عجایب وجود گوسفند
فارسی 3150 نمایش |از آغاز پیدایش جهان، تاکنون، حیوانی را مانند گوسفند سراغ نداریم که وجودش، صددرصد به سود بشر باشد و هیچ گونه زیانی از ناحیه آن به بشر نرسیده باشد. بشر از پشم گوسفند بهره می برد، از شاخ گوسفند بهره می برد، از پوست گوسفند بهره می برد، از گوشت و استخوان گوسفند بهره می برد، از خون و روده گوسفند بهره می برد، از کود گوسفند بهره می برد. گوسفند، بشر را نمی گزد، دندان نمی گیرد، پاره نمی کند، لگد نمی زند. سرتاپای وجود این جانور چارپا، خدمتگزاری به انسان است و بس و کمترین آزاری از آن نسبت به انسان دیده نشده است.
گوسفندان، سه گروهند: گروه پشمی، گروه گوشتی، گروه شیری. سودمندترین ارمغان گوسفندهای پشمی برای بشر، پشم آنها است. پشم گوسفند، بخش خارجی پیکر انسان را می پوشاند و از گزند سرما و گرما محافظت می کند. ارزش دارترین هدیه گوسفندهای گوشتی برای بشر گوشت آنها می باشد که از بخش داخلی پیکر بشر را یعنی شکم را سیر می کند و از گزندهای گرسنگی محفوظش می دارد. ارجمندترین سوغات گوسفندهای شیری برای بشر، شیرهای آنها است. شیر گوسفند، برای بشر غذاست، دوا است. آب است، شراب است. شیر سودمندترین نوشیدنی است که تاکنون در دسترس بشر قرار گرفته است.
نکته قابل توجه آن است که خوراک طبیعی این سه گروه یکی است. هر چند بشر، خوراکهای آنها را گوناگون کرده تا فراورده بهتری از هر یک از این کارخانجات سه گانه بدست آورد، ولی خوراک طبیعی آنها یکسان است. اکنون، پرسشی چند بیش می آید: با آنکه غذای طبیعی سه گروه یک گونه است، چرا این غذا، در یک گروه، تبدیل به پشمی مانند حریر می شود و در گروه دوم تبدیل به گوشت و در گروه سوم تبدیل به شیر می گردد؟ چگونه می شود که از یک ماده اولیه، در کارخانجات یکجور، سه فرآورده گوناگون به دست آید؟ آن هم فراورده هائی که هیج کدام با دیگری همانند نیستند؟ آیا ممکن است کارخانه ای از یک ماده اولیه محصولاتی رنگارنگ و گوناگون بسازد، بدون آنکه مغز متفکر مهندسی فرزانه در کار باشد؟ عقل باور نمی کند که چنین چیزی، پی در پی و سالیان سال بوجود آید؛ بدون آنکه مهندسی دانشور و بینا آن را تحت نظر گرفته باشد. این مهندس کیست؟ خود گوسفندان که دانش و بینش ندارند. انسان هم که چنین قدرت و دانشی ندارد که از یک ماده اولیه با یکجور ابزار و آلات، محصولات گوناگونی بسازد. آیا چنین کارخانجاتی خودبخود بوجود آمده است؟
انسان خردمند، در حضور جمع عقلا، نمی تواند به این پرسش، پاسخ آری بدهد. چنانچه هنگامی که تنها باشد، وجدانش نمی گذارد، پاسخ آری بدهد. حل این مسئله آن است که مهندسی بسیار دانا، بسیار بینا، بسیار توانا که دانش او برتر از دانش انسانی است و بینش او بالاتر از بینش انسانی است و قدرت او افزوده تر از همه قدرتها است، چنین کارخانجاتی را ساخته است و خودش بر آنها نظارت دارد. این مهندس فرزانه و عالی مقام کیست؟ جز خود او، کسی نمی تواند باشد.
منـابـع
سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 1 صفحه 315-313
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها