معایب چند همسری با توجه به دین اسلام
فارسی 3521 نمایش | سعادت و خوشبختی زناشوئی در گرو صفا، صمیمیت، گذشت، فداکاری، وحدت و یگانگی است. و همه اینها در چند همسری به خطر می افتد. گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره، از نظر خود مرد آنقدر مسؤولیتهای تعدد زوجات سنگین و خرد کننده است که رو آوردن به آن پشت کردن به مسرت و آسایش است. اکثر مردانی که از تعدد زوجات راضی و خشنودند آنها هستند که عملا از زیر بار مسؤولیتهای شرعی و اخلاقی آن شانه خالی می کنند، زنی را مورد توجه قرار داده زن دیگر را از حساب خارج می کنند و به تعبیر قرآن کریم، او را «کالمعلقه»؛ «بدون تکلیف» (نساء/آیه 129)، رها می کنند. آن چه این گونه افراد نام تعدد زوجات به آن می دهند در واقع نوعی تک همسری است توأم با ستمکاری و جنایت و بیدادگری.
مثل عامیانه ای در میان مردم رایج است، می گویند: "خدا یکی، زن یکی". عقیده اکثر مردان بر این بوده و هست و حقا اگر خوشی و مسرت را مقیاس قرار دهیم و مسئله را از زاویه فردی و شخصی بسنجیم عقیده درستی است. اگر درباره همه مردان صادق نباشد درباره اکثریت مردان صادق است. اگر مردی خیال کند که تعدد زوجات با قبول همه مسؤولیتهای شرعی و اخلاقی به نفع اوست و او از نظر تن آسائی از این کار صرفه می برد سخت در اشتباه است.
مسلما تک همسری از نظر تأمین خوشی و آسایش بر چند همسری ترجیح دارد. بررسی درستی و نادرستی مسائلی مانند تعدد زوجات که ناشی از ضرورت های شخصی یا اجتماعی است باین نحو، صحیح نیست که آن را با تک همسری مقایسه کنیم. بررسی صحیح اینگونه مسائل منوط به این است که از طرفی علل و موجبات ایجاب کننده آنها را در نظر بگیریم و ببینیم عواقب وخیم بی اعتنائی به آنها چیست. از طرف دیگر نظری به مفاسد و معایبی که از خود این مسائل ناشی می شود بیفکنیم، آنگاه یک محاسبه کلی روی مجموع آثار و نتایجی که از دو طرف مسئله پیدا می شود به عمل آوریم. تنها در این صورت است که این گونه مسائل بصورت واقعی خود طرح و مورد بررسی قرار گرفته اند. به طور مثال: فرض کنید می خواهیم درباره "سربازی اجباری" نظر بدهیم. اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده ای که سرباز به آنها تعلق دارد بنگریم شک ندارد که قانون سرباز وظیفه قانون خوبی نیست، چه از این بهتر که قانونی بنام قانون سربازی وظیفه وجود نداشته باشد و عزیز دل خانواده از کنارشان دور نرود و احیانا به میدان جنگ و خاک و خون کشیده نشود؟ اما بررسی این مسئله به این نحو صحیح نیست. بررسی صحیح آن به این نحو است که ضمن توجه به جدا شدن فرزندی از خانواده ای و احتمالا داغدار شدن آن خانواده، عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن را برای کشور در نظر بگیریم. آن وقت است که کاملا معقول و منطقی به نظر می رسد که گروهی از فرزندان وطن بنام "سرباز" آماده دفاع و جانبازی برای کشور باشند و خانواده های آنها رنجهای ناشی از سربازی را تحمل کنند. معایبی که می شود برای تعدد زوجات ذکر کرد زیاد است و می توان آنها را از جنبه های مختلف مورد بحث قرار داد:
از نظر روحی
از نظر تربیتی
از نظر اخلاقی
از نظر حقوقی
از نظر فلسفی
از نظر اخلاقی عده ای می گویند اجازه تعدد زوجات اجازه "شره" و شهوت است. به مرد اجازه می دهد هواپرستی کند. اخلاق ایجاب می کند که انسان شهوات خود را به حداقل ممکن تقلیل دهد. زیرا مقتضای طبیعت آدمی این است که هر اندازه جلو شهوت را باز گذارد رغبت و تمایلش فزونی می گیرد و آتش شهوتش مشتعل تر می گردد. اخلاق اسلامی بر این پایه نیست.
همچنین فرویدیست ها می گویند: "طبیعت بر اثر ارضاء و اقناع آرام می گیرد و در اثر امساک فزونی می گیرد و طغیان می کند. به همین جهت این عده صددرصد طرفدار آزادی و شکستن آداب و سنن، خصوصا در مسائل جنسی می باشند از نظر اسلام چنین نیست که هر چه از شهوات تقلیل شود با اخلاق سازگارتر است و اگر به حد صفر برسد صد درصد اخلاقی است. از نظر اسلام، اخلاق با افراط در شهوترانی ناسازگار است. از نظر اخلاق اسلامی هر دو عقیده خطاست. طبیعت، حقوق و حدودی دارد و آن حقوق و حدود را باید شناخت. طبیعت، در اثر دو چیز طغیان می کند و آرامش را بهم می زند. یکی در اثر محرومیت، و دیگر در اثر آزادی کامل دادن و برداشتن همه قیود و حدود از مقابل او. به هرحال نه تعدد زوجات ضد اخلاق و به هم زننده آرامش روحی و مخالف پاکی نفوس است، آنچنانکه امثال "منتسکیو" می گویند، و نه قناعت ورزیدن به زن یا زنان مشروع خود ضد اخلاق است آن چنان که فرویدیست ها عملا تبلیغ می کنند. از نظر حقوقی نیز گفته اند: مرد و زن دیگری صورت می گیرد در حقیقت معامله "فضولی" است. زیرا کالای مورد معامله، یعنی منافع زناشوئی مرد قبلا بزن اول فروخته شده و جزء ما یملک او محسوب می شود. پس آنکس که در درجه اول باید نظرش رعایت شود و اجازه او تحصیل گردد زن اول است. پس اگر بناست اجازه تعدد زوجات داده شود، باید موکول به اجازه و اذن زن اول باشد و در حقیقت این زن اول است که حق دارد درباره شوهر خود تصمیم بگیرد که زن دیگر اختیار بکند یا نکند. بنابراین زن دوم و سوم و چهارم گرفتن درست مثل این است که شخصی یک بار مال خود را به شخص دیگر بفروشد و همان مال فروخته شده را برای نوبت دوم و سوم و چهارم به افراد دیگر بفروشد.
تعدد زوجات با اصل فلسفی، صحت چنین معامله ای بستگی دارد به رضایت مالک اول و دوم و سوم و اگر عملا شخص فروشنده، مال مورد نظر را در اختیار افراد بعدی قرار دهد قطعا مستحق مجازات است. از نظر فلسفی نیز ایراد گرفته اند که قانون تساوی حقوق زن و مرد که ناشی از تساوی آنها در انسانیت است، منافات دارد. مسئله تساوی زن و مرد در انسانیت و حقوق ناشی از انسانیت از نظر اسلام جزء الفباء حقوق بشری است. از نظر اسلام در حقوق زن و مرد مسائلی بالاتر از تساوی وجود دارد که لازم است آنها دقیقا منظور گردد و اجرا شود.
از نقطه نظر روحی در روابط زناشوئی آنچه عمده و اساس است، امور روحی و معنوی است، عشق و عاطفه و احساسات است، کانون ازدواج و نقطه پیوند دو طرف به یکدیگر دل است. عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد آنقدر اوج نمی گیرد که در وحدت می گیرد.
اوج اعلای عشق و احساسات با تعدد سازگار نیست، همچنانکه با عقل و منطق نیز سازگار نیست. اما از نظر تربیتی چند همسری زنان را به قیام و اقدام علیه یکدیگر و احیانا شوهر وا می دارد و محیط زناشوئی را که باید محیط صفا و صمیمیت باشد به میدان جنگ و جدال و کانون کینه و انتقام تبدیل می کند. دشمنی و رقابت و عداوت میان مادران، به فرزندان آنها نیز سرایت می کند، دو دستگی ها و چند دستگی ها به وجود می آید، محیط خانوادگی که اولین مدرسه و پرورشگاه روحی کودکان است و باید الهام بخش نیکی و مهربانی باشد درس آموز نفاق و نامردی می گردد. البته همه این ناراحتی ها معلول طبیعت تعدد زوجات نیست، بیشتر معلول طرز اجراء آن است اکثر ناراحتی ها ناشی از طرز رفتار وحشیانه ای است که مردان در اجراء این قانون به کار می برند. قانون تعدد زوجات یک راه حل مترقیانه ناشی از یک دید اجتماعی وسیعی است. حتما اجرا کنندگان آن نیز باید در سطح عالی تری فکر کنند و از یک تربیت عالی اسلامی برخوردار باشند.
منـابـع
مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 346- 337
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها