قرائت قرآن به صورت ترتیل و تأثیر آن
فارسی 4078 نمایش | خداوند در آیه 4 سوره مزمل می فرماید: «ورتل القرآن ترتیلا» معنی ترتیل چیست؟ این، دستور العمل خاصی است که نمی فرماید قرآن بخوانید، آن مفروض است، می گوید: «قرآن را اگر می خوانی مرتل بخوان.»
مرتل چیست؟ در باب ترتیل احادیث وارد شده است و این احادیث شبیه یکدیگر است. حدیثی را از حضرت امیر (ع) برای شما می خوانم.
از امام علی (ع) سؤال کردند معنی اینکه ما قرآن را به ترتیل بخوانیم چیست؟ فرمود: یعنی بینه تبیینا. وقتی قرآن می خوانید حروف و کلمات را آشکار کنید، آشکار بخوانید. و لاتهذه هذ الشعر و لاتنثره نثرالرمل. در وقت خواندن نه آنچنان تند و پشت سر همدیگر بخوانید که گویی حروف و کلمات از یکدیگر جدا نمی شوند و نه مانند اینکه ریگ می پاشید اینها را از یکدیگر جدا کنید. یعنی یک وقت انسان قرآن می خواند به این نحو که کلمات را از یکدیگر خیلی جدا می کند.
فرض کنید سوره حمد است، می گوید: الحمد بعد فاصله می شود، لله، بعد دو مرتبه فاصله می دهد، رب العالمین. نه، باید کلمات با یکدیگر نحوی اتصال داشته باشند. از طرف دیگر کلمات نباید مثل گلوله تفنگ پشت سر یکدیگر بیاید. باید در یک حالت حد وسط باشد که کلمات نه خیلی از یکدیگر جدا باشد و نه خیلی تند پشت سر یکدیگر گفته شود که اصلا دل آدم خبردار نشود که زبانش چه گفت.
فرمود این حالت وسط؛ نه آن طوری که یک شعر را پشت سر یکدیگر می خوانید و نه آن طوری که سنگریزه می پاشید.
«ولکن افزعوا (یا افرغوا) قلوبکم القاسیه و لایکن هم احدکم آخرالسورة؛ طوری بخوانید که (اگر افزعوا بخوانیم) این دل های سنگین خودتان را با خواندن قرآن به فزع بیندازید.»
یعنی چه؟ یعنی اصلا خواندن قرآن برای این است که انسان معانی قرآن را تلقی کند و به قلب خودش برساند.
به تعبیر امروز خواندن قرآن باید برای خود انسان حالت تلقینی داشته باشد.
تلقین یک امر فوق العاده ای است. تفاوت خطبا با یکدیگر از نظر مؤثر بودن حرف ها در قدرت تلقین است. بعضی از خطبا ممکن است خیلی شیرین هم صحبت کنند. در قدیم خیلی معمول بود که با آهنگ صحبت می کردند. از ابتدا که شروع می کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم» اصلا با آهنگ بسم الله را می گفت و الحمدلله با آهنگ و بعد حرف هایش را هم با آهنگ می گفت.
حتی بعضی ها در وسط صحبت آهنگ را تغییر می دادند و با آهنگ دیگری سخن می گفتند. مرحوم طبسی – هر کسی که منبرهایش را دیده باشد می داند – با آهنگ خیلی خوبی صحبت می کرد، بعد وسط ها یکدفعه آهنگ را تغییر می داد؛ یک آهنگ تقریبا هیجان آوری بلکه بگویم رقص آوری بود.
ما زمانی که جوان بودیم، پای منبرش می رفتیم. با اینکه وقتی ما منبر او را دیده بودیم تازه به ما می گفتند این سینه اش خراب شده و آن وقتی که سینه اش خوب بوده قیامتی و غوغایی بوده است. این جور سخن گفتن ها خیلی زیبا خواهد بود یعنی آدم خوشش می آید گوش کند ولی هیچ خاصیت تلقینی ندارد.
اما یک نفر ممکن است که کلمه به کلمه و جمله به جمله با انسان حرف بزند ولی هر کلمه اش مثل سربی که در ماده نرمی بیندازند در روح انسان فرو برود. به طوری که انسان وقتی که از آن مجلس بیرون می آید تا مدتها و شاید تا آخر عمر آهنگ و معنی آن حرف در روح او اثر می گذارد، با اینکه هیچ زیبایی ظاهری ندارد.
یعنی ممکن است شخص، خوش صدا و خوش آهنگ نباشد ولی سخن او قدرت تلقینی داشته باشد. و معمولا سخن های تلقینی آن سخن هایی است که همین جور گفته می شود، نه تند تند و نه خیلی از یکدیگر جدا و وا رفته، به یک حالت حد وسطی که هر کلمه اش حالت القایی در روح انسان دارد یعنی این حرف را که می گوید آن معنا در روح انسان القاء می شود.
قرآن باید به این شکل خوانده شود که گویی خود شخص به خودش تلقین می کند. آن وقت است که روی انسان اثر می گذارد؛ یعنی اگر چند آیه بخواند، به خودش مطلب را تلقین کرده و خودش را متوجه معنی قرآن کرده است. به تعبیر امیرالمؤمنین دل سنگش به هیجان و به فزع در می آید.
بعد فرمود: «و لایکن هم احدکم آخرالسورة؛ هرگز این طور فکر نکنید که همتتان این باشد که کی سوره تمام بشود.»
این خیلی اشتباه است در قرآن خواندن که انسان به کمیت نگاه کند. مثلا من می خواهم روزی یک جزء بخوانم. بسیار خوب، یک جزء بخوان، زیاد نیست. اما من می خواهم یک جزء را در یک ربع بخوانم! تو حساب وقتت را بکن. حساب کن چقدر وقت می خواهی به قرآن خواندن بدهی. می گویی من بیش از یک ربع وقت ندارم.
حالا چه ضرورتی دارد که تو در یک ربع یک جزء بخوانی که بعد تند تند بخوانی و کلمات را در هم ادا کنی. ببین در یک ربع چقدر می توانی قرآن را با ترتیل بخوانی.
و لهذا یکی از آداب قرآن خواندن، قرآن خواندن با آواز خوش است. در اینجا مقصود از آواز خوش آوازی است که قدرت تلقین داشته باشد، متناسب با قرآن باشد.
ممکن است کسی قرآن را با یک آهنگی بخواند که به اصطلاح متناسب مجالس لهو و لعب است، آن که سبب غفلت از قرآن می شود نه اینکه انسان را متوجه به قرآن می کند. باید با آهنگ های معنوی خوانده شود، آهنگ هایی که حس معنوی انسان را بیدار می کند.
و لهذا در احادیث درباره پیامبر اکرم و هر کدام از ائمه این مطلب هست که وقتی قرآن می خواندند با صدای بلند و با آهنگ خوش می خواندند که قهرا برای هر کسی که می شنید خاصیت تلقینی داشت.
نظیر همین حدیث را در کلمات خود حضرت رسول هم اهل سنت نقل کرده اند. همین جمله های امیرالمؤمنین هم نشان می دهد که ایشان از رسول اکرم استفاده کرده اند. جمله های اضافه ای از رسول اکرم نقل شده است؛ فرمود: «قفوا عند عجائبه؛ یعنی قرآن را با تأمل و تدبر بخوانید.» آنجا که به شگفتی های قرآن می رسید توقف کنید، زود رد نشوید. اگر به نکته ای برخورد کردید همان جا بایستید و روی آن تأمل و تفکر کنید. «و حرکوا به القلوب؛ دل ها را به وسیله قرآن به حرکت در آورید.»
پس ترتیل معنایش این است که وقتی در شب بپا می خیزید و در نماز یا خارج نماز قرآن می خوانید قرآن را با این حالت تلقینی بخوانید.
مثلا اگر انسان همین سوره حمد را بخواهد بخواند، این خیلی فرق می کند که انسان وقتی می خواهد بگوید: «الحمدلله رب العالمین» اول معنی آن را در ذهن خودش خطور بدهد و بعد از روی خلوص قلب بگوید: «الحمدلله رب العالمین» که واقعا همان معنی حمد باشد.
«الرحمن» رحمانیت خداوند، سعه رحمت رحمانی خداوند را در نظر بگیرید که همه اشیاء را در بر گرفته است و چیزی نیست که از این رحمت محروم باشد.
«الرحیم» رحمت رحیمیه او که شامل کسانی است که در راه او قدم بر می دارند. این معانی را انسان ابتدا در ذهن خودش تصور کند، بعد این جمله ها را بگوید که آنها را به قلب خودش نفوذ بدهد.
«مالک یوم الدین» فورا تصور قیامت و فکر قیامت را در ذهنش بیاورد، خدایی که مالک و ملک روز جزاست، روزی که در آن روز انسان به نتایج اعمال خودش می رسد.
«ایاک نعبد و ایاک نستعین» این معنا را انسان درست در ذهن خودش فکر کند؛ تا همچنین بفهمد چقدر راست می گوید و چقدر دروغ می گوید. وقتی که خوب معنایش را فکر کند این امر انسان را می سازد و این گونه قرآن خواندن سازندگی دارد: پروردگارا! ما فقط و فقط تو را پرستش می کنیم، معبودی جز تو نداریم، فقط و فقط از تو کمک می خواهیم.
ایاک نستعین را به نیت استمداد و استعانت از خداوند متعال بگوید و همچنین جمله های بعد را. آن وقت است که اثر می گذارد.
پس این، دستور قرآن خواندن است و خلاصه اش این شد که ترتیل یعنی قرآن را از نظر لفظ، نه خیلی تند خواندن و نه خیلی کند خواندن بلکه در یک حالت متوسط و با وضعی خواندن که حالت القایی و حالت تلقینی برای انسان داشته باشد؛ اعم از آنکه قرآنی باشد که انسان در نماز می خواند یا قرآنی باشد که انسان در خارج نماز می خواند؛ چون در خارج نماز هم به هر حال خواندن قرآن خوب است در هر وقت و بالخصوص در شب.
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 10- صفحه 17-21
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها