نگاه قرآن به حیات انسان
فارسی 2700 نمایش | طبق آنچه که قرآن کریم تشخیص می دهد، حیات نوع انسان، حیات ممتد و دامنه دار بی نهایتی است که به این جنب و جوش پنج روزه دنیوی مقصور نبوده و با مرگ و میر از میان نمی رود و انسان مانند سایر موجودات جهان به سوی خدا برگشته و برای همیشه، زندگی توأم با خوشبختی و یا بدبختی خواهد داشت. این زندگی دوم که آن را حیات اخروی می نامیم، ارتباط کامل با زندگی اول (زندگی دنیوی) داشته و خوبی و بدی و صلاح و فساد اعمال این جهان گذران، در سعادت و شقاوت حیات آن جهان بی پایان، ذی دخل می باشد.
بنابراین، زندگی این نشأه باید به نحوی تنظیم شود که سعادت همیشگی آن نشأه را تأمین و تضمین نماید. یعنی انسان قوانین و مقرراتی را که قابل تطبیق با سعادت آن نشأه بوده باشد، علما و عملا محترم شمرده، در هر دو حال انفراد و اجتماع، مورد رعایت قرار دهد تا به وسیله عمل به آنها، غیر از این حیات مادی دنیوی که از میان خواهد رفت، حیات دیگر را که معنوی است، کسب کرده و برای روز پسین ذخیره نماید. این معنویت، مخصوصا در لسان قرآن، حیات نامیده شده و حقیقتا یک واقعیت زنده ای بود و از قبیل مقامات و موقعیت های پنداری و قراردادی اجتماعی مانند ریاست و مالکیت و فرمانفرمایی و نظایر آنها نیست.
البته دستگاه آفرینش که انواع موجودات و از جمله انسان را به وجود آورده و با عنایت خاصی، هر نوعی را رو به کمال خود سوق داده و به کمالش می رساند، دستگاه واحدی است که بی این که غفلتی ورزد یا به تضاد و تناقض و خطایی گرفتار شود، به تکمیل انسان که دارای حیات واحد ممتدی است، عنایت داشته و در تنظیم آن و تأمین سعادت و تضمین آن، تا آن جا که ممکن است، خواهد کوشید. لازم این حقیقت، این است که دستگاه آفرینش که انسان جزء غیرمستقل و غیرمتمیز آن است، به منزله لوحی باشد که قوانین و مقررات مربوط به زندگی انسان در آن ثبت است. این روش که در لوح آفرینش برای انسان نوشته شده و دست پرورش خدایی، وی را به سوی آن می کشاند، همان است که قرآن کریم دین نامیده شده است. روش دین -به اصطلاح قرآن- چنان که سعادت اخروی انسان را تأمین می کند، سعادت دنیوی او را نیز تضمین می نماید؛ زیرا دستگاه آفرینش یک دستگاه (کاملا مرتبط الاجزاء) بیش نیست که کوشش می کند انسانیت را به سوی هدفی که خود می خواهد، سوق دهد و انسان نیز یک واحد، و حیات وی نیز یک حیات بیش نیست، بنابراین چگونه متصور است که جزئی از زندگی انسان را برای خاطر جزء دیگر آن، افساد نماید: «و لو ان اهل القری آمنوا واتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء والارض؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى گشوديم» (اعراف/ 96).
منـابـع
سید محمدحسین طباطبائی- شیعه- صفحه 153-151
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها