راه نداشتن خوف و ترس در اولیاء الهی
فارسی 3614 نمایش |از جمله صفات برجسته اولیاء الهی عمل خوف و ترس ایشان است. قرآن به همین مناسبت می فرماید: «ألا إن أولیآء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛ آگاه باش که اولیای خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین می شوند» (یونس/ 62).
ریشه ترس
خوف و هراس، برای انسان نسبت به چیزی پیدا میشود که مورد نظر و علاقه اوست و در زمان آینده احتمال فقدان او را میدهد و میترسد که از دستش برود. حزن و اندوه، برای انسان نسبت به چیزی پیدا میشود که مورد علاقه و نظر بوده و در زمان گذشته از دست داده است و بر اثر فقدان او محزون و اندوهگین میگردد.
خوف و اعتباریات دنیوی
تمام افراد بشر چون مبتلا به تعلقات مادی و اعتباریات زندگی دنیوی هستند و روی مصلحت اندیشی ها و آرزوهای تخیلی خود اساس حیات خود را استوار می نمایند، پیوسته در خوف و اندوه بسر میبرند و هیچ لحظه ای بر آنان نمی گذرد مگر آنکه دهشت و اضطراب از طرفی و غصه و اندوه از طرف دیگر آنان را احاطه میکند؛ و اگر احیانا بواسطه بعضی از مشاغل و شواغل خود را منصرف کنند، باز در عین حال آن خوف و اندوه در کمون ذهن آنها مختفی شده و به مجرد رفع مانع سر بیرون می آورد و انسان را در رنج و مرارت میگذارد. انسان به هیچوجه نمی تواند کاری بکند که اصل ماده خوف و حزن را از وجود خویشتن ریشه کن کند و برای همیشه خوش و خرم باشد. و تمام تفریحات و لذائذی که در دنیا از آنها متمتع میگردد برای آنستکه فقط خود را از آن هم و غم منصرف نماید و به مجرد آنکه از آن لذت کامیاب شد، آن خوف و حزن پنهان شده، ظهور و بروز نموده و او را ناراحت می کنند.
و علت این مسأله آنستکه انسان در عالم دنیا و زندگی وابستگی هائی دارد؛ و چون عالم دنیا بر محور ماده و طبع دور میزند و ماده دائما در شرف تغییر و تبدیل و کون و فساد است، لذا متعلقات قلبی انسان نیز دچار این تحویل و تغییر بوده و با فقدان آن انسان در عالم غصه غوطه میخورد، و با احتمال از دست دادن آن در آینده هراس و وحشت وجودش را احاطه میکند. اما اولیای خدا که به مرحله خلوص رسیده اند، دامان خود را از این تعلقات تکان داده و تغییر و تبدیل زمان و مکان و آثار دیگر ماده روی افکار آنان اثر نمی گذارد. نه اینکه آنها با بدن خود از دنیا خارج شده اند و خویشتن را از دستبرد حوادث مولمه مصون و محفوظ داشته اند، بلکه دلهای خود را از محبت دنیا بیرون برده و خیمه و خرگاه خود را در حرم قدس و حریم امان الهی زده، و بار خود را در آن استان فرود آورده اند.
آنها از جزئیت به کلیت پیوسته اند، و از عالم غرور به حق گرائیده اند و از امور گذران به ابدیت ملحق شده اند؛ دل از دو جهان خارج نموده و رخت خود را بر بسته و در دریای عظمت و قدرت حضرت حق جل و علا وارد شده اند. آنها به منزله دریا شده اند، وجودشان وسیع گردیده و از محدودیت عبور کرده اند. اگر کسی از دریا مقدار آبی بردارد یا مقدار آبی به آن بریزد، در کیفیت آب و کمیت آن تغییری حاصل نمی شود. ولی اگر در ظرف محدود مانند مشک آب یا کاسه آب مقداری آب اضافه کنند یا از آن بردارند، زیادی و کاستی در آن مشهود میگردد. تا انسان در محدوده عالم طبع و ماده، نفس خویش را تنزل داده و علاقه ها و ارتباطات خود را منحصر نموده است، وجودش مانند آن ظرف کوچک محدود است؛ با از دست دادن زن یا فرزند یا مال یا عشیره و اقوام یا جاه و اعتبار در کلبه ماتم می نشیند و با پیدایش علامات فقدان آنها در آینده، خود را دهشت زده ملاحظه میکند. اولیای خدا هستند فقط و فقط، که نفس خود را از جمیع مراحل و منازل طبع و ماده و آثار و تعلقات آن بیرون برده و سفر بسوی عالم تجرد و ملکوت نموده اند، و مانند دریا شده اند و وجودشان همه جنبه ای پیدا نموده است، و با از دست دادن این امور در گذشته و یا با احتمال فقدان آنها در آینده، تزلزل و تغییری در آنها پیدا نمی شود و گرد خوف و اندوه بر سیمای آنان نمی نشیند.
حقیقت زهد
و همین معنای وسعت نفس و از محدودیت بیرون آمدن آنست که خداوند علی اعلی در قرآن بیان فرموده، و حضرت امیرالمؤمنین (ع) به عنوان معنای زهد، کلام الهی را تفسیر نموده اند: «الزهد کله بین کلمتین من القرءان، قال الله سبحانه: لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بمآ ءاتا'کم (حدید/ 23) و من لم یأس علی الماضی و لم یفرح با لا تی، فقد أخذ الزهد بطرفیه» (شرح نهج البلاغه، باب الحکم طبع محمد عبده، مصر (مطبعه عیسی البابی الحلبی) ج 2 ص 238). حضرت فرمود: «خداوند حقیقت زهد را بین دو کلمه در قرآن مجید بیان فرموده است؛ و آن این است که: تأسف نخورید بر آنچه از دست شما رفته است، و خوشحال نشوید به آنچه به شما داده میشود. پس کسی که بر امور گذشته تأسف نخورد و بر امور آینده که به او داده میشود مسرور و خوشحال نگردد، حقیقت زهد را به دوجانبش گرفته است.» (نهج البلاغه، حکمت 439)
منـابـع
سید محمد حسینی تهرانی- معادشناسی 2- صفحه 63-61
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها