تعلیم و تعلم زنان در ایران قبل از اسلام
فارسی 4534 نمایش | با اینکه زنان مجموعا در این دوره وضع ناگواری داشته اند، گاهی به جریانات تاریخی بر می خوریم که نشان می دهد برخی زنان از نظر تحصیلات عالیه مقام شامخی داشته اند. محققین یک کتاب حقوقی را که در آن عهد نوشته شده است، نام می برند به نام "مادیگان هزار دادستان" یعنی گزارش هزار فتوای قضائی، قسمتی از این کتاب موجود است و برخی از محققان اروپایی از قبیل بارتلمه آن را ترجمه و چاپ کرده اند. در این کتاب نام گروهی از قضات آن عهد آمده است، و البته منابع حقوقی آن عهد اوستا و زند بوده است.
در این کتاب، داستانی آمده است مبنی بر اینکه: یکی از قضات در موقعی که به محکمه می رفت، پنج زن او را احاطه کردند، و یکی از آنها سؤالاتی از او نمود راجع به بعضی از مواد مخصوصه از باب گرو و ضمانت، همین که به آخرین سؤال رسید قاضی جوابی نداشت. یکی از زنان گفت: ای استاد مغزت را از این بابت خسته مکن و بی تعارف بگو نمی دانم. به علاوه، ما خود جواب آن را در شرحی که "گلوگان اندر زبذ" نوشته است خواهیم یافت، (ایران در زمان ساسانیان، ص440). آیا این داستان می تواند دلیل بر این باشد که زنان آن دوره از تعلیمات عمومی بهره مند بوده اند؟ همان طور که بارتلمه تحقیق کرده است و تحقیقات او درباره حقوق زن در دوره ساسانی مبنای نظریات کریستن سن واقع شده است، در خانواده های ممتاز، زنان گاهی از تعلیمات عالیه برخوردار بوده اند، یعنی اصل "زندگانی طبقاتی" در این مورد نیز مانند همه موارد دیگر حکفرما بوده است. اما تحصیلات عالیه چند زن از طبقات ممتاز را نتوان مقیاسی برای حقوق زن به طور عموم در آن دوره قرار داد. کریستن سن در کتاب "ایران در زمان ساسانیان" می گوید: منابع تاریخی که داریم اطلاعی در باب تعالیم دختران به دست نمی دهد. بارتلمه چنین حدس می زند که تعلیم دختران بیشتر مربوط به اصول خانه داری بوده است. به علاوه، بغ نسک صریحا از تعلیمات زن در فن خانه داری بحث می کند، معذلک زنان خانواده های ممتاز گاهی تعلیمات بسیار عمیق در علوم تحصیل می کرده اند.
کریستن سن در فصل هفتم کتاب خویش که درباره نهضت مزدکیه بحث می کند می گوید: "در توصیفی که ما در نتیجه تحقیقات بارتلمه از احوال حقوقی زنان در عهد ساسانیان نمودیم، تضاد بسیار نشان می دهد. سبب این تضاد آن است که احوال قانونی زن در طول عهد ساسانیان تحولاتی یافته است". بنابر قول بارتلمه، از لحاظ علمی و نظری، زن در این عهد حقوقش به تبع غیر بوده و یا به عبارت دیگر شخصیت حقوقی نداشت، اما در حقیقت زن در این زمان دارای حقوق مسلمه ای بوده است، در زمان ساسانیان احکام عتیق در جنب قوانین جدید باقی بود و این تضاد ظاهری از آنجاست. پیش از آنکه اعراب مسلمان ایران را فتح کنند محققا زنان ایران در شرف تحصیل حقوق و استقلال خود بوده اند (همان، ص354).
منـابـع
مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- صفحه 266-265
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها