مقایسه حق مالکیت در تألیف و اختراعات صنعتی
فارسی 2407 نمایش |اختراع و صنعت، نظیر تألیف کتاب است. امتیاز کتاب تعلق دارد به مؤلف. مالک کاغذ و قلم حق دارد از روی نسخه ملکی خود برای مطالعه خود نسخه ای استنساخ کند، اما حق ندارد با کاغذ و مرکب و حروف چاپی و ماشین خود هزار نسخه از روی نسخه خود چاپ کند و به فروش برساند. در قدیم که چاپ نبود، حق تألیف نبود، ولی ماشین این حق را ایجاد کرده است. این حق را اجتماع اعتبار می کند. ولی چرا این حق در مورد صنایع و اختراعات اعتبار نمی شود؟ چه فرق است میان کتابی که تألیف می شود و هزاران نسخه از آن به منظور تجارت چاپ می شود، و ماشینی که اختراع می شود و هزارها ماشین نظیر آن بعداً ساخته می شود؟ آیا استفاده دیگران از ابتکار او نظیر استنساخ کتاب با قلم است یا نظیر چاپ برای فروش است؟
به عقیده ما شق سوم است که مشابه شق دوم است، برای استفاده شخصی نیست، برای تکثیر مثل و فروش آنها هم نیست، بلکه برای استفاده مادی از محصول کار آن ماشین است، و بالاخره برای تجارت با محصول زحمت دیگری است. بلی، کسی که کارخانه ساختن آن ماشین را دایر می کند، عینا نظیر کسی است که کتاب دیگری را چاپ می کند و دنیا از آن نظر تا حدی مالکیت و امتیاز قائل است. و اما کسی که یک ماشین تولید کننده می خرد، مانند کسی است که یک کتاب می خرد، با این تفاوت که کتاب مولد نیست ولی ماشین مولد است و کار ایجاد می کند و خود به خود مبدأ ثروت است و مشابه طبیعت است، قدرت ایجاد ارزش او آن قدر با کاری که صرف آن شده است تفاوت دارد که شبیه طبیعت است.
در اجتماع چیزی به وجود آمده است که مثل طبیعت قادر است با کار کم که صرف آن می شود، و احیانا بدون کار، ایجاد ارزش کند. علیهذا مخترع ماشین، تنها محصول کار نمی فروشد، او خالق چیزی است که آن چیز خالق کار است و خالق ارزش است، و به دست او چنین چیزی جاری شده است، لهذا نمی تواند آن چیز مملوک شخصی باشد و مبادله شود، در عین این که به مخترع باید پاداش داده شود. می توان گفت حق التألیف نیز پاداش است نه مال که مثل مال های دیگر مبادله شود.
منـابـع
مرتضی مطهری- نظری به نظام اقتصادی اسلام- صفحه 134-133
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها