محدودیت ناپذیری سخنان امام علی علیه السلام
فارسی 4771 نمایش |از چهارده قرن پیش تاکنون جهان هزاران رنگ به خود گرفته، فرهنگها تغییر و تحول یافته و ذائقه ها دگرگون شده است، ممکن است کسی بپندارد که فرهنگ قدیم و ذوق قدیم سخن علی را می پسندید و در برابرش خاضع بود، فکر و ذوق جدید بنحو دیگری قضاوت میکند، اما باید بدانیم که سخن امام علی (ع) چه از نظر صورت و چه از نظر معنی محدود به هیچ زمان و هیچ مکانی نیست، انسانی و جهانی است.
از امتیازات برجسته سخنان امیرالمؤمنین که به نام " نهج البلاغه " امروز در دست ما است، اینست که محدود به زمینه خاصی نیست، علی به تعبیر خودش تنها در یک میدان اسب نتاخته است، در میدانهای گوناگون که احیانا بعضی با بعضی متضاد است تکاور بیان را به جولان در آورده است. نهج البلاغه شاهکار است اما نه تنها در یک زمینه، مثلا: موعظه، یا حماسه، یا فرضا عشق و غزل، یا مدح و هجا و غیره. بلکه در زمینه های گوناگون. این که سخن شاهکار باشد ولی در یک زمینه البته زیاد نیست و انگشت شمار است ولی به هر حال هست. اینکه در زمینه های گوناگون باشد ولی در حد معمولی نه شاهکار، فراوان است، ولی اینکه سخنی شاهکار باشد و در عین حال محدود به زمینه خاصی نباشد، از مختصات نهج البلاغه است. بگذریم از قرآن کریم که داستانی دیگر است، کدام شاهکار را میتوان پیدا کرد که به اندازه نهج البلاغه متنوع باشد ؟! سخن نماینده روح است، سخن هر کس به همان دنیایی تعلق دارد که روح گوینده اش به آنجا تعلق دارد، طبعا سخنی که به چندین دنیا تعلق دارد، نشانه روحیه ای است که در انحصار یک دنیای بخصوص نیست. و چون روح علی محدود به دنیای خاصی نیست، در همه دنیاها و جهانها حضور دارد، و به اصطلاح عرفا، " انسان کامل " و " کون جامع " و " جامع همه حضرات " و دارنده همه مراتب است، سخنش نیز به دنیای خاص محدود نیست. از امتیازات سخن علی اینست که به اصطلاح شایع عصر ما چند بعدی است نه یک بعدی. خاصیت همه جانبه بودن سخن علی و روح علی مطلبی نیست که تازه کشف شده باشد، مطلبی است که حداقل از هزار سال پیش اعجابها را بر می انگیخته است.
سید رضی که به هزار سال پیش تعلق دارد، متوجه این نکته و شیفته آن است، میگوید: از عجایب علی که منحصر به خود اوست و احدی با او در این جهت شریک نیست، اینست که وقتی انسان در آن گونه سخنانش که در زهد و موعظه و تنبه است تأمل میکند، موقتا از یاد می برد که گوینده این سخن، خود، شخصیت اجتماعی عظیمی داشته و فرمانش همه جا نافذ و مالک الرقاب عصر خویش بوده است، شک نمیکند که این سخن از آن کسی است که جز زهد و کناره گیری چیزی را نمی شناسد و کاری جز عبادت و ذکر ندارد، گوشه خانه یا دامنه کوهی را برای انزوا اختیار کرده، جز صدای خود چیزی نمی شنود و جز شخص خود کسی را نمی بیند و از اجتماع و هیاهوی آن بی خبر است. کسی باور نمیکند که سخنانی که در زهد و تنبه و موعظه تا این حد موج دارد و اوج گرفته است، از آن کسی است که در میدان جنگ تا قلب لشکر فرو می رود، شمشیرش در اهتزاز است و آماده ربودن سر دشمن است، دلیران را به خاک می افکند و از دم تیغش خون می چکد، و در همین حال این شخص زاهدترین زهاد و عابدترین عباد است.
مرحوم شیخ محمد عبده در مقدمه شرح خود میگوید: در همه مردم عرب زبان، یک نفر نیست مگر آنکه معتقد است سخن علی (ع) بعد از قرآن و کلام نبوی، شریفترین و بلیغ ترین و پرمعنی ترین و جامع ترین سخنان است. میخائیل نعیمه نویسنده مسیحی معاصر لبنانی در مقدمه کتاب الامام علی تألیف جرج جورداق مسیحی لبنانی، میگوید: علی تنها در میدان جنگ قهرمان نبود، در همه جا قهرمان بود: در صفای دل، پاکی وجدان، جذابیت سحر آمیز بیان، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شکوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن در هر نقطه و هر جا که رخ بنماید، او در همه این میدانها قهرمان بود.
ابن عباس در مورد یکی از نامه های کوتاه علی که به عنوان خودش صادر شده میگوید: "بعد از سخن پیامبر اکرم (ص) از هیچ سخنی به اندازه این سخن سود نبردم". در نهج البلاغه عناصر گوناگون را می بینید. وقتی انسان نهج البلاغه را مطالعه میکند، گاهی خیال میکند ابن سیناست که دارد حرف میزند، یک جای دیگر را که مطالعه میکند، خیال میکند ملای رومی یا محی الدین عربی است که دارد حرف میزند، جای دیگرش را که مطالعه میکند، می بیند یک مرد حماسی مثل فردوسی است که دارد حرف میزند، یا فلان مرد آزادیخواه که جز آزادی چیزی سرش نمی شود دارد حرف میزند، یک جای دیگر را که مطالعه میکند، خیال میکند یک عابد گوشه نشین و یک زاهد گوشه گیر و یا یک راهب دارد حرف میزند.
همه ارزشهای انسانی را در علی (ع) میبینیم، چون سخن، نماینده روح گوینده است. ببینید علی چقدر بزرگ است و ما چقدر کوچک! علی (ع) میگوید که از پیغمبر مکرر شنیدم که میفرمود: هیچ امتی به مقام قداست و طهارت و مبرا و خالی بودن از عیب نمیرسد، مگر قبلا به این مرحله رسیده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند، بدون اینکه لکنت زبان پیدا کند. جامعه پنجاه سال پیش نمیتوانست ارزش این حرف را درک کند، چون جامعه یک ارزشی بود، فقط به سوی یک ارزش یا دو ارزش گرایش کرده بود، ولی کلام علی (ع) است که همه ارزشهای انسانی در آن موجود می باشد و این ارزشها در تاریخ زندگی و شخصیت علی (ع) موجود است.
منـابـع
مرتضی مطهری- سیری در نهج البلاغه- صفحه 8 و 17 و 28-26
مرتضی مطهری- انسان کامل- صفحه 44
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها