تعطیلی روز جمعه در بین مسلمانان
فارسی 8758 نمایش | در اسلام اعیاد سالیانه داریم و عید هفتگی. بعضی اعیاد سالیانه نه به علت حادثه ای که در آن روزها واقع شده "عید" نامیده شده است بلکه به اعتبار وضع خاصی که در ایام سال دارد عید اسلامی نامیده شده است مانند عید فطر، و اعیاد دیگری داریم که به مناسبت های خاص است مثل مبعث و مولودها. عید هفتگی که آن هم "عید" نامیده می شود همین شبانه روز جمعه است. در اسلام آن چیزی هم که عنوان عید دارد باز از مراسم عبادت خالی نیست. عید به معنای پایکوبی و مانند آن در اسلام نداریم.
شبانه روز جمعه اختصاصاتی دارد و برای یک سلسله عبادات اولویتی نسبت به سایر شب و روزها دارد که معمولا در کتابهایی که برای دعوات و زیارات نوشته اند ذکر شده است. برای یهود هم یک روز خاص روز هفته است که روز شنبه است و برای مسیحیت روز یکشنبه. قهرا این یک وظیفه عمومی است برای همه مسلمین که این اختصاص و خصوصیت جمعه را حفظ کنند. در همه دنیا در هر هفته یک روز تعطیل است و یک چنین تعطیلی ای ضرورت دارد. البته ما در اسلام تصریحی نداریم که حتما شبانه روز جمعه را تعطیل کنیم. در آیات پایانی سوره جمعه می خوانیم که به مردم اجازه داده شده است که بعد از مراسم جمعه باز به همان کارها و شغل های خودشان به عنوان یک امر مباح بپردازند. ولی قهرا دستورهای خاصی که در روز جمعه هست مثل عبادتهای بدنی یا رفت و آمدها و صله رحم که اگر در جمعه صورت گیرد اجر و ثواب بیشتری دارد، اقتضا می کند که آن روزی که مسلمان ها می خواهند تعطیل هفتگی خود قرار دهند همان روز جمعه باشد. مساله تعطیلی جمعه هم از آن مسائلی است که در بعضی کشورهای اسلامی از وقتی که استعمار آمد آن را تغییر داد. مثلا در پاکستان، انگلیسی ها از زمان ورودشان به هند سعی کردند همه سنت های آنها را به سنت های خودشان تبدیل کنند. از جمله اینکه روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تبدیل کردند. هنوز هم در پاکستان همین طور است، اگر یک چیزی برگشت، عود دادنش به حالت اول بسیار مشکل است. پاکستان اساسا به نام اسلام مستقل شد، یعنی پاکستان در مقابل هندوستان هیچ جهتی برای اینکه یک واحد مستقل باشد نداشت مگر جهت روحی و معنوی و فکری و ایمانی که ما مسلمانیم و شما هندو هستید و از نظر فرهنگ معنوی از یکدیگر جدا هستیم و نمی خواهیم با شما زندگی کنیم و می خواهیم مستقل شویم. در عین حال اینها که در مقابل هندی ها آنقدر مقاومت کردند هنوز این سنت مسیحی را در میان خودشان حفظ کرده اند، مبدا سالشان مبدا مسیحی و تعطیل هفتگی آنها هم یکشنبه است.
این را عرض می کنم برای این که ما باید توجه داشته باشیم به نغمه هایی که کم و بیش در مجله ها و در مقالات ادبی و به اصطلاح علمی و نیمه علمی شنیده می شود. می نویسند این برای ایران سبب رکود کارهاست که تعطیلات خودمان را جمعه قرار بدهیم در حالی که اکثریت مردم دنیا که ما با آنها سر و کار داریم تعطیلاتشان یکشنبه است. آن وقت ما مجبوریم که در هفته دو روز تعطیل داشته باشیم، روز جمعه به خاطر خودمان و روز یکشنبه برای اینکه دنیا تعطیلی دارد. پس ما برای اینکه کارمان بیشتر جریان داشته باشد، بیاییم تعطیلی جمعه را تبدیل به یکشنبه کنیم. درباره تاریخ هم می گویند: اکثریت مردم دنیا سال مسیحی را انتخاب کرده اند ولی ما سال هجری را انتخاب کرده ایم و این اسباب زحمت است که ما تاریخ خودمان را به هجری بنویسیم و آنها به مسیحی، پس بیاییم تاریخ هجری را به تاریخ مسیحی تبدیل کنیم. اینها همه مقدمه جذب شدن و مقدمه هضم شدن فرهنگی در هاضمه دیگران است.
مطلب دیگر که این آیه در آن مورد است، نماز جمعه است. اساسا جمعه و حتی اسم "جمعه" هم اسم اسلامی است یعنی قبل از اسلام این روز به نام روز جمعه نامیده نمی شد، اسمهای دیگری ذکر کرده اند. خود اسلام این اسم "جمعه" را گذاشت و چه اسم خوبی است. در میان اسمهای هفته کلمه "سبت" (شنبه)، ریشه یهودی دارد و کلمه "جمعه" یک لفظ عربی است و عربی الاصل است و این نشان می دهد که چرا این روز به نام جمعه نامیده شده است، به این دلیل که روز اجتماع مردم بوده است. در روزهای دیگر، هر کس به دنبال کار اختصاصی خودش است و در مدار شخصی خودش می چرخد. یک روز در هفته به این کار اختصاص داده شده است که افراد دور یکدیگر جمع شوند. در ایام هفته هر کس در یک مسیر و مداری است، روزی هم باید باشد که افراد دور هم جمع شوند، روز اجتماع. برای این روز یک کار بسیار بزرگ در اسلام تأسیس شد که فوق العاده کار مهمی بود و آن مساله "نماز جمعه" است.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 7- ص 87-85
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها