نظر هیأت قدیم درباره هفت آسمان و هفت زمین مطرح شده در قرآن
فارسی 4788 نمایش |در قرآن در آیه 12 سوره طلاق آمده: «الله الذی خلق سبع سموات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شیء قدیر و ان الله قد احاط بکل شیء علما؛ خدا همان کس است که هفت آسمان آفرید، و همانند آنها هفت زمين آفريد، امر الهی بین آنها فرود می آید، برای اینکه شما بدانید که خدا بر هر چیزی تواناست و خدا به هر چیزی از نظر علم و دانش احاطه دارد، یعنی علم خداوند محیط به همه چیز است» این آیه کریمه آخرین آیه سوره مبارکه طلاق است. اشاره ای به مساله خلقت و جریان اراده و حکمت الهی در کار خلقت است. در این آیه به چیزی اشاره شده است که در آیات دیگر قرآن هم آمده است ولی در هر جایی قسمتی از مطلب. در قرآن مسأله هفت آسمان مطرح است، یعنی نص قرآن مجید است که هفت آسمان وجود دارد. در این جهت نص است، و آیا هفت زمین هم وجود دارد، این جهت اگرچه به آن صراحت نیست ولی ظاهر همین آیه (تنها این آیه است که به هفت زمین اشاره کرده است) این است که هفت زمین هم وجود دارد. بعد این مساله است که امر الهی میان این آسمانهاست که فرود می آید، که این ضمنا اشاره ای است به اینکه آسمانها به یک اعتبار و به یک معنا محل حاملهای امر الهی یعنی ملائکه و فرشتگان هستند. این از جمله مسائلی است که مکرر مورد سوال قرار می گیرد و افرادی می پرسند، البته از مسائلی نیست که تازه مورد سوال قرار گرفته باشد، از صدر اسلام مسائل هفت آسمان خصوصا با قرینه هفت زمین و خصوصا با بعضی آیات دیگری که در زمینه آسمان است، مورد سوال بوده است که یکی از آن آیات این آیه است. دو آیه نظیر همدیگر است که یکی در سوره صافات است و دیگری در سوره ملک می فرماید: «انا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب؛ ما نزدیکترین آسمانها را با ستارگان مزین کرده ایم» (صافات/ 6) و در یک آیه دیگر دارد که: «و لقد زینا السماء الدنیا بمصابیح؛ ما نزدیکترین آسمانها را با مصباحها (چراغها) مزین کرده ایم» (ملک/ 5)، که ظاهر قضیه مثل این است که ما بگوییم: این سقف را با چراغ مزین کرده ایم، و معنایش این است که این چراغها در زیر این سقف قرار گرفته است. این هم از قدیم الایام مورد سوال بوده است که: یعنی چه که ما نزدیکترین آسمانها را به این چراغها مزین کرده ایم؟ (بدون شک مقصود از چراغها ستارگان هستند). در اینجا قرآن از این نظر بیانی دارد که نه با هیئت قدیم وفق می دهد و نه با هیئت جدید، یعنی به طور صددرصد نه با این وفق می دهد نه با آن.
نظر هیئت قدیم درباره مسأله هفت آسمان و هفت زمین که در قرآن آمده چیست؟ هیئت قدیم شکل خاصی داشت که به طور قطع امروز منسوخ و باطل شده است و آن این است که قائل به نه آسمان بود (نه کرسی فلک نهد اندیشه زیر پای تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان زند) که آنها را نه فلک می گفتند، و فلک اول یا آسمان اول عبارت بود از فلکی که به عقیده هیئت قدیمی که آن را هیئت بطلمیوسی می گویند ماه در آن فلک و آسمان اختصاصا قرار داشت و غیر از ماه هیچ چیز دیگری در آنجا قرار نداشت. آسمان دوم محیط به آسمان اول و چسبیده به آن بود (می گفتند مثل لایه های پیاز که به یکدیگر چسبیده است، و بین آسمانی و آسمانی خلئی وجود ندارد و محال است وجود داشته باشد) و در همه این آسمان فقط یک ستاره وجود دارد که عطارد است. آسمان سوم باز محیط بر آسمان دوم و چسبیده به آن است و در تمام آن هم فقط یک ستاره وجود دارد که آن زهره است. در آسمان چهارم همین طور یک ستاره وجود دارد که خود خورشید است. در آسمان پنجم یک ستاره که آن مریخ است، و در ششم مشتری، و در هفتم زحل، و در آسمان هشتم همه ستارگان ثوابت، و در آسمان نهم هیچ ستاره ای وجود ندارد.
آنگاه وقتی می خواستند آیات قرآن را به این هیئت تطبیق کنند می گفتند: اولا چرا قرآن گفته است هفت آسمان، و حال آنکه هیئت می گوید نه آسمان، و ثانیا چرا قرآن می گوید ما نزدیکترین آسمانها را به ستارگان مزین کرده ایم و حال آنکه نزدیکترین آسمانها فقط ماه در آن هست و باقی آسمانها هم هر کدام یک ستاره، و آن آسمانی که همه ستارگان ثوابت در آن هست آسمان هشتم است نه نزدیکترین آسمانها. از آن مشکلتر مسأله هفت زمین بود که به هیچ شکلی قابل حل و توجیه نبود چون در آن هیئت، زمین ما یگانه زمین موجود بود، که آن یگانه زمین موجود هم در مرکز عالم قرار داشت و باقی ستارگان در دور آن بودند. آن وقت این مساله خیلی مشکل می شد و پاسخی برای آن نداشت.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه 65-68
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها