صعصعة بن صوحان
فارسی 14866 نمایش |عبدی کوفی، از قبیله «عبدالقیس» از علما و سخنوران نامی و خطیب و فصیح و از یاران خاص حضرت علی (ع) است. برادر او "زیدبن صوحان" که در جنگ جمل به شهادت رسید. صعصقه بن صوحان را، بیشتر مورخین، فردی موثق با ویژگی های خاص چون شرافت، اطاعت و بزرگواری و فروتنی و فصاحت میدانند. او ادیب و خطیبی خاص و اولین سخنگوی حضرت علی بن ابیطالب و از یاران و دوستان نزدیک آنحضرت و مورد مهر و محبت زیاد حضرت بود. در جنگ های جمل، صفین، و نهروان شرکت کرد و از جنگ آوران مردافکن میدان نبرد بود. همیشه و در تمام مدت خلافت حضرت، همراه ایشان و یار و یاوری شجاع و دلسوز برای امیرمؤمنان بود. حضرت در مورد او فرمود: «این سخنوری تواناست (این حدیث در نهج البلاغه آمده است).»
زمانی که حضرت علی (ع) برای جنگ با دشمنان، مردم کوفه را دعوت کرد، صعصعه خطبه ای خواند و به مردم گفت: «مردم باید امامی داشته باشند تا کار دین آنها را بسازد و به عدالت رفتار کند و فتنه را بردارد و داد ظالم را از مظلوم بگیرد. امروز هیچکس به اندازه علی (ع) با پیغمبر نزدیک نیست و قرابت ندارد، عبادت و زهد و شجاعت، مخصوص اوست. ای مردم، امروز علی شما را طلب نموده تا حق را از باطل جدا کند و کارش را با مخالقین یکسره نماید، پس تقصیر و کوتاهی نکنید و با تمام میل به طرف او بشتابید. در جنگ صفین هم، وقتی که سپاه شام، رود فرات را تصرف کردند و عراقی را از آب منع نمودند، اعتراضات عراقیان شدید شد و برای شکایت نزد علی (ع) آمدند، حضرت، صعصعة بن صوحان را به همراه دو نفر دیگر به عنوان نماینده و پیک، نزد معاویه فرستاد تا به او بگویند که اینها راه را برای جنگجویی بر سر آب نیامده اند، بلکه آمده اند تا درباره دین خدا و امر خلافت و امامت صحبت کنند.
صعصعه وقتی دید که اطرافیان معاویه، باز هم آب را در اختیار عراقیان نمی گذارند، گفت که معاویه چه بخواهد و چه نخواهد، سپاه عراق برای اینکه به آب برسند، با شمشیر به آن خواهند رسید و در برابر بدگویی های سپاه معاویه به سپاه امام (ع)، شجاعانه ایستاد و سخنانی در رابطه با شرابخواری معاویه و مستی او در حال نماز گفت که معاویه چگونه شایستگی خلافت دارد؟ این حرفهای صعصعه همه اطرافیان معاویه را غضبناک و خشمگین کرد که می خواستند او را بکشند، ولی معاویه خواست که او را رهایش کنند، به خاطر اینکه او پیک و نماینده است. یکبار دیگر هم، در زمان حکومت معاویه، مغیره که فرماندار کوفه بود، از صعصعه می خواهد که علی را لعنت کند. صعصعه هم بلند شد و به مردم گفت: «ای مردم! امیر شما به من فرمان می دهد که علی (ع) را لعنت کنم. او را لعنت کنید که خدایش لعنت کند». در واقع، صعصعه خود مغیره را در نظر داشت. صعصعه بن صوحان، بعد از ضربت خوردن حضرت امیر (ع) هم، زمانی که به هیچکس اجازه ملاقات داده نمی شد، او اجازه ورود گرفت، حضرت علی (ع) فرمودند:
«خداوند ترا رحمت کند که فردی کم زحمت و بسیار پربار و یاری دهنده بودی». و او جزو معدود افرادی بود که در تشیع جنازه حضرت شرکت کرد و بعد از دفن آنحضرت، سخنرانی بلیغ و مهمی کرد.
امام صادق (ع) درباره او فرمودند: «براستی او پیوسته با امیرالمؤمنین علی (ع) بود و آن کس که حق علی را شناخت، کسی نبود مگر صعصعة بن صوحان. بعد از شهادت حضرت و صلح امام حسن مجتبی، او نیز مانند بسیاری دیگر از یاران این دو امام، مورد خشم و کینه بنی امیه قرار گرفت تا جائی که معاویه فرمان داد او را به جزیره اورال در بحرین تبعید کردند. اکنون در کوفه مسجدی بنام این بزرگوار در سمت شرق مسجد کوفه هست که زیارتگاه مشتاقان و دوستداران اهل بیت می باشد و به جهت فضیلت و متبرک بودن آنجا و جلالت قدر و بزرگی شأن، دعا و نمازهای خاصی دارد.
منـابـع
دائرة المعارف تشیع- ج10 صفحه 331
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها