جایگاه برائت و لعن در فرهنگ اسلامی
فارسی 4466 نمایش |خداوند در قرآن بیان می کند که یک الگویی در وجود ابراهیم و همراهان ابراهیم برای شما مسلمین هست. مگر آنها چه کرده اند؟ «اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم؛ به قوم خود گفتند: ما از شما و از آنچه به جای خدا می پرستید بیزاریم» (ممتحنه/ 4). آنها هم با قوم خودشان بودند و با همه آنها صله قوم و خویشی داشتند، آن یکی پسرعمویش می شد، آن یکی پسرخاله اش، آن یکی نوه عمه اش، او برادرزنش و ... ابراهیم و همراهان ابراهیم هم که - به تعبیر عوامانه - از پای بته بلند نشده بودند، آنها هم مردمی بودند که فامیل و قوم و خویش و دوستان داشتند، ولی به خاطر ایمانشان و اینکه قومشان با اینها ستیزه کردند و به کلی از آنها بریدند، گفتند ما از شما تبری می جوییم. تولی و تبری یعنی پیوند دوستی با دوستان خدا برقرار کردن و پیوند بیزاری با دشمنان خدا برقرار کردن.
«اذ قالوا لقومهم انا برءؤا منکم؛ به قومشان گفتند ما از شما تبری می جوییم، هم از شما و هم از معبودهای شما (آن معبودها سمبل مسلک و عقیده و ایمان شماست)، یعنی از شما و از فکر و عقیده و راه شما تبری می جوییم. «کفرنا بکم؛ تنها شما کافر نیستید، ما هم کافریم»، شما کافرید به آنچه ما ایمان داریم، ما هم کافریم به شما و به عقیده، مسلک شما (در مفهوم " کفر " ستیزه کردن و مبارزه و مخالفت کردن عملی خوابیده است) یعنی به شدت با شما و با عقیده شما مبارزه، خواهیم کرد.
تعبیر قرآن این است که «کفرنا بکم» قرآن می گوید از اینها یاد بگیرید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم والذین معه؛ همانا برای شما در (حالات) ابراهیم و کسانی که با او بودند سرمشق خوبی است.» از ابراهیم (ع) و ابراهیمیان (آن کسانی که با ابراهیم بودند، تربیت شدگان ابراهیم، آن گروه ولو شاید کم بودند) از اینها یاد بگیرید، چه درسی؟ درس کفر را از اینها یاد بگیرید، گفتند: «کفرنا بکم»؛ ما به شما کفر می ورزیم (آیین شما را منکریم)، «و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء؛ و میان ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده است.» اعلام می کنیم که میان ما و شما جز دشمنی، اصل دیگری حکومت نمی کند، به قول امروز آشتی ناپذیری. «حتی تؤمنوا بالله وحده؛ تا وقتی که به خدای یگانه ایمان آورید.» این رابطه آشتی ناپذیری کی تبدیل به آشتی پذیری می شود؟ آنگاه که خدا را به وحدت و یگانگی بپذیرد و ایمان پیدا کنید.
امام سجاد (ع) می فرماید: «من لعن الجبت و الطاغوت لعنة واحدة کتب الله له سبعین الف الف حسنه محی عنه سبعین الف الف حسنه و رفع له سبعین الف الف درجه و من امسی یلعنهما لعنه واحده کتب له مثل ذلک؛ کسی که یک بار لعنت کند جبت و طاغوت را خداوند تعالی هفتاد میلیون حسنه برای او می نویسد و هفتاد میلیون گناه از پرونده اعمالش پاک میکند و هفتاد میلیون درجه بر درجات او می افزاید و هر آن کس که روز و شب بر او بگذرد در حالی که آن دو را لعنت کند همان حسنات برای او نوشته می شود». ابوحمزه ثمالی گفت: بعد از شهادت علی بن الحسین (ع) خدمت مولایم امام باقر (ع) رسیدم و این حدیث را به محضرشان عرضه داشتم فرمودند: بله این چنین است ای ثمالی! آیا دوست داری برای تو اضافه تر بگویم؟ عرضه کردم بلی یا مولای. پس فرمودند: کسی که یک بار آن ها را در صبح تا شام لعنت کند گناهی بر وی نوشته نمی شود. ابوحمزه گوید: بعد از شهادت امام باقر (ع) به محضر مقدس امام صادق (ع) رسیدم و حدیث پدر و جد مکرمش را خدمتش عرضه داشتم. حضرت فرمودند: یا ابوحمزه! مطلب حق و صحیح است، سپس فرمودند برای لعنت کننده یک میلیون درجه بالا می برد و در ادامه فرمودند: «ان الله واسع کریم». (شفاء الصدور فی شرح زیارت عاشورا: ذیل فراز اللهم حص انت اول ظالم بلعن منی...).
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: «من تاثم ان یلعن من یلعنه الله فعلیه لعنة الله»؛ کسی که احساس گناه کند از لعن کردن شخصی که خدا او را لعنت کرده، پس لعنت خدا بر او باد.» (رجال کشی: ج 2، ص 811، رقم 1012). امام صادق (ع) می فرماید: «نحن معاشر بنی هاشم نأمر کبارنا و صغارنا بسبهما و البرائة منهما»؛ ما بنی هاشم بزرگ و کوچک خود را امر می کنیم به ناسزا گفتن به آن دو نفر و بیزاری جستن از آنان (رجال کشی: ص 135).
شیخ ابوالحسن مرندی از شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه رحمة الله علیهما نقل می کند: امیرالمؤمنین (ع) در حال طواف کعبه بود مردی پرده خانه کعبه را گرفته و صلوات بر محمد و آل محمد (ص) می فرستاد، حضرت بر او سلام نمود. بار دوم حضرت او را دیدند ولی سلام نکردند. آن مرد عرض کرد یا امیرالمؤمنین! چرا این بار به من سلام ننمودید؟ حضرت فرمود: نخواستم تو را از ذکر لعن که این بار می گفتی باز دارم. چرا که لعن از صلوات بر محمد و آل محمد (ص) بالاتر است (مجمع النورین و ملتقی البحرین: ص 208).
در روایت دیگری آمده است: مرد خیاطی دو پیراهن نزد امام صادق (ع) آورد و عرض کرد: من هنگام دوختن یکی از این دو پیراهن صلوات بر محمد و آل محمد می فرستادم و هنگام دوختن دیگری لعن بر دشمنان محمد و آل محمد (ص) می فرستادم. شما کدامیک را اختیار می نمایید؟ امام صادق (ع) پیراهنی را که با ذکر لعن دوخته شده بود انتخاب نمودند و فرمودند: من این پیراهن را بیشتر دوست دارم (امارة الولایة: ص 51 ـ و تعلیقه شفاء الصدور: ج 2، ص 48). امام صادق (ع) بعد از هر نماز واجب چهار مرد و چهار زن را لعن می فرمود: عمر، ابابکر، عثمان و معاویه، عایشه، هند، حفصه، ام حکم خواهر معاویه (تهذیب: ج 2، ص 321).
امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: والله اگر این امت روی خاک بایستند با پای برهنه در حالی که بر سر خود خاکستر ریخته باشند و گریه و زاری کنند و بر کسانی که آن ها را گمراه کرده اند و راه خدا را بسته اند و مردم را به سوی جهنم خوانده اند؛ لعنت کنند باز این امت در لعن و بیزاری کم کاری کرده اند. در روایات فراوانی آمده است که عوالمی وجود دارد که عدد آن ها بیش از تعداد جن و انس است و اهالی آن عوالم تماما لعنت می کند آن دو نفر را (بصائر الدرجات، صفار: جزء 10، باب 14).
پیامبر اکرم (ص): «... ان من عظیم ما یتقرب به خیار املاک الحجب و سماوات صلاة علی محبینا اهل البیت و اللعن لشانئینا؛ نبی اکرم (ص) فرمودند: ...به درستی که بالاترین چیزی که برای بهترین ملائکه آسمان ها و ملکوت باعث تقرب به خداوند تعالی می شود، درود بر محبین اهل بیت و لعن بر دشمنان اهل بیت علیهم السلام است» (تفسیر الامام: ص 295).
منـابـع
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 6- صفحه 237-236 و 125
محمدباقر مجلسی- بحارالانوار- ج 47 صفحه 323 حدیث 17، ج 30، صفحه 397 از تهذیب و صفحه 126
ثقةالاسلام کلینی- کافی- ج 3 صفحه 342
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها