل صورت گرفت که می گویند شأن نزول آیات 6 تا 9 سوره نور همان است. مردی به نام هلال بن امیه، روزی هراسان آمد خدمت رسول اکرم (ص) و گفت: یا رسول الله من به چشم خود زنم را دیدم که با فلان مرد زنا می کرد. پیامبر اکرم (ص) رویشان را برگرداندند. برای بار دوم و بار سوم نیز این سخن را بر زبان آورد و گفت یا رسول الله خدا خودش می داند که من راست می گویم و دروغ نمی گویم. همین آیات نازل شد و پیامبر اکرم (ص) بعد از نزول آیات، هلال بن امیه را احضار فرمود و زنش را هم احضار کرد. زنش از اشراف مدینه و فامیل دار و قبیله دار بود. هلال هم با فامیل و قبیله خودش آمد. برای اولین بار پیغمبر اکرم (ص) مراسم «لعان» را اجرا کرد. به مرد فرمود بیا چهار بار قسم بخور و خدا را گواه بگیر که راست می گویی، دفعه پنجم هم لعنت خدا بر تو اگر دروغگو باشی. آمد و با کمال رشادت اینها را گفت. به زن هم گفتند که چهار بار قسم بخور که شوهرت دروغ می گوید.
زن اول سکوت کرد و زبانش تقریبا بند آمد. نزدیک بود اعتراف کند نگاهی به چهره خویشاوندان خود کرد و (با خود) گفت: نه، من هرگز روی اینها را سیاه نمی کنم و اسباب خجلت اینها را فراهم نمی کنم. گفت: من این کار را می کنم. وقتی هلال بن امیه چهار بار خدا را قسم خورد و خواست خودش را لعنت کند پیغمبر اکرم (ص) فرمود بدان که عذاب آخرت از عذاب دنیا خیلی شدیدتر است، مبادا زن خود را به دروغ متهم کرده باشی؟ از خدا بترس!
گفت: نه یا رسول الله. خدا خودش می داند که من دروغ نمی گویم. به زن هم بعد از چهار شهادت، وقتی خواست بگوید «غضب خدا بر من ...» فرمود از غضب خدا بترس، آنچه در آخرت است از آنچه در دنیاست خیلی شدیدتر است، مبادا اگر حرف شوهرت حقیقت دارد او را تکذیب کنی! این بود که زبان زن بند آمد. یک مدتی هم توقف کرد و نزدیک بود اعتراف کند اما سرانجام این جمله را گفت. پیغمبر اکرم (ص) فرمود دیگر از این ساعت شما زن و شوهر یکدیگر نیستید.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 4- صفحه 26-25
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها